کتاب، مجموعۀ داستان کوتاه
مؤلف: حسین رهیاب (بلخی)
جلد اول، ویراست دوم
کتاب آخرین شاخه گزیدۀ داستانهای حسین فخری است و در سال ۱۳۸۴ ش به وسیلۀ نشر عرفان در تهران منتشر شده است در ۱۳۵ صفحۀ رقعی با شمارگان ۳۰۰۰ نسخه. این کتاب ۱۳ داستان کوتاه از این نویسنده را در خود دارد و متعلق به دورههای مختلف داستاننویسی فخری در دهههای شصت و هفتاد خورشیدی است.
آخرین شاخه با داستان «وسوسه» آغاز میشود که ماجرای اشتیاق یک بقۀ پیر برای رسیدن به دامنۀ سرسبز کوه مقابل است و دچار مشکلاتی میشود. داستان دومِ این مجموعه، «شکار سر گردنه» نام دارد و ماجرای یک گرگ کهنسال، و عاقبتِ شومِ اوست. داستان سوم، «آخرین شاخه» داستان پرندهای است که در یک درخت کهنسال لانه دارد که مردانی به آن طمع کرده و لانۀ پرنده را تهدید میکنند. «مصیبت کلنگان» داستان بعدیِ مجموعه است و حکایت شکارچیانی که کلنگان را به مسلخ میبرند. داستان پنجم «خانه» نام دارد و حکایت یک کشمکش انسانی است. ششمین داستان، «روایت زندگی یک ققنوس» بلندپرواز است. هفتمین داستان «گرگها و دهکده» نام دارد. «کفتر سفید» داستان شکارچیای است که شکار کفتر سفید خواب او را آشفته کردهاست. «پرهای مصلوب» عنوان داستان دیگر این کتاب است. یازدهمین داستان کتاب «رباب واصل» است و به شیفتگی دو جوان اهل موسیقی برای به دست آوردن یک رباب اشاره دارد. «دلهرهای در کنار نطع» دوازدهمین داستان این مجموعه است و آخرین داستان، «غروب یک روز» نام دارد که حکایت قَرَه، قومندانی است که جز بازی برای مرگ خاصیتی ندارد.
حسین فخری متولدِ سال ۱۳۲۸ ش در جغـتوی غزنی است. او فارغالتحصیل دورۀ کمیساری اکادمی پولیس در آغاز دهۀ پنجاه شمسی است.
منبع: فخری، حسین. (۱۳۸۴). آخرین شاخه. تهران: عرفان.