کتاب، در تفسیر قرآن
مؤلف: محسن شریفی
جلد اول، ویراست دوم
این اثر تألیف عبدالعدل دایفولادی است. آن را انتشارات امیری در سال ۱۳۹۳ ش در کابل منتشر کرده است، در ۴۲۸ صفحۀ رقعی و با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه. کتاب حاضر، جلد اول از مجموعۀ «انسانیت تفسیر خواندنی» است. به گفتۀ مؤلف «انسانیت تفسیر نَوی از قرآن است که به حیث نظریهای نو، به دنبال فهمِ ریشۀ بددینی در دیانت امروزی است». این کتاب برای منکرِ قرآن نیز خواندنی است تا بداند قرآن چه ظرفیتِ معنوی برای انسان امروزی و ارزشهای مدنی معاصرش دارد (مقدمه: ۵ و ۶).
شیوۀ مؤلف در تدوین کتاب بدینگونه است که برای درک بهتر و بیشتر رمزهای انسانیت در قرآن، هر فصلی را، درعین ارتباط با دیگر فصلها، به موضوعی مستقل اختصاص میدهد و به گونهای مینویسد تا موضوع انسانیت در قرائت قرآن بیشتر مستدل شود. در ترجمۀ آیات از تفسیر نور اثر مصطفی خرمدل، عالم سنی مذهب ایرانی استفاده کرده است. نثر کتاب دارای جملات قصار روان است (مقدمه۷ و ۸).
مؤلف از میان روشهای مختلف تفسیر قرآن از روش تفسیر موضوعی استفاده کرده است و طوری که فهرست آن نشان میدهد، تفسیر موضوعی و عقلانی است و به بررسی انسان در قران اختصاص دارد و میکوشد با استفاده از برخی آیات قرآنی، نوعی انسانشناسی دینی و سیمای انسان مورد نظر متنِ مقدس دینی را تدوین کند.
کتاب در یک مقدمه و پنج فصل تنظیم شده است. مؤلف در فصل اول با عنوان «انسان؛ نفسی برای انسانیت»، دانستن چهار اصل را در شناختن انسان مهم میداند: ۱. خلقتِ وجودی انسان؛ ۲. دمیده شدن روح خدا در تنِ لجنی انسان؛ ۳. تکثّرِ نسل آدمی از یک مرد و زن؛ ۴. نفس واحد در آدمیان. سپس ضعفها و برتریهای انسان را یاد میکند. در فصل دوم با عنوان «انسانیت؛ مصدرِ کرامت»، به دلیل دمیدهشدن روح خدا در انسان، او را جانشینِ خدا در زمین میداند. سپس به نقش روح الهی در وجود انسان میپردازد. رعایت مواردی مثل عدالت، علم، حلم، بینش، تقوا و… را برای مؤمن لازم میداند تا نفسش از گناه و فساد مبرّا شود. سپس با عنوان «جبر؛ نافی انسانیت»، با استناد به آیۀ «لا إکراه فی الدین» آزادی انسان را یک اصل در نظام الهی میداند و مباحثی چون معاد، انفاق در راه خدا، گفتار نیک و گذشت، تقوا، طغیان و… را به عنوان شواهدی بر آزادی انسان و نفی جبر تشریح میکند. در فصل چهارم با عنوان «سخن؛ سنخِ انسانیت»، با بیان اینکه انسان سخندان و سخنور است، با توجه به آیات قرآن، نقش سخن را در قدرت، شخصیت، کرامت، معرفت و عقلانیت انسان بررسی میکند. در فصل پنجم با عنوان «امر به معروف و نهی از منکر؛ شرط انسانیت»، وجود سه اصلِ را برای وجودِ امتِ مؤمن در بشر، جدّی و بنیادی میداند: ۱. پدیدار شدن امت قرآنی به سودِ انسانیت؛ ۲. امر به نیکی و بازداری از بدی با انسان؛ ۳. ایمان به خدا. سپس امر به نیکی و نهی از بدی را به عنوان یکی از ارکان انسانیت، از دیدگاه قرآن برمیشمرد. پس از آن نقش حق، صبر و عدالت را در اجرای امر به نیکی و نهی از بدی بررسی میکند.
حسین دایفولادی که به نام مستعار عبدالعدل یاد میشود، یکی از نویسندگان افغانستان است و چندین اثر دارد.
منبع: دایفولادی، عبدالعدل. (۱۳۹۳). انسانیت، تفسیر خواندنی. کابل: امیری.