قوم، یکی از چهار دستۀ جاغوری
مؤلف: شوکتعلی محمدی شاری
جلد اول، ویراست دوم
ایزدری یا ایزدیاری یکی از چهار دستۀ جاغوری است. جاغوری، یکی از طایفههای دایمیرکَشَه است. دایمیرکشه یکی از دایهای قوم هزاره است که مردمان آن در ولسوالیهای جاغوری، مالستان، قرباغ، ناوور، جیغتو و… زندگی میکنند. جاغوری، چهار دستۀ طایفگی به نامهای ایزدری، آته، گَری و باغچری دارد. دستههای جاغوری، افزون بر تقسیم طایفگی، تقسیم جغرافیایی هم دارد و هر دسته، در یکی از ضلعهای جغرافیایی جاغوری قرار گرفته است، که در برخی موارد جابهجایی نیز رخ داده و افرادی از یک دسته، باشندۀ جغرافیای دستۀ دیگر شدهاند.
در مورد گونۀ درست نوشتاری نام این دسته، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. مشهورترین گونۀ املایی آن ایزدری است. مردم، ایزدری تلفظ میکنند. بسیاری از نویسندگان این گونۀ املایی را پذیرفته و به کار بردهاند (کاتب هزاره، ج ۳، ب ۱، ۱۳۹۳: ۹۴۱؛ خاوری، ۱۳۸۵: ۱۴۲ و ۱۵۵؛ اعتمادی، ۱۳۹۳: ۱۷ و ۱۸۷). برخی از نویسندگان، یزدری نوشتهاند (کاتب هزاره، ج۳، بخش دوم، ۱۳۹۴: ۳۳۱؛ عارف، ۱۳۹۱: ۲۴ و ۲۸۰؛ مهدی، ۱۳۹۴: ۳۷۷). برخی ایذدری (نبیزاده، ۱۳۶۵: ۲۶) و برخی ازدری (پژواک، ۱۳۴۵: ۸۹؛ تیمورخانف، ۱۳۷۲: ۶۹؛ دلجو، ۱۳۹۲: ۱۷۱)؛ همچنین یازدری هم نوشتهاند (ووّاله، ۱۳۷۱: ۱۰). برخی گونۀ درست واژه را ایزدیاری میدانند (فاضل کیانی، محمدی شاری، و افتخاری آریانپور، ۱۳۹۳: ۵۸۶). طبق این نظر، ایزدیاری از فرزندان ایزدیار غزنوی است که در دوران غزنویان یکی از فرماندهان غزنویان بوده است، اما در جریان جنگ غوریان و غزنویان او و علی دایه از فرمان غزنویان سرکشی کردند و مورد خشم غزنویان قرار گرفتند (گردیزی، ۱۳۶۳: ۴۳۸). بر این اساس، ریشۀ واژۀ ایزد با دیانت و فرهنگ کهن این سرزمین ارتباط دارد. در لهجۀ هزارگی ایزدری، بسیاری از ویژگیهای کهن زبان فارسی و زبان اوستایی حفظ شده است. لهجۀ جاغوری به ادعای برخی، گویشی متمایز شناخته میشود (عارف، ۱۳۹۱: ۲۸۰).
ایزدیاری / ایزدری دارای چهار فرزند بوده که اکنون به نام طایفه یاد میشوند:
میرداد: میرداد هفت پسر داشته است که نسل آنان به نام خانوارهای سلطان، باتور، اَبغَه، خوشبَی، غَیبی، کاکَهبَی و اُونِی یاد میشوند. طایفۀ میرداد باشندۀ المیتو، بخشی از تبرغنک و کَمرَک است (محمدی شاری ۱۳۸۹).
خاطر: طایفۀ خاطر باشندۀ سووز چوِ جاغوری است.
خواجهعلی: طایفۀ خواجهعلی باشندۀ بخشی از تبرغنک، اوسه، قرقول، تکالغو و کمرک است. خواجهعلی سه فرزند به نام بوچه، جَوزی و چهارشنبه داشته است (سعادت، ۱۳۸۸). خانواریهای دولتجمع، دلجمع، دولتشه، رازمحمد (رازو)، خربه، روزی، ساخو، سلمو (سلمان) در تبرغنک، اوسه و قرقول زندگی میکنند (انصاری، ۱۳۹۶).
سیدامد – الودال: طایفۀ سیدامد – الودال باشندۀ سیدامد، الودال و الیسِد است. به نظر میرسد نام اصلی این طایفه از نام جایگاهشان گرفته شده است. میگویند سیدامد و الودال دو برادر بودهاند، بدون آنکه نام دو برادر و یا نام پدرشان مشخص باشد. الیسد یا علی سعید و بهرام برادر بودهاند (عالمی، ۱۳۹۶). در مورد املا و معنای نام جایگاه این طایفه نظرهای مختلفی وجود دارد. مردم «سیدامد» تلفظ میکنند، اما در نوشتار «سیداحمد» مینویسند (خاوری، ۱۳۸۵: ۱۳۲). در مورد الودال نیز اختلاف نظر وجود دارد. در نوشتار علودال مینویسند، اما مردم الودال تلفظ میکنند. برخی بر این نظرند که با توجه به بستر فرهنگی و زبانی هزارهها و نام جاهای همسایه، الودال درست به نظر میرسد. الودال از دو بخش اله + دال تشکیل شده که هر دو به معنای نوعی شاهین و عقاب است (محمدی شاری، ۱۳۹۴). این طایفه دارای خانواریهای زیر است: غلام، اَبَل، سوته، وزیربیگ و قاسم، باشندۀ دهکدۀ الیسِد هستند. خانوارهای نانی، گوشی، نظر و اوقی باشندۀ بالنهسر الودال هستند. خانوارهای نظر، اوقی، اوغومبیگ و عیسیبیگ، باشندۀ قول بیدَک و خانواری بیو باشندۀ تینه سر الودال هستند (حکیمی، ۱۳۹۶).
موقعیت جغرافیایی و قریههای ایزدری: دستۀ ایزدری در شمال جاغوری، از شمال شرق تا شمال غرب جاغوری، هممرز ولسوالی مالستان ساکن است، شامل مناطق سووز چو، تبرغنک، اوسَه، قَرقُول، سیدامد، الودال، اَلِیسِد، کَمرَک و اَلمَیتو است که هرکدام قریههای زیادی دارد. در این مناطق طوایف دیگری نیز زندگی میکنند که از نظر اجتماعی و فرهنگی، از اعضای این طایفه به حساب میآیند.
کمرک: باشندگان کمرک طایفههای خواجه علی، میرداد، سیدامد و سادات هستند. سیدامد و میرداد جزو ولسوالی جاغوری و خواجهعلی در ولسوالی مالستان است و برآورد میشود ۵۰۰۰ نفر جمعیت داشته باشد.
سووز چو: باشندگان سووز چو طایفههای خاطر، قلندر (نشاط)، شهداد، گاندی، پشی و سادات هستند و جمعیت تقریبی آن حدود ۲۰۰۰ نفر برآورد میشود (درویش، ۱۳۹۶).
تبرغنک: درهای است از غرب به شرق و کوتل قیچیغو آن را به سووز چو وصل میکند. در نیمۀ بالای تبرغنک طایفۀ میرداد زندگی میکنند و در نیمۀ پایین تبرغنک طایفۀ خواجهعلی و سادات زنگی میکنند. این دره، دارای شش ملابستی و حدود 4000 جمعیت دارد (افضلی، 1398).
اَلمَیتو: طایفهها و تیرههای سلطان، باتور، اَبغَه، خوشبَی، غَیبی، کاکَهبَی، اُونِی، شاخه، شِیخنا و سادات باشندۀ المیتو هستند و حدود ۲۵۰۰ خانه و ۱۵۰۰۰ نفر جمعیت دارد (محمدی شاری، ۱۳۸۹).
سیدامد و الودال: در سیدامد طایفههای بهرام و شکری از فرزندان ایزدری زندگی میکنند (یزدانی، ۱۳۹۶). بخشی از مردم شکری به ویژه منطقۀ تایِ غار از مردم مالستان و بهسود هستند (عالمی، ۱۳۹۶). ساکنان الودال، خانواریهای وُقی، سُلطو، نَظَر و گندَلی هستند (جعفری، ۱۳۹۶).
از چهرههای گذشتۀ ایزدری میتوان به شاهیار سلطان اشاره کرد که عنوانِ سلطانی را که عنوان حکومتی مهمی بوده است، پیشتر یا همزمان با صافی سلطان جاغوری دریافت کرده بود (صابری، ۱۳۹۶). میتلند، بزرگ و مهتر دستۀ ایزدیاری را (که ۷۰۰ خانوار ذکر میکند)، محمد تقی سلطان معرفی میکند (میتلند، ۱۳۷۶: ۱۵۹). در جنگ حبیبالله کلکانی، دستۀ ایزدری همگام با سایر هزارهها از امانالله حمایت کردند که قربانعلی سلطان، یکی از متنفذان طایفۀ ایزدری در جنگ «ترکیحضرت» غزنی کشته شد. امانالله پس از پیروزی سپاسنامهای به بزرگان ایزدری نوشته و از شخصیتهای زیر تقدیر کرده است: ملا علیداد خان، علیسرور خان، قربانعلی سلطان، محمدعیسی سلطان، علیاحمد سلطان، محبعلی اوقی، محمد رحم ارباب، غلامعلی مهتر، عبدالعلی ارباب، محمدانور خان مهتر و خدابخش. این نامه نزد حاجی انور سیدامد بوده است و کپی آن نزد مؤلف مقاله موجود است.
شخصیتهای معاصر ایزدری عبارتاند از: عالمان دینیِ آن محمدعلی مدرس افغانی استاد برجستۀ ادبیات عرب در حوزههای علمیۀ نجف و قم، محمدجمعه محقق، شیخ گلستان محقق، جانعلی روحانی، موسی رضایی بنیانگذار موسسۀ تحصیلات عالی خواجه عبدالله انصاری، شیخ کابل احمدی، جانعلی رحمانی یزدری، خادم حسین فاضلی، سلمانعلی عارفی، حسینعلی افتخاری و محمدکاظم تقدیسی؛ شاعرانِ آن محمدشریف سعیدی، حضرت وهریز، عبدالشکور نظری، محمدآصف جوادی، جلال نظری و… ؛ خوشنویسان و طراحانِ آن علیبابا اورنگ، عبدالاحد نظری و نادرشاه کوهزاد؛ شخصیتهای سیاسیِ آن عنایتالله قاسمی وزیر پیشین هوانوردی افغانستان؛ عوضعلی سعادت مشاور رییس جمهور، سیدصفدر علی احسانی، حفیظالله مبلغ، جنرال مهدی، جنرال محمدعلم بهرامی، عبدالله افضلی، عبدالله انوری و موسی عارفی.
منابع: اعتمادی. محمد ایوب (۱۳۹۳). تاریخ معاصر جاغوری. بازآفرینی و بازنویسی حفیظالله شریعتی. کابل: امیری؛ انصاری، محمدحسین (۱۳۹۶). مصاحبۀ اینترنتی شوکتعلی محمدی شاری با محمدحسین انصاری باشندۀ اوسه. ۱۳۹۶؛ پژواک. عتیق الله (۱۳۴۵). غوریان. کابل: انجمن تاریخ؛ تیمورخانوف. ل. (۱۳۷۲). تاریخ ملی هزاره. ترجمۀ عزیز طغیان. قم. اسماعیلیان؛ جعفری، علیرضا. (۱۳۹۶). مصاحبۀ اینترنتی محمدحسین فیاض با علیرضا جعفری. ۱۳۹۶؛ حکیمی. هادی (۱۳۹۶). مصاحبۀ اینترنتی شوکتعلی محمدی شاری با هادی حکیمی باشندۀ سیدامد. ۱۳۹۶؛ خاوری. محمدتقی (۱۳۸۵). مردم هزاره و خراسان بزرگ. چاپ نخست. تهران: عرفان؛ درویش. احسان الله (۱۳۹۶). مصاحبۀ اینترنتی شوکتعلی محمدی شاری با احسانالله درویش باشندۀ سبزچوب. ۲۰ سرطان ۱۳۹۶؛ دلجو. عباس (۱۳۹۲). تاریخ باستانی هزارهها. چاپ نخست. کابل: امیری؛ سعادت. عوضعلی (۱۳۸۸). «تقدیم به زادگاهم کمرک زیبا». سایت جاغوری یک. ۱۵ سرطان ۱۳۸۸ ش jaghori1.com؛ صابری. بوستانعلی (۱۳۹۶). مصاحبۀ حضوری شوکتعلی محمدی شاری با بوستانعلی صابری باشندۀ المیتو. ۲۰ جوزای ۱۳۹۶؛ عارف. سیدمحمدامین (۱۳۹۱). هزارهجات قلب افغانستان. چاپ دوم. کابل: سعید؛ فاضل کیانی. محمد؛ محمدی شاری. شوکتعلی و افتخاری آریانپور. محمدعلی (۱۳۹۳). غزنی؛ بستر تمدن شرق اسلامی. مجموعه مقالات. جلد نخست. تهران: عرفان؛ کاتب هزاره. فیضمحمد (۱۳۹۳). سراجالتواریخ. تهران: عرفان؛ گردیزى. ابوسعید عبدالحى (۱۳۶۳). زینالاخبار گردیزى. تحقیق عبدالحى حبیبى، تهران: دنیاى کتاب؛ میتلند. پی. جی. (۱۳۷۶). هزارهها و هزارستان هزارستان (گزارش کمیسیون سرحدی افغان و انگیس). ترجمۀمحمداکرم گیزابی. قم: مرکز فرهنگی نویسندگان افغانستان؛ محمدی شاری شوکتعلی (۱۳۸۹). «نیمرخی از زادگاهم». وبلاگ جامعه نو. (۲ عقرب ۱۳۸۹ jameahnew.blogfa.com؛ محمدی شاری، شوکتعلی (۱۳۹۴). «درنگی در معناشناسی اَلَه و دال / الودال». وبلاگ جامعه نو. ۱۵ ثور ۱۳۹۴.jameahnew.blogfa.com؛ مهدی، محیالدین (۱۳۹۴). تبار و زبان مردم هزاره. چاپ نخست. کابل: امیری؛ نبیزاده کارگر. محمد عوض (۱۳۶۵). اتنوگرافی هزارهها و انقلاب ثور. کابل: وزارت اقوام و قبایل؛ ووّاله. (۱۳۷۱). انکشاف ولایات مرکزی. هزارهجات. ترجمۀ محمدعلم رشنو. قم: عبدالخالق هزاره؛ یزدانی. عزیزالله (۱۳۹۶). مصاحبۀ اینترنتی شوکتعلی محمدی شاری با عزیزالله یزدانی باشندۀ سیداحمد. ۱۳۹۶.