طوایفی در ولایات بادغیس، هرات و غور
مؤلف: محمدحسین فیاض
جلد اول، ویراست دوم
ایماق یکی از طوایف فارسیزبان و ساکن در بادغیس، هرات، غور و برخی مناطق دیگر افغانستان است و از چهار طایفۀ فیروزکوهی، جمشیدی، تایمنی و هزاره (تیموری / سوری / بربری) تشکیل شدهاست. در منابع مختلف، ایماق به دو صورت «اُیماق» و «اویماق» نوشته شده است و در محاورات مردم افغانستان، اَیماق تلفظ میشود. در فرهنگ فارسی مُعین، اُیماق، واژۀ ترکی مغولی گفته شده است و به معنای تبار، قبیله، طایفه، دودمان و جمع آن ایماقات است (معین: «ایماق»).
به باور فیضالله ایماق، پژوهشگر و روزنامهنگار (که تحقیق وی در نشریۀ اولوس چاپ شده و عنایتالله شهرانی از آن در کتاب خود نقل کرده است) «ایماق» از دو کلمۀ ترکی «اوی» به معنای خانه و «آق» به معنای سفید گرفته شده است. این طایفه با داشتن خانههای سفید به نام «آقاویها» یا «اُیماقها» نامیده شدهاند (شهرانی، ۱۳۹۱: ۱۴۲). شهرانی مدعی است که از نظر عبدالحی حبیبی، مورخ و استاد دانشگاه (به نقل از زینالاخبار گردیزی: ۵۵۰) ایماق اصلش کَیْماک بوده است و کیماک، یکی از فرزندان تاتار بوده است. شهرانی به این باور است در مغولستان قرون وسطی به کوچ دستهجمعی یک ایلِ خویشاوند، ایماغ گفته میشد و ایماق / ایماک، یک قبیلۀ کوچک و یک اجتماع خانوادگی بوده است (شهرانی، ۱۳۹۱: ۱۳۰ و ۱۳۱).
به نظر فیضالله ایماق، ایماقها یا چهار ایماق از اختلاط و امتزاج نژادهای مختلف ترکی، تاتاری و مغولی تشکیل یافتهاند. ایماق جمشیدی، ایماق فیروزکوهی، ایماق تایمنی و ایماق سوری (تیموری و زوری) از نظر فرهنگ بسیار شبیه اهالی آسیای میانه بودهاند و با اندک تفاوت، فرهنگ آنان را حفظ کردهاند. ایماقها به زبانهای ترکیِ ازبکی، فارسی و بعضاً ترکمنی صحبت میکنند (همان: ۱۴۲). البته ایماقهایی که در غور و هرات زندگی می کنند به فارسی صحبت میکنند (اعتمادی، ۱۳۹۸).
شیرمحمد خان ابراهیمزایی، در سال ۱۳۱۱ ق / ۱۸۹۳ م اظهار داشته است که چهار ایماق، شامل چهار طایفۀ سوری، جمشیدی، تایمنی و فیروزکوهیاند. سوریها هزارههای سنی و ۱۲۰۰۰ خانوار بودهاند. در عهد شاهزاده کامران، پسر شاه محمود و حاکم هرات (۱۲۳۱ ق / ۱۸۱۵ م) محمدیوسف خان و کریمداد خان، سرداران ایماق بودند (ابراهیمزایی، ۱۸۹۴: ۳۱۵). مارکوفسکی، خاورشناس غربی، طوایف فیروزکوهی، تایمنی، جمشیدی و تیموری را چهار ایماق دانسته است (یارینگ، ۱۳۹۱: ۱۴۴). به نظر کاظم یزدانی، پژوهشگر تاریخ هزاره، چهار طایفۀ جمشیدی، هزاره (هزارۀ بادغیس و هرات)، فیروزکوهی و تایمنی، چهار ایماق هستند. وی به این باور است که احتمالاً نام چهار ایماق را تیموریان هرات گذاشتهاند. آنان از ولایت غور تا نواحی هرات و بادغیس پراکندهاند. مذهبشان سنیِ حنفی و زبانشان فارسی است، اما از حیث نژاد با هزارهها از یک تبار هستند (یزدانی، ۱۳۹۰، ج ۱: ۱۲۸) دایرةالمعارف فارسی به سرپرستی غلامحسین مصاحب، جلد اول، چاپ ۱۳۴۵ ش / ۱۹۶۷م، نیز چهار قبیلۀ چادرنشین خراسانی (جمشیدی، هزاره، فیروزکوهی و تایمنی) را چهار ایماق میداند (صدیقی، ۱۳۶۶: ۶۳). خاورشناسان فرانسوی، قبایل ایماق را وابسته به بربریها دانستهاند که در گذر زمان، طوایف همنژاد دیگری مانند هفتالیها، ترکها و مغولیها به آنها پیوستهاند. به همین دلایل هزارههای بامیان را بربری میگفتند. فرخی سیستانی، شاعر قرن چهارم هجری، از تندیسهای بامیان به بتهای بربر یاد کرده است (دلجو، ۱۳۹۲: ۲۰۴). بنابراین از چهار طایفۀ فیروزکوهی، جمشیدی، تایمنی و هزاره که به چهار ایماق شهرت دارند، تنها هزاره است که در منابع مختلف، به صورت سوری، تیموری، بربری و هزاره ثبت شده است.
به باور عبدالحی حبیبی، سوریان، در قرن اول اسلامی بر غور و هرات حکومت میکردند. آنها از مردمان بومی و از بقایای فرماندهان محلی و یا کوشانی و هفتالی افغانستان بودند (حبیبی، ۱۳۶۷: ۱۵۹). شهرانی به نقل از نوشتۀ خلیلالله خلیلی، شاعر و پژوهشگر افغانستان، اظهار داشتهاست که ابوالنجم ایاز، مشاور خاص سلطان محمود غزنوی در قرن چهارم هجری / یازدهم میلادی از طایفۀ ایماق و از بدخشان بوده است (شهرانی، ۱۳۹۱: ۱۳۹).
از نظر سکونتگاه، بنا به گفتۀ مارکوفسکی خاورشناس غربی و محققان پیش از او، جمشیدیها در نواحی کوشک، فیروزکوهیها در بالامرغاب، تایمنیها در غور و جنوب هریرود و تیموریها در کوهستانهای غربی افغانستان زندگی میکنند (یارینگ، ۱۳۹۱: ۱۴۴). بنا بر اظهارات ویلیم فوگیلسنگ، خاورشناس غربی، تایمنیها در شمالغرب هرات، جمشیدیها بیشتر به طرف غرب، در کوشک و اطراف آن (شمال هرات)، فیروزکوهیها در امتداد مسیر دریای هریرود و شرق هرات، هزارههای ایماق در شمال شرق هرات زندگی میکنند و از نگاه تباری مربوط به هزارههای مرکزی افغانستاناند (فوگیلسنگ، ۲۰۰۲: ۳۰). ایماقهای بغلان دارای چهار تیره شمرده میشوند که عبارتاند از لرخابی، اورته بلاقی، سجانی و اوسرینه (آب سرینه) (طغیان ساکایی، ۱۳۹۸).
در زمان نادرشاه افشار (حک: ۱۱۴۸ تا ۱۱۶۰ق / ۱۷۳۵ تا ۱۷۴۷ م) درویشعلی خان هزاره، ریاست قبایل چهار ایماق را به عهده داشت و زمانی از طرف احمدشاه درانی به عنوان بیگلربیگی و نایبالحکومۀ هرات ایفای وظیفه میکرد. او با ایماقهای طرفدارش از بادغیس به کرُخ هرات آمد و در سال ۱۱۸۵ ق / ۱۷۷۱ م به فرمان احمدشاه و تیمورشاه درانی اعدام شد (کیانی، ۱۳۹۳، ج ۴: ۲۹۵ و ۲۹۶). نجیب مایل هروی به نقل از سفرنامۀ جنرال فریۀ فرانسوی که در سال ۱۲۶۱ ش / ۱۸۴۵ م، در هرات بوده، اشاره دارد که میرزا نجف خان از نژاد پرزیوان (فارسیزبان) است. در سایۀ حمایت میرزا، گروه کثیری از ایماقهای پرزیواننژاد در این شهر به خوشی زندگی میکنند و بیشتر شیعه مذهب هستند (مایل هروی، ۱۳۶۲: ۱۸۷ و ۱۸۸).
شاخههایی از ایماقها در نقاط دیگر از جمله در ولایت سرپل، درۀ بلخاب نیز پراکندهاند. در قریههای ایلترکک هوش، پروشان، لرکرد و رودک از توابع بلخاب، هزارههای ترکمن، ایماق و وَلَه زندگی میکنند. مردم درۀ مزار و پیر غوله، تاجیک، هزاره و بیشتر ایماق و جاغوری هستند. در قریۀ تل عاشقان سرپل بعضاً ایماقها و تاجیکها زندگی میکنند (احمدینژاد، ۱۳۹۴: ۴۹ و ۵۰)
گفته میشود در ولسوالی پسابند از توابع ولایت غور، ۹۰ درصد از مردم، ایماق شاخۀ تایمنی هستند و تذکرۀ تاجیکی گرفتهاند. آنان اکثراً از نظر مذهبی، اهل سنت هستند. در سه منطقۀ این ولسوالی، سفیدبُز، تلمستان و پیتاب هزارهها زندگی میکنند (اکبری، ۱۳۹۶).
از نظر جمعیت، در سال ۱۳۱۱ ق / ۱۸۹۳ م، جمعیت ایماقهایهزاره ۱۲۰۰۰ خانوار بودهاست (ابراهیمزایی، ۱۸۹۴: ۳۱۵) به باور شهرانی، در حدود ۱۰۰ سال قبل نفوس ایماقها به صورت تقریبی به این صورت بوده است: جمشیدیها ۱۵۰۰۰ خانوار در پنجده، کوشک، مرغابِ بادغیس؛ فیروزکوهیها ۸۰۰۰ خانوار در فیروزکوه؛ تایمنیها و تیموریها ۱۰۰۰ خانوار در کوه سیاه ولایت غور (شهرانی، ۱۳۹۱: ۱۳۶). در سال ۱۳۷۲ ش / ۱۹۹۳ م، جمعیت ایماقها بیش از ۴۰۰۰۰۰ نفر تخمین زده شدهاست (فوگیلسنگ، ۲۰۰۲: ۳۰).
منابع: ابراهیمزایی، شیرمحمدخان گنداپور. (۱۸۹۴). تواریخ خورشید جهان (۱۳۱۱ هجری). لاهور: مطبع اسلامیه؛ احمدینژاد، سیدحسن. (۱۳۹۴). سیمای بلخاب. قم: مرکز فرهنگی میراث اهلبیت؛ اعتمادی، جانعلی (۱۳۹۸). مصاحبۀ حضوری زهرا حسینزاده با جانعلی اعتمادی. ۳۰ سرطان ۱۳۹۸؛ اکبری، اسحاق. (۱۳۹۶). مصاحبۀ اینترنتی محمدحسین فیاض با اسحاق اکبری. ۱۰ قوس ۱۳۹۶؛ حبیبی، عبدالحی. (۱۳۶۷). تاریخ افغانستان بعد از اسلام. چاپ سوم. تهران: دنیای کتاب؛ دلجو، عباس. (۱۳۹۲). تاریخ باستانی هزارهها. کابل: امیری؛ طغیان ساکایی، یونس. (۱۳۹۸). مصاحبۀ اینترنتی زهرا حسینزاده با محمدیونس طغیان ساکایی. ۲۸ سرطان ۱۳۹۸؛ شهرانی، عنایتالله. (۱۳۹۱). تاریخچۀ اقوام در افغانستان. چاپ سوم. کابل: فرهنگ؛ صدیقی، جلالالدین. (۱۳۶۶). «نظری به تاریخ و فرهنگ هزارههای افغانستان». در مجلۀ غرجستان. سال اول. شمارۀ ۱. صص ۴۳ تا ۷۵؛ فوگیلسنگ، ویلیم. (۲۰۰۲). افغانان. ترجمۀ سهیل سبزواری. بیجا: بینا؛ کیانی، محمدفاضل. (۱۳۹۳). در غزنی، بستر تمدن شرق اسلامی (مجموعه مقالات). جلد ۴. تهران: عرفان؛ مایل هروی، نجیب. (۱۳۶۲). تاریخ و زبان در افغانستان (علل تشتت فرهنگی و اجتماعی). تهران: بنیاد موقوفات محمود افشار؛ معین، فرهنگ. (۱۳۹۶). «ایماق». سایت واژهیاب. بازیابی ۲۰ جدی ۱۳۹۶. www.vajehyab.com؛ یارینگ، گونار. (۱۳۹۱). پیرامون جایگزینی ترکتباران افغانستان. ترجمۀ برنا آصفی. کابل: تاک؛ یزدانی، حسینعلی (حاجی کاظم). (۱۳۹۰). پژوهشی در تاریخ هزارهها. جلد ۱ و ۲ در یک مجلد. چاپ چهارم. تهران: عرفان.