پیشه و حرفه
مؤلف: محمدحسین فیاض و زهرا حسینزاده
جلد اول، ویراست دوم
اَسْیو /اسیِیوُ یا آسیابان از صاحبان شغلهای مهم و رایج در هزارهجات است. این کار پیش از صنعتیشدن زندگی، از قدیم در میان جوامع مختلف وجود داشته است. هزارهجات، به دلیل کوهستانیبودن و داشتن مسافتهای طولانیِ قریهها، در هر قریه یک آسیه / اَسیه / آسیاب و در غیر آن، در هر منطقه یک آسیاب داشته است. بنابراین، از آسیابانی نیز به عنوان یک تخصص یاد شده است (ووّاله، ۱۳۷۱: ۷۶). البته به عنوان صفت افراد به صورت اَسْیو (آسیابان) نیز به کار میرود.
ساختن آسیاب بر اساس مراحلی مانند تعیین محل ساخت آن، انتخاب سنگ آسیاب، تراشیدن و تیز کردن سنگ آسیاب از اموری بود که اسیو انجام میداد. البته گاهی خود صاحب اسیه، آسیابان است و گاهی نه، آسیابان کسی دیگر است و صاحب اسیه کسی دیگر (غلامی، ۱۳۹۶). آسیابان وظایفی بر عهده داشت که عبارت بودند از تنظیم نوبت، بسته و پَرچِو کردن آب، تنظیمکردن آسیاب برای آردکردن نرم و درشت و از همه مهمتر تیزکردن سنگ آسیاب (دانش، ۱۳۹۸). سنگ آسیاب به مرور صاف و اصطکاکش زیاد میشد؛ سریع نمیچرخید و خوب آرد نمیکرد. در این موقع میگفتند آسیاب کند شده است. اسیو، سنگ را پایین میکرد (غلامی، ۱۳۹۶) و با چکشی مخصوص که به آن متی گفته میشود (یزدانی، ۱۳۹۸)، تمام سطح سنگ را دندانه دندانه می کرد. به این عمل تیز کردن آسیه میگفتند (غلامی، ۱۳۹۶). تیز کردن سنگ آسیاب آبی مهارتی خاص لازم داشت و هر کس قادر به انجام آن نبود (دانش، ۱۳۹۸).
زمان کار آسیاب به نیاز مردم بستگی داشت. از فصل بهار آغاز میشد و تا اواخر برج عقرب و تا زمانی که آب را یخ نمیزد، ادامه مییافت. حجم سنگین کار آسیابها از ماه سنبله که گندمها برای آسیاب کردن آماده میشد، شروع میشد و به دلیل زیادشدن مراجعین، شبانهروزی بود. مردم برای بهرهمندی از خدمات آسیا، باید نوبت را رعایت میکردند و گاه مجبور بودند شبها در همان اطراف بخوابند تا بتوانند گندم خود را آرد کنند (عباسزاده، ۱۳۹۸). بعضی وقتها اگر کسی بار فوری و کوچکی داشت، آن را در میان دو بار اصلی و عمده قرار میداد تا کارش زودتر انجام شود. به این بار «مُشتَک» گفته میشد. برخیها که گندم زیاد داشتند، چهار، پنج شبانه روز طول میکشید تا گندمشان آرد شود. شبها آسیابان تنها نمیماند و صاحب گندمها با او همکاری میکرد. البته آسیابها در مناطقی شب و روز فعال بود که آب فراوان داشت. در غیر آن، آسیابها روزانه فعال نبود، چون آب برای کشت گرفته میشد و نوبت به آسیاب نمیرسید (برهانی، ۱۳۹۶). در برخی مناطق، آسیابان زیاد با آسیاب درگیر نبود. صاحبان غله، گندمشان را خود آرد کرده و میبردند؛ مگر اینکه آسیاب در حین آرد کردن، گُلیواز میکرد (نقص فنی آسیاب که به دنبال آن، گندم بین آب میریخت) یا مشکل دیگری پیش میآمد. آنگاه آردکننده، آسیابان را خبر میکرد تا رفع مشکل کند (همان).
در تمام مناطق، آسیاب مِلک شخصی است. ادارۀ امور آسیاب بر عهدۀ آسیابان است و او در قبال کاری که انجام میدهد، آرد یا پول نقد دریافت میکند که در اصطلاح به آن «مُوز» گفته میشود (در برخی نقاط، نام آن «تَغَک» است). در شارستان، آسیابان از ده سیر، یک سیر مُزد میگرفت (برهانی، همان). در برخی مناطق مالستان، از هر جوالِ پانزده سیر، یک پارو آرد (به وزن تخمینی نیم سیر) مُزد گرفته میشد. البته نرخ آسیابهای بزرگ که آب زیاد داشت، متفاوت بود (مجاهد، ۱۳۹۶). معمولاً غیر از دستمزد تعیین شده، آردهایی هم که در کنار سنگ آسیاب جمع میشود، مال آسیابان و صاحب آسیاب است و کسی نباید به آنها دست بزند (عباسزاده، همان). آسیابان معمولاً آرد فروشی هم میکرد و به کسانی که خواهان آرد بودند، در مقابل پول یا کالا آرد میفروخت. در وضعیت فعلی (۱۳۹۶ ش) در بیشتر مناطق، آسیابهای آبی تعطیل شده و مردم به دلیل راحتی بیشتر با تریشل (آسیاب برقی که با تراکتور کار میکند) در جلو خانۀ خود آرد میکنند (همان).
منابع: برهانی شارستانی، محمدعلی. (۱۳۹۶). مصاحبۀ اینترنتی محمدحسین فیاض با محمدعلی برهانی شارستانی. ۲۲ میزان ۱۳۹۶؛ دانش، علی. (۱۳۹۸). مصاحبه اینترنتی زهرا حسینزاده با علی دانش. ۲ عقرب ۱۳۹۸؛ عباسزاده، اسکندر. (۱۳۹۸). مصاحبه اینترنتی زهرا حسینزاده با عباس اسکندرزاده. ۱عقرب ۱۳۹۸؛ غلامی، عزیزالله. (۱۳۹۶). مصاحبۀ اینترنتی ابوطالب مظفری با عزیزالله غلامی. ۱۱ عقرب ۱۳۹۶؛ مجاهد، آمنه. (۱۳۹۶). مصاحبۀ حضوری محمدحسین فیاض با آمنه مجاهد. تهران. ۲۲ میزان ۱۳۹۶؛ ووّاله. (۱۳۷۱). انکشاف ولایات مرکزی هزارهجات. ترجمۀ محمدعلم رشنو. قم: صحافی عبدالخالق هزاره؛ یزدانی، حاج کاظم. (۱۳۹۸). مصاحبۀ تلفونی اسدالله شفایی با حاج کاظم یزدانی. ۲۵ دلو ۱۳۹۸.