آخرین مطالب, اخبار, رسانه بنیاد

 محمداسلم جوادی: دانشنامۀ هزاره؛ نگاهِ تاریخی به هزاره دارد

hazaranica-سخنرانی-اسلم-جوادی-در-مراسم-رونمایی-دانشنامه

 

محمد اسلم جوادی، روزنامه‌نگار و عضو شورای علمی دانشنامه هزاره در نشست رونمایی ویراست دوم جلد نخست این دانشنامه در دانشگاه یوسی‌ال لندن گفت که دانشنامه‌نویسی یک روند و پروسه‌ای دائمی و در حال تکمیل است، و این اثر نگاهی تاریخی و تمدنی به قوم هزاره دارد.
او در عین حال اشاره کرد که جلد اول دانشنامه هزاره فقط شامل مدخل‌ها و موضوعاتی است که با الف و قسمتی از ب شروع می‌شوند با در نظرداشت این که این دانشنامه به ترتیب الفبا نوشته شده است.
آقای جوادی راجع به سوالی درباره شمولیت هزاره‌های پاکستان در این اثر توضیح داد که ممکن است بخشی از هزاره‌های کویته در جلد اول آمده باشد؛ زیرا دانشنامه پروسه‌ای دائمی و زمان‌بر است و به صورت تدریجی تکمیل می‌شود که در طی زمان معلومات هم دچار تحول می‌شوند. او گفت که هیچ مانعی برای هیچ مقوله‌ای یا موضوع تاریخی، فرهنگی و اجتماعی مربوط به هزاره‌ها نیست که در دانشنامه گنجانده نشود. او ادامه داد که هیچ بخشی از هزاره‌ها اصیل‌تر از بخش دیگر نیستند.  هیچ هویت فرهنگی متعلق به هزاره‌ها در یک منطقه تقدم و اولویت بر منطقه دیگر ندارد.
آقای جوادی در ادامه سخنان خود در مراسم رونمایی دانشنامه هزاره در لندن چنین گفت: بخشی از مشکل و موانع کمبود منابع معتبر است. او برای مثال همین بُسراق یا آتش‌ الغو، دربارۀ آن‌ها مطلبی در منابع مکتوب موجود در افغانستان پیدا نمی‌کنید تا آن‌ها را معرفی کند و برای مثال شما نحوۀ پخت بسراق را بفهمید. این‌ها جزء پدیده‌های فرهنگی ماست. ممکن است این‌ها در جامعه دیگری هم رواج داشته باشند؛ ولی دانشنامۀ هزاره کارش این است که نشان دهد بسراقی که در بین مناطق هزاره‌نشین پخته می‌شود، متفاوت از جاهای دیگر است،  آداب و رسوم خاص خود را دارد، روش پخت خاص خود را دارد و دیگر اینکه به ما نشان دهد که در شمال افغانستان بسراق به یک شیوه پخته می‌شود و در بهسود به شیوه‌ای دیگر و یا نحوۀ پخت آن در بامیان متفاوت از دایکندی است.
به ظاهر شاید این موضوع بسیار ساده به نظر برسد؛ ولی در اصل مقوله‌ای بسیار پیچیده‌ است. در اینجا چند چیز مطرح است،  از آن جمله کمبود منابع مکتوب برای پدیده‌های فرهنگی یکی از مشکلات است، همچنین نیروی انسانی که اشراف کافی داشته باشد. به طور مثال ما متوجه شدیم بخشی از شیوه‌های آشپزی که ما در دانشنامه معرفی کرده‌ایم، آن‌ها از افغانستان بعداً به ایران آمده، رواج یافته و سیْر کرده دوباره به کابل آمده، این جریان باز دچار تحول شده است. اگر بخواهیم این موضوع را با همین باریکی‌ها و ظرافت‌ها دنبال کنیم، هم به منابع گسترده نیاز داریم و هم به نیرویی که اشراف داشته باشد و طبیعی است که عبور از این موانع مستلزم منابع مالی است.
یکی از نکات دیگری که مطرح شد، توقعات از دانشنامه است. توقعات باید درست باشد. دانشنامه جای یک حزب سیاسی و جای بخشی از هزاره‌ها نیست. هزاره، شیعه، سنی یا مسلمان همه هزاره هستند. مسلمانش هم هزاره است.  کمونیستش هم هزاره است،  سنی‌اش هم هزاره است.  کسی که در پاکستان یا افغانستان یا استرالیا است، هم هزاره است. هیچ کدام این‌ها به لحاظ هزاره بودن بر دیگری برتری ندارند. بنابراین مهم است که توقعات از دانشنامه اینگونه باشد و دانشنامه هر پدیده را آن گونه که هست معرفی کند، نه اینکه سعی کند تا نشان دهد که هزارۀ شیعه بر هزارۀ سنی اولویت دارد یا عناصر فرهنگی یک بخش از هزاره‌ها اهمیت بیشتری نسبت به بخش‌های دیگر دارد.  یا فرض کنید یک نفر یا یک چهره‌ای که ممکن است در جامعۀ هزاره به‌عنوان ضدقهرمان معرفی شده باشد، انتظار نداشته باشیم که او در دانشنامه معرفی نشود. دانشنامه نمی‌تواند بخشی را قیچی کند و فقط همان را معرفی کند. در دانشنامۀ هزاره باید همه چیز به شکل کلی معرفی شود، هرچه که هست.
 اصولاً در تعریف قوم چیزی به مفهوم نژاد وجود ندارد. قوم یک پدیدۀ نژادی نیست. نژاد تعریف مشخص دارد.  قوم یک پدیدۀ فرهنگی، اجتماعی و تاریخی است. از این لحاظ شما نمی‌توانید هزاره را فقط با یک گروه خاص معرفی کنید. نگاه دانشنامه نگاه توصیه‌ای است به این معنا که هزاره را یک مفهوم باز و گسترده در نظر گرفته‌ایم تا بعداً در تنگنا قرار نگیریم که بخش‌هایی از هزاره و تکه‌ای از بدن هزاره را برش بزنیم و بیرون بگذاریم. این نگاه برای هیچ کاری زیبنده نیست،  به خصوص برای کار فرهنگی.
بنابراین نگاه ما به هزاره‌ها یک نگاه تاریخی و تمدنی است و یک نگاهِ باز که شامل حوزه‌های مختلف می‌شود و از این لحاظ گروه‌های مختلف اجتماعی که همزیستی فرهنگی و اجتماعی با هزاره‌ها داشته‌اند، طبعاً آن‌ها در همین قلمرو  قرار می‌گیرند  و دانشنامه شامل آن‌ها هم می‌شود؛  شامل شخصیت‌ها، تاریخ، داد و ستدها، آداب و رسوم، افتخارات و هر چیزی که مربوط به آن‌ها باشد، بخشی از جامعۀ ماست که در غم و شادی و همۀ عرصه‌ها حضور داشته‌اند. شما نمی‌توانید مرز ایجاد کنید. دانشنامه از این لحاظ یک نگاه کلان دارد.
[divide color=”#000000″]

بیشتر بخوانید:

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *