سید عسکر موسوی: دانشنامۀ هزاره گامی برای گفتمان فرهنگی در افغانستان است.

داکتر سید عسکر موسوی، پژوهشگر و نویسندۀ کتاب «هزاره‌های افغانستان» در نشست نقد و بررسی دانشنامۀ هزاره در اتریش گفت این طرح علمی اولین گام برای راه‌اندازی یک گفتمان فرهنگی دربارۀ خودشناسی و مطالعۀ جامعه در افغانستان است. همچنین آقای موسوی گفت دانشنامۀ هزاره تنها دانشنامه‌ در جهان است که در آن به یک گروه قومی پرداخته می‌شود. او دانشنامۀ هزاره را هویت‌یابی فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و سیاسی هزاره‌ها شمرد؛ به تعبیر او از دهۀ ۱۸۸۰ میلادی و پس از ۱۴۲ سال بار دیگر هزاره‌ها به لحاظ فرهنگی نیرومندتر از گذشته به تاریخ بازگشته‌اند.

نشست نقد و بررسی دانشنامۀ هزاره در ویانا از سوی شورای جهانی هزاره با حمایت فدراسیون جهانی صلح در اتریش و مشارکت شماری از صاحب‌نظران و فرهنگیان برگزار شده بود.

متن سخنرانی این پژوهشگر که به زبان انگلیسی ارائه شد، به قرار زیر است:

بسیار خوشحالم که به این نشست دعوت شده‌ام و بسیار متأسفم که نتوانستم حضور فیزیکی داشته باشم. البته بسیار مایل بودم که حضوری شرکت کنم. اجازه بدهید با استفاده از این فرصت، کم‌ترین سهم ممكن را در این باره ادا کنم.

صحبت خود را با نقل خاطره‌ای از سال ۱۹۸۷ میلادی آغاز می‌کنم. زمانی که طرح [دکترای] خود را برای مطالعۀ «هزاره‌های افغانستان» [به دانشگاه آکسفورد] ارائه کردم. به خاطر دارم استاد راهنمایم، داکتر شوایلر جونز، از من خواست ۱۸ منبع دربارۀ هزاره‌ها فراهم و یا اضافه کنم. او به من ۶ ماه فرصت داد. من طی ۶ ماه با تلاش دشوار و جستجوی بسیار و مراجعه به کتابخانه‌های آکسفورد، لندن و دیگر کتابخانه‌ها و آرشیوها در جاهای مختلف، سرانجام تنها ۱۲ متن مرجع یافتم، از این میان فقط ۴ منبع روی هزاره‌ها تمركز داشت و در ۸ منبع دیگر فقط در پاورقی به هزاره‌ها اشاره شده بود. این وضعیت تحقیق راجع به هزاره‌ها در سال ۱۹۸۷ [در محافل آکادمیک بریتانیا] بود.

وقتی تز دکترایم را دربارۀ هزاره‌های افغانستان ارائه کردم و طرح رساله‌ام به دفتر دانشگاه آکسفورد فرستاده شد،‌ مسئول ثبت دانشگاه که یک خانم مهربان بود، اشاره کرد که یک اشتباه در عنوان رساله وجود دارد و باید تغییر کند. او «هزاره‌های افغانستان» را به «هزارد افغانستان (Hazarads of Afghanistan)» که ترجمۀ آن «خطرات افغانستان» است، از پیش خود تصحیح کرده بود؛ یعنی «هزاره‌ها» آن موقع برای دانشگاه آکسفورد و بقيۀ جهان تا این اندازه ناشناخته بود.

خیلی خوشحالم در نشستی صحبت می‌کنم که نخستین دانشنامه دربارۀ هزاره‌ها معرفی و بررسی می‌شود.

دانشنامۀ هزاره اولین گام برای راه‌اندازی یک گفتمان فرهنگی دربارۀ خودشناسی و درک از خود در افغانستان است. همچنین این دانشنامه تحقیقی در جهت هویت‌یابی و پژوهشی برای خویشتن‌شناسی ‌در زمینۀ ریشه‌ها، موقعیت فرهنگی و جغرافیایی هزاره‌ها در افغانستان است و به معنی عام‌تر در منطقه‌ای که افغانستان در آن قرار دارد.

جامعۀ دیاسپورا یا مهاجر افغانستان در جهان و به‌ویژه جامعۀ مهاجر هزاره‌ها در سراسر دنیا، یکی از مسائلی مهم‌ را که باید مدیریت و حل کنند، این است که بدانند از کجا آمده‌اند، هویت‌شان چیست و با جامعۀ جهانی چگونه مواجه شوند. بنابراین برای حل مسائل هویتی جامعۀ مهاجر، مردم باید بدانند که اصالت‌شان چیست و از کجا آمده‌اند. همچنین باید یادآوری کرد که این زدودن هویت از ۱۴۲ سال پیش در افغانستان شروع شد و در آن زمان مردم هزاره از سرزمین‌های‌شان اخراج شدند و نابود کردن فرهنگ و هر چیزی که به هزاره‌ها به‌عنوان یک گروه انسانی تعلق داشت، از بین ‌برده شد.

دانشنامۀ هزاره به زبان ساده هویت‌یابی فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و سیاسی هزاره‌ها پس از ۱۴۲ سال، از سال ۱۸۸۸ میلادی به این سو است که بار دیگر به لحاظ فرهنگی نیرومندتر و مجهزتر از گذشته به صحنه بازگشته‌اند. این نکته یک پیام مثبت برای همۀ ما که در هر بخش از جهان هستیم، و به هرجامعه یا قومیتی که تعلق داریم، در بر دارد؛ اینکه فرهنگ مهم‌ترین عنصر برای دوام و بقای نوع انسان و همچنین گروه‌های کوچک‌تر انسانی چون گروه‌های قومی است.

در این خصوص می‌خواهم دو پیشنهاد داشته باشم که عبارتند از:

اول اینکه دانشنامۀ هزاره باید به زبان انگلیسی و سایر زبان‌های مهم دنیا ترجمه شود. می‌توان از صاحب‌نظران و استادان از سراسر جهان دعوت کرد تا در این ابتکار جالب که گروهی از جوانان پژوهشگر هزاره روی دست گرفته‌اند، سهم بگیرند.

موضوع دوم اینکه بودجۀ لازم را برای دانشنامه بیابیم و «بنیاد دانشنامۀ هزاره» را ايجاد کنیم تا بتوانیم به تدوين جلدهای بعدی دانشنامه و همچنین ترجمۀ آن به زبان‌های دیگر بپردازیم. فرصتی فراهم آوریم برای کسانی که می‌خواهند در کار دانشنامه سهمی بگیرند، مانند برگزاری دوره‌های آموزشی. همچنین دفتر و نهادی برای حمایت از این ابتكار فوق‌العاده ايجاد کنیم.

بسیار خوشحالم که می‌بینم این کار ارزشمند به تدریج در سطح بین‌المللی شناخته و قدردانی می‌شود. از اعماق قلبم از همۀ همکاران سپاسگزارم که این طرح بزرگ را تحقق بخشیدند. تحقیقاتِ این گونه تا کنون در هیچ نقطه‌ای از جهان در مورد یک گروه قومی صورت نگرفته است. این [الگو] می‌تواند برای مطالعۀ سایر اقوام نیز به کار رود. این [دانشنامه] می‌تواند برای شناخت افغانستان، شناخت منطقه و همچنین برای مطالعۀ تمدن و جامعۀ مدنی در این بخش از این جهان استفاده شود.

فرهنگ چیزی است که همۀ ما را به هم پیوند می‌دهد و جامعه‌ای ايجاد می‌کند که در آن کنار هم زندگی کنیم، با هم کار کنیم و در کنار هم خوشحال باشيم. تشکر بسیار که مرا در این نشست دعوت کردید. بهترین آرزوها را برای کسانی دارم که این محفل را برگزار کردند. تشکر از ویانا که طی یک سال گذشته در عرصۀ مسائل افغانستان فعال بوده است.