آداب و رسوم, محتوای اپلیکیشن

اوماچ /Owmâĉ/

از غذاهای محلی
محمدحسین فیاض
جلد اول، ویراست دوم

اوماچ از خانوادۀ آش و غذایی آبکی است. در ابتدا آرد را روی آب‌جوش می‌ریزند و کمی جوش می‌دهند تا پخته ‌شود. بعد روی آن دوغ ریخته و با چمچه می‌خورند. البته اُگره نیز چنین پخته می‌شود، با این تفاوت که اُگره را خیلی می‌جوشانند و با چوب مخصوص به هم می‌زنند تا سِفت شود و طبعاً آردش هم بیشتر است؛ اما اُوماچْ را کمتر می‌جوشانند و نمی‌گذارند سفت شود. ضرب‌المثلی هست که می‌گوید: «دَ خود اُوماچْ نمیتنه دَ دیگا آشگر موشَه» (مجاهد، ۱۳۹۶).

نعمت‌الله عزیزی برآن است که اُوماچْ، مرکب از دو واژۀ «اَوْ» و «ماچ» است، به معنای بوسۀ آبدار و این غذا چون آبدار است و در روزهای سرد زمستان استفاده می‌شود، چُنان بوسۀ آبدار، شیرین و لذیذ است (عزیزی، ۱۳۹۶). ولی از آن روی که غذاهایی به نام «اُماج» و «تُتماج» در دیگر مناطق نیز داریم، به احتمال قوی «اوماچ» همان «اُماج» است.

اُوماچْ در ولسوالی اندراب از توابع ولایت بغلان که هزاره‌های اهل ‌سنت در آنجا سکونت دارند، یکی از غذاهای نذری است و زنان به نیت شفای مریض، خلاصی از قرض و رهایی شوهران و فرزندان‌شان از زندان می‌پزند و بین فقرا تقسیم می‌کنند. این غذای نذری را مردان و زنان حامله نمی‌خورند، زیرا عقیده دارند که اگر مردان بخورند، به زندان می‌اُفتند و اگر زنان حامله بخورند، فرزندان آن‌ها در بزرگ‌سالی به زندان می‌روند. در آنجا اُوماچْ به عوض صبحانه و به‌خصوص در سردی زمستان و روزهایی که برف‌باری باشد، بیشتر مصرف می‌شود (بهروز، ۱۳۸۹: ۹).

منابع: بهروز، عبدالحفیظ. (۱۳۸۹). فرهنگ عامیانۀ اندراب. کابل: سعید؛ عزیزی، نعمت‌الله. (۱۳۹۶). مصاحبۀ اینترنتی محمدحسین فیاض با نعمت‌الله عزیزی. ۱۱ اسد ۱۳۹۶؛ مجاهد، آمنه (۱۳۹۶). مصاحبۀ حضوری محمدحسین فیاض با آمنه مجاهد. تهران. ۱۲ اسد ۱۳۹۶

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *