جغرافیا, محتوای اپلیکیشن

اسماعیل/Esmâʕil/

قریه‌ای در ولسوالی گوسفندی ولایت سرپل
مؤلف: حسین رهیاب (بلخی)
جلد اول، ویراست دوم

این قریه در تَگَوْ پالَه قرار دارد که از درۀ پالَه آغاز و به قریۀ آق‌گُنبد ختم می‌شود. اسماعیل از جنوب با قریۀ شاه‌مَرد، از شمال با قریۀ بُلدیان، از شرق با تَگَوْ خاسار و از غرب با تَگَوْ چارُوی ولسوالی گوسفندی همسایه است. اسماعیل منطقه‌ای است جُلگه‌ای که از دو قسمت قشلاق بلند (بالا) و قشلاق ته (پایین) تشکیل‌شده است (میرحسینی، ۱۳۸۸، ج ۱: ۹۱).

روایت دقیقی دربارۀ دلیل نام‌گذاری قریه وجود ندارد. احتمالاً اسماعیل نام طایفه یا قوم یا خان و بزرگ ساکنان اولیۀ قریه بوده و شاید سرپرست اولین خانوادۀ ساکن در آن اسماعیل نام داشته است.
اسماعیل از قدیم منطقه‌ای مسکونی بوده و آثار به‌دست‌آمده و خانه‌های کوهی، گویای قدمت آن است. در نواحی کوهستانی آن، خانه‌هایی بسیار قدیمی پیدا شده که آثار زندگی اولیه در آن‌ها دیده می‌شود. ظروف سفالی و سکه‌های قدیمی نیز در منطقه به دست‌ آمده است که گفته می‌شود بیش از هزار سال سابقه دارد. قبرهایی هم در بین زمین‌های زراعی کشف شده که به نظر اهالی سابقۀ تاریخی دارد. شاید سابقۀ سکونت انسان در منطقه بیش از هزار سال باشد. تاریخ این ناحیه با سانچارک که از مناطق مهم تاریخی در شمال کشور است، ارتباط دارد. ظاهراً از چند قرن قبل و به مرور زمان ساکنان قبلی این محل با ساکنان امروزی آن جابه‌جا شده‌اند. ساکنان فعلی چندصد سال سابقۀ زندگی در اسماعیل دارند. در تحولات سی سال اخیر منطقۀ سانچارک به طور کلی و اسماعیل به طور خاص، محل رقابت احزاب ضد دولت و جنگ‌های ویرانگری بود که موجب تلفات و خسارت‌های زیادی شده است. با ورود طالبان به سانچارک در سال ۱۳۷۷ ش به قریۀ اسماعیل حمله شد و بیشتر خانه‌های مسکونی به آتش کشیده شد. در جریان این یورش حدود هفت نفر از مردم قریه و از جمله اسحاق محقق (از عالمان دینی مشهور در منطقه) کشته شدند.
جمعیت قریۀ اسماعیل حدود ۳۰۰ خانوار است. بیشتر این جمعیت در تحولات سی سال گذشته به خارج از کشور مهاجر شده‌اند و فعلاً (۱۳۹۶ ش) حدود ۶۰ خانوار در قریه ساکن هستند. تمام مردم اسماعیل شیعه هستند. از نظر قومیت بیشترشان سادات‌اند و غالباً اصالت بلخابی دارند (میرحسینی، ۱۳۸۸: ۸۲). حدود یک‌چهارم جمعیت اسماعیل تاجیک یکاولنگی و حدود یک‌چهارم نیز هزاره هستند.
اقتصاد مردم قریه مبتنی بر زراعت، باغ‌داری و مال‌داری است. زمین‌های زراعتی بیشتر دیم و کمتر آبی است. در اسماعیل انواع و اقسام محصولات زراعتی به دست می‌آید: گندم، جو، جواری، حبوبات، کنجد، زغیر، محصولات جالیزی، بادام، چهارمغز، شفتالو، زردآلو، سنجد و انار.
اسماعیل مکتب ابتداییه دارد ولی آب نل‌دوانی و کلینیک ندارد و مردم برای درمان به قلاچه (مرکز ولسوالی گوسفندی) مراجعه می‌کنند. برق آن را دستگاه سولر (آفتابی) تأمین می‌کند. بخشی از آب اسماعیل از چشمه تأمین می‌شود و بخشی از رودی که از چشمه‌های محل ایجاد شده است. از قلاچه سرک خامه به اسماعیل وجود دارد که تا قریۀ پاله ادامه می‌یابد.
در گذشته در این قریه انواع مصنوعات دستی مورد نیاز مردم تولید می‌شد؛ اما در وضعیتِ کنونی فقط گلیم‌بافی، بافتن قالیچه و گلدوزی روی پارچه رواج دارد.
انواع گیاهان در اسماعیل وجود دارد. اِسْپِرَک، اِسپَند، زیرَه، چُوْکْرِیْ، شُونْغَلَه، تُوتْمان، بُوغْمَگی، چاکه، اسفناج، بَدرَه، کورِیا، کَاْکوَتِی، کَدو‌گَک، پِرَنْقیش، رَسَن، پودینَه، شکسته‌بَند، لَربند (شبیه گیلاس)، آلوچک، اِسفَرینْج، اُسْتُق، مُولُوخْشْ و گل گاو زبان. بیشتر این گیاهان را اهالی به عنوان داروی سنتی استفاده می‌کنند. بعضی نیز جمع‌آوری و فروخته می‌شود.
قریه در گذشته جنگل‌هایی داشته که به مرور زمان از بین رفته است. هنوز هم درختان جنگلی به صورت متفرقه در اطراف اسماعیل وجود دارد که برخی مُثمر و برخی بی‌ثمر‌ند. بادام، پستۀکوهی، ارچه، سلبی / شلبی است.
آهو، بز کوهی، گرگ، روباه و نظایر آن در اطراف قریه دیده شده است. در قدیم‌ها ببر و پلنگ هم داشته است.
ارتفاعات اطراف اسماعیل از مناظر دیدنی قریه است. در بالادست قریه آبشاری جریان دارد. چشمه‌ای به نام خواجه گَرگَو در داخل غاری قرار دارد و به باور اهالی، آب آن برخی از امراض پوستی را مداوا می‌کند. ییلاقات اسماعیل که به چشمه بید و تخته لَقْمِیشْ مشهور است، بسیار دیدنی است، خصوصاً تخته لَقْمِیشْ که بر کل منطقۀ سانچارک تسلط دارد.
از مشاهیر قریه می‌توان به سید اسحاق وکیل (وکیل شورای ملی)، سید علی‌رضا، سید ملا اکبر، ملا حسین، سید اسحاق فیاض، سید اسحاق محقق، سید مرتضی کوثری، سید هاشم هادی، آخوند ملا نقیب، قومندان رسول مبارز، سید شاهنشاه، غلام‌حسین و برخی دیگر اشاره کرد (کوثری، ۱۳۹۶).
منابع: کوثری، سید رضا. (۱۳۹۶). مصاحبۀ حسین رهیاب حضوری با سید رضا کوثری. مشهد. شنبه ۲۵ سنبله ۱۳۹۶؛ میرحسینی، علی‌نقی. (۱۳۸۸). سانچارک در بستر زمان. جلد ۱. قم: اشراق.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *