جغرافیا, محتوای اپلیکیشن

اونی (۲)/Onay/

کوتلی در ابتدای حصۀ اول بهسود
مؤلف: آمنه اخلاقی و حسن‌رضا فهیمی
جلد اول، ویراست دوم

کوتل اونی از کوتل‌های معروف شرق کوه بابا و خط فرضی جداکنندۀ هزاره‌جات از سایر مناطق شرقی کشور است. این کوتل با کابل ۶۰ کیلومتر فاصله دارد (فرهنگ، ۱۳۸۰: ۱۳۰). درۀ میدان در پایین این گذرگاه واقع شده است (نایل، ۱۳۷۲: ۴۸). این کوتل در زمستان مملو از برف است و هوای آن به شدت سرد است. برف و سرمای آن معمولاً تا ماه ثور باقی می‌ماند. ارتفاع این کوتل از سطح دریا ۳۲۸۰ متر است.

شاهراه کابل –  بامیان معروف به جادۀ گَردَن دیوال از کوتل اونی می‌گذرد. این جاده در سال۱۳۰۱ ش احداث (نایل، ۱۳۹۵: ۹۲) و در سال ۱۳۱۷ ش ترمیم شد (کاتب، ۱۳۹۰، ج ۴، ب ۱: ۵۵۲) و در زمان محمدظاهر شاه طرح آسفالت آن در دستور کار قرار گرفت؛ اما اجرایی نشد. در زمان حکومت حامد کرزی آسفالت این جاده تا سال ۱۳۹۴ ش به قلۀ اونی رسید. از سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶ ش کار آن دوباره از کوتل اونی شروع شد و تا مرکز بامیان به بهره‌برداری رسید (حیدری، ۱۳۹۱، ج ۳: ۳۵). جادۀ کابل _ بهسود نیز از اونی می‌گذرد. این جاده هنوز تکمیل نشده است. جادۀ اونی کوتاه‌ترین راه کابل به هزاره‌جات است (حصاری، ۱۳۷۶: ۲۹).

هزاره‌جات از حملۀ چنگیز تا زمان امیر دوست‌محمد خان در کنترل حاکمان محلی هزاره قرار داشت. در این مقطع تاریخی، کوتل اونی همواره یکی از مراکز مهم نظامی میران هزاره، مخصوصاً خان‌های بهسود به شمار می‌رفت. اونی در زمان دوست‌محمد خان حالت مرزی داشت. مأمور انگلیسی چارلس میسن در سال ۱۸۳۲ م به افغانستان سفر کرد و سفرنامه‌اش را به نام سفرهایی در بلوچستان افغانستان و پنجاب به چاپ رساند. او هنگام عزیمت به بامیان مسیر اونی را انتخاب کرد. میسن در این منطقه با مردان مسلح هزاره مواجه شد که وظیفۀ پولیس مرزی را به عهده داشتند (نایل، ۱۳۷۲: ۱۷۶)

مأموران، در پای کوتل اونی از کاروانی که امیر کابل، دوست‌محمد خان، همراه میسن فرستاده بود مالیات گمرک خواستند. میسن در قلۀ اونی نیز با چند نفر مأمور هزاره که او آنان را «چوکی‌دار» معرفی کرده است، مواجه شد. این مأموران که مقرشان نزدیک یک دیوار مخروبه مستطیل شکل قرار داشت نیز وظیفۀ کنترل عبور و مرور و جمع‌آوری مالیات را به عهده داشتند. کاروان میسن با پرداخت انگور و تنباکو اجازۀ ورود یافت.

سومین مواجهۀ میسن در اونی، با میرعلی‌خان هزاره، ناظر میر یزدان‌بخش بهسودی بود. او که خود عازم کابل بود، کاروان میسن را به قریۀ قرغیو و قلعۀ میرمحمدشاه راهنمایی کرد، جایی که حاجی‌خان کاکر، حاکم بامیانی امیر دوست‌محمد خان با میر یزدان‌بخش ملاقات داشت و انتظار میسن را می‌کشید (نایل، ۱۳۷۲: ۱۷۶). گرفتن عوارض و مالیات گمرک همواره در مرز مناطق صورت می‌گیرد و این امر، موقعیت و ویژگی خاص اونی را بیان می‌کند.

کوتل اونی به لحاظ اقتصادی و نظامی گلوگاه حیاتی هزاره‌جات است. مسدود شدن این گذرگاه همواره مناطق مرکزی را به لحاظ اقتصادی در تنگنا قرار داده است. اونی به لحاظ نظامی نیز کلید تصرف هزاره‌جات است. هم‌چنین این کوتل به دلیل موقعیت استراتژیک خود، صحنۀ جنگ‌ها و درگیری‌های تاریخی مهمی بوده است. به باور غرجستانی و نایل (۱۹۸۹: ۱۵۵؛ ۱۳۷۲: ۴۸) هزاره‌ها همیشه از اونی به ‌عنوان سنگری محکم در بخش شرقی هزاره‌جات بهره برده‌اند و از این ناحیه برای مقابله با مهاجمان استفاده کرده‌اند. وجود اتاق‌های سنگی نظامی که آثار آن هنوز در غرب کوتل اونی موجودند، حکایت از موقعیت نظامی آن دارد. این کوتل به جهت موقعیت استراتژیک و اهمیت نظامی‌اش پنج بار به عنوان سپر دفاعی هزاره‌ها در مقابل مهاجمان استفاده شده است.

نخستین بار کوتل اونی مورد هجوم ایلجاریان امیر عبدالرحمان خان قرار گرفت و هزاره‌ها از آن به عنوان سنگر استفاده کردند. مردم هزاره که از مناطق درۀ میدان، نرخ، سیدآباد و جلریز فراری داده شدند، جایشان را پشتون‌های مهاجر گرفتند. آنان به سمت مناطق کم‌حاصل بهسود رانده شدند (یزدانی، ۱۳۹۰، ج ۲: ۳۸۱) و در کوتل اونی به دفاع پرداختند، اما به زودی با شکست مواجه شدند (نایل، ۱۳۹۵: ۷۷). تیمورخانوف نویسندۀ تاجیکستانی نیز به این نکته اشاره کرده است. او نوشته است که هزاره‌ها در سال‌های دهۀ بیستم قرن ۱۹ میلادی در درۀ میدان، مشترکاً با تاجیک‌ها زندگی می‌کردند؛ اما در سال‌های ۷۰ قرن ۱۹ در نتیجۀ مهاجرت افغان‌هابه این منطقه، هزاره‌ها کاملاً از میان رفتند ( ۱۳۷۲: ۵ و پولادی، ۱۳۸۱: ۸۸). نیروی امیر بعد از شکست هزاره‌ها از اونی عبور کرد و به بهسود حمله برد. حسن نایب یکی از مدافعان بهسود در این ناحیه بود که به قتل رسید و قلعه‌اش به آتش کشیده شد (یزدانی، ۱۳۷۰: ۱۱۸). هزاره‌ها هرچند از پایین دره و مناطق حاصل‌خیز رانده شدند، اونی را تا کنون حفظ کرده‌اند.

بار دوم، کوتل اونی در ۱۳۰۷ ش سنگر دفاعی قرار گرفت. حبیب‌الله کلکانی بعد از سقوط حکومت شاه ‌امان‌الله برای مطیع ساختن هزاره‌ها دستور حمله صادر کرد. هزاره‌ها از امان‌الله حمایت کردند و در برابر مهاجمان در اونی سنگر گرفتند. در ششم سرطان آن سال قوای دولتی به فرماندهی حمیدالله برادر حبیب‌الله کلکانی با پنج هزار نفر به اونی حمله کردند. آنان با توپ و تانک مسلح بودند و حمیدالله قلعۀ کریم و سایر قلعه‌های اونی را آتش زد و اموال مردم را غارت کرد. مردم اونی به کوه‌ها فراری شدند (کاتب، ۱۳۹۲: ۱۹۷). حمیدالله توانست از قلۀ اونی بگذرد و تا قریۀ یورت را تصرف کند. یورت در ابتدای حصۀ اول بهسود است. میر فتح‌محمد خان فرقه‌مِشر معروف به میرزاد، رئیس تنظیمیۀ نیروی هزاره بود (همان: ۱۶۸). او به مدت ۹ ماه از اونی دفاع کرد (نبی‌زاده، ۱۳۹۰، ج ۱: ۷۶) و به فاتح اونی مشهور شد. او بعدها به خاطر رشادت‌هایش در کوتل اونی در زمان محمدنادر شاه پس از فراغت  از تعلیمگاه به درجۀ فرقه‌مشری ارتقا  یافت (نایل، ۱۳۷۹: ۳۰۸). سعیداحمد شاه‌نور و غلام‌حیدر خان شاه‌نور که بعداً به رتبۀ نایب‌سالاری رسیدند (نبی‌زاده، ۱۳۹۰، ج ۱: ۷۷) و نیز محمداسحاق گرفتار که بعداً رتبه کندک‌مِشری یافت (ناصری داوودی، ۱۳۹۰، ج ۳: ۱۰۰) از دیگر فرماندهان کوتل اونی بودند. مدافعان با دو هزار نفر در اونی موضع گرفتند (غرجستانی، ۱۹۸۹: ۱۲۸). جنگ اونی از حمل تا سنبله ادامه یافت. مدافعان در طی سه جنگ توانستند نیروی حبیب‌الله را شکست دهند. وقتی فرمانده حمیدالله در گردن‌دیوال به شدت زخمی شد، قوای دولتی شکست خوردند (کاتب، ۱۳۷۹: ۸۴). لشکر دولت در هنگام شکست، ۱۷ عراده توپ به جا گذاشتند (همان: ۲۱۳). از مدافعان اونی محمدموسی خان، گل‌محمد خان، حسین‌علی خان و ارباب یوسف خان هزاره در این درگیری کشته شدند. امیر حبیب‌الله وقتی از طریق جنگ به پیروزی نرسید، هیئتی را به ریاست نورالدین قزلباش و عده‌ای از بزرگان هزاره که ملّا فیض‌محمد کاتب نیز جزء آن‌ها بود، برای مذاکره به کوتل اونی فرستاد. غلام حبیب قزلباش ساکن قلعۀ سفید در ابتدای درۀ اونی نیز با هیئت همکاری می‌کرد (همان: ۱۶۸). میرفتح‌محمد، نورالدین و هیأت همراه را در قول غلام‌حسین دستگیر کرد و نزد محمدامین خان (برادر امان‌الله خان) و هدایت‌الله خان نمایندگان شاه که در بهسود اقامت داشتند، فرستاد (همان: ۱۷۵). مقاومت اونی و ناکامی هیئت برای مطیع‌ساختن هزاره‌ها باعث شد که حبیب‌الله خان بر کاتب هزاره خشمگین شود و او را لت‌وکوب کند. کاتب در اثر این لت‌وکوب دچار مرض شدید شد (غبار، ۱۳۹۰، ج ۲: ۷۳۳).

بار سوم، بعد از کودتای سال ۱۳۵۷ ش حزب دموکراتیک خلق، نیروهای مخالف دولت بعد از شکست دادن نیروهای دولتی از مناطق مرکزی هزاره‌جات، اونی را سنگر دفاعی ساختند. اونی کلید تصرف دای‌میرداد، جَلرِیز، درۀ میدان، مرکز ولایت میدان و کوتَه عَشْرُو شد (المهدی، ۱۳۷۲: ۵). پایگاه امام مهدی از زیرشاخه‌های پایگاه مرکزی شمارۀ (۵) خاتم‌الانبیاء بهسود در قولِ غلام‌حسین از قریه‌های معروف اونی قرار داشت. مسئولیت سیاسی این پایگاه را ضامن‌علی محقق دای‌میردادی و مسئولیت نظامی آن را سید محمدحسین علوی از پاسداران جهاد اسلامی افغانستان به عهده داشت. پایگاه اونی ۴۰۰ نفر نیرو، اسلحۀ سبک و سنگین، دیپوهای نظامی و چریکی داشت (اعتمادی، ۱۳۷۹: ۳). سنگر اونی اهمیت استراتژیک داشت. ازاین‌رو، در سال‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۹ ش مورد حملات شدید زمینی و هوایی دولت کابل قرار گرفت. قریه‌های اونی در این حملات تخریب شدند و بازار سیاخاک دو بار به صورت کامل ویران شد (یزدانی، ۱۳۹۰، ج ۲: ۳۸۲). با وجود این، نیروهای دولتی نتوانستند از این سنگر عبور کنند. نیروهای مخالف دولت کابل، از این سنگر ۱۴ سال با نیروی دولتی جنگیدند. بعد از کشته‌شدن علوی در ۲۲ قوس ۱۳۷۵ ش در منطقۀ سیل‌بُردَه اونی (اعتمادی، ۱۳۷۹: ۳) این سنگر به تصرف حزب وحدت بامیان درآمد. در این جنگ چهارده ساله، نیروها و فرماندهان زیادی از سایر ولسوالی‌های مرکزی هزاره‌جات شرکت داشتند. عبدالحسین محمدی و اربابان منطقه چون غریب‌داد بهسودی و میر خادم از سران نیروهای مخالف دولت بودند.

بار چهارم، اونی در زمان هجوم طالبان به هزاره‌جات، مقر نظامی شد و از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۷ ش یکی از سنگرهای مهم حزب وحدت اسلامی به شمار می‌رفت. فرقۀ ۹۷ حزب وحدت در اونی مستقر شد. فرماندهی این فرقه را جنرال علی‌یار به عهده داشت. طالبان در سال ۱۳۷۷ ش بار‌ها به اونی و قریه‌های مجاور آن حملات زمینی و هوایی کردند، اما نتوانستند آن را تصرف کنند (مروری بر ادامۀ جنگ‌ها در بهسود _ وردک و شمال کابل، ۱۳۷۷: ۲). در این مرحله نیز سربازان زیادی از سایر مناطق هزاره‌جات در سنگر اونی مقابل طالبان می‌جنگیدند. سنگر اونی بعد از سقوط مرکز بامیان در ۲۲ سنبله ۱۳۷۷ ش به دست طالبان افتاد.

بار پنجم، اونی و حومه آن از (۱۳۹۲ تا ۱۳۹۸ ش) به عنوان مقر یکی از فرماندهان هزاره در مقابل کوچی‌های پشتون و گروه طالبان قرار گرفت. فرمانده عبدالغنی علی‌پور در سال۱۳۹۲ ش در اثر حملۀ کوچی‌های مسلح به دفاع از اونی پرداخت. هر چند آغاز حرکت او با نیروی اندک از کجاب بهسود شروع و سپس دامنۀ آن به اونی و حومۀ آن کشیده شد. این اقدام باعث شد تا کوچی‌ها و طالبان نتوانند به بهسود و سایر مناطق هزاره‌جات نفوذ کنند. در حال حاضر (۱۳۹۸ ش) در قلۀ اونی یک پاسگاه نظامی دولتی مستقر است که وظیفۀ تأمین امنیت شاهراه کابل _ بامیان را به عهده دارد.

منابع: «مروری بر ادامۀ جنگ‌ها در بهسود _ وردک و شمال کابل». (۱۳۷۷). در هفته‌نامۀ وحدت. شمارۀ ۲۶۱. ۱۹ سنبله. ص۲؛ اعتمادی، عوض‌ علی. (۱۳۷۹). «احزاب افغانستان از ظهور تا افول». در هفته‌نامۀ بنیاد وحدت. سال ششم. شمارۀ ۲۳۹. ۲۸ میزان. ص۳؛ المهدی، سید‌عبدالله. (۱۳۷۲). «موقعیت استراتیژیکی کوتل اونی سرچشمه». در هفته‌نامۀ وحدت. شمارۀ ۱۰۰. ۱۳ جوزا. ص۵؛ پولادی، حسن. (۱۳۸۱). هزاره‌ها. ترجمۀ علی عالمی کرمانی. تهران: عرفان؛ حصاری، سلطان حسین. (۱۳۷۶). ساماندهی معماری مسکن مناطق مرکزی افغانستان. تهران: شهید بهشتی؛ حیدری، گلشاد. (۱۳۹۱). بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی بامیان در دو سدۀ اخیر. جلد ۳. کابل: مرکز فرهنگی و اجتماعی سلام؛ غبار، میرغلام محمد. (۱۳۹۰). افغانستان در مسیر تاریخ. جلد ۲. تهران: عرفان؛ غرجستانی، محمدعیسی. (۱۹۸۹). تاریخ هزاره‌ها و هزارستان. کویته: شورای فرهنگی اسلامی افغانستان؛ فرهنگ، سید محمدحسین. (۱۳۸۰). جامعه شناسی و مردم شناسی شیعیان افغانستان. قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی؛ کاتب، فیض‌محمد. (۱۳۹۰). سراج‌التواریخ. جلد ۴. بخش ۱. کابل: امیری؛ کاتب، فیض محمد. (۱۳۹۲). تذکرةالانقلاب. کابل: میچید؛ کاتب، فیض‌محمد. (۱۳۷۹). نژادنامۀ افغان. بی‌جا: الازهر؛ ناصری داوودی، عبدالمجید. (۱۳۹۰). مشاهیر تشیع در افغانستان. جلد ۳. قم: مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی؛ نایل، حسین. (۱۳۷۲). سایه روشن‌هایی از وضع جامعۀ هزاره. قم: اسماعیلیان؛ نایل، حسین. (۱۳۹۵). ساختار طبیعی هزاره‌جات. چاپ دوم. کابل: بنیاد اندیشه؛ نایل، حسین. (۱۳۷۹). یادداشت‌هایی دربارۀ سرزمین و رجال هزاره‌جات. قم: مرکز فرهنگی نویسندگان افغانستان؛ نبی زاده، محمدعوض. (۱۳۹۰). مجموعه مقالات نبی‌زاده. جلد ۱. بی‌جا: شرکت هوپس گرافیک دیزاین؛ یزدانی، حسین علی. (۱۳۹۰). پژوهشی در تاریخ هزاره‌ها. جلد ۱ و ۲ در یک مجلد. چاپ چهارم. تهران: عرفان؛ یزدانی، کاظم. (۱۳۷۰). صحنه‌های خونینی از تاریخ تشیع در افغانستان. مشهد: مؤلف.

دیدگاهتان را بنویسید