جغرافیا, محتوای اپلیکیشن

افشار /Âfŝâr/

محله‌ای در غرب کابل
مؤلف: محسن شریفی
جلد اول، ویراست دوم

ناحیۀ افشار در غرب کابل در دامنۀ کوه‌های افشار، از مناطق هزاره‌نشین شهر کابل (موسوی، ۱۳۷۹: ۲۵۸) و در حال حاضر جزو ناحیۀ پنجم کابل است. افشار به طور تقریبی در طول جغرافیایی ۶۹۰۶۵۲ درجه شرقی و عرض جغرافیایی ۳۴۳۲۱۵ درجۀ شمالی قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریا در حدود ۱۸۴۴ متر است.

نادرشاه افشار در سال ۱۱۱۷ ش / ۱۷۳۸ م به قصد تصرف هندوستان به کابل رفت. عده‌ای از ایل افشار و دیگر عشایر ترک، او را همراهی ‌کردند. منطقۀ افشار به دلیل آب‌وهوای دلپذیر و باغ‌های فراوان و زمین‌های حاصلخیزش، مورد توجه آنان قرار گرفت و برای ساختن قلعۀ مسکونی انتخاب شد، قلعه‌ای که سنگ تهداب آن را نادرشاه افشار گذاشت. پس از تکمیل ساختمان قلعه و خانه‌های مسکونی، صدها خانواده از مردم در آن ساکن شدند. پس از مدتی، ده‌ها خانوار از مردم هزاره هم به این منطقه رفتند و در قلعۀ افشار ساکن شدند و در کنار آن‌ها زندگانی خوب و آرامی داشتند (محقق افشار، ۱۳۷۵: ۳).

با به قدرت رسیدن امیر عبدالرحمان خان و سرکوب مردم هزاره به وسیلۀ او، مردم افشار نیز از توابع این سرکوب در امان نماندند و به جرم تشیع و همکاری با مردم هزاره، مورد خشم و نفرت عبدالرحمان قرار گرفتند، به گونه‌ای که ده‌ها تن از بزرگان و سران طایفۀ افشار اعدام شدند و قلعۀ بزرگ افشار مصادره شد. اهالی این قلعه به اخراج و تبعید محکوم شدند و همانند هزاره‌ها در اطراف افغانستان و کشورهای هم‌جوار پراکنده و پناهنده‌ شدند. حدود ۷۰ درصد جمعیت افشار، کابل را ترک کردند و باقی‌ماندۀ مردم که توان مهاجرت نداشتند در چند قلعۀ کوچک آن ناحیه جابه‌جا شدند (همان).

عبدالرحمان بعد از اخراج اهالی افشار، قلعه و خانه‌های آن را در اختیار پشتون‌های قندهاری گذاشت. آنان پس از استقرار، حسینیۀ‌ بزرگ افشار، محصولات زمین‌ها، مزارع و مراتع مردم افشار را تخریب کردند. این کار تنفر شدید و انتقام‌جویی مردم افشار را برانگیخت و زمینۀ درگیری و جنگ و نزاع دایمی بین اهالی افشار و مهاجران قندهاری را فراهم ساخت؛ به حدی که از دو طرف افرادی کشته ‌شدند و در برخی مواقع کار با دخالت پلیس و محاکمه ختم می‌شد. این نزاع و قتل و کشتار حدود ۳۰ سال ادامه داشت تا اینکه امان‌الله به قدرت رسید و مهاجران قندهاری را از افشار اخراج کرد؛ اما قلعۀ افشار را به مردم افشار پس نداد، بلکه به حال تعلیق گذاشت. مردم افشار که متوجه شدند قلعه به آنان داده نمی‌شود، آن را تخریب کردند تا زمینۀ سکونت در آن از بین برود. این منطقه در زمان‌های حبیب‌الله کلکانی و نادرشاه همچنان به صورت خرابه بود تا اینکه در زمان سلطنت ظاهر شاه، هاشم خان با برنامه‌ریزی دقیق برای کنترل و نظارت بر مردم افشار و هزاره‌های ساکن در منطقه، ساختمانی دولتی در مخروبۀ قلعۀ افشار ایجاد کرد و پس از بررسی‌ها «اکادمی پلیس» را در مکان قلعۀ افشار ساخت. همچنین هاشم خان قلعۀ دیگر افشار را با زمین‌های زراعتی اطرافش به مساحت صدها هکتار که در زمان عبدالرحمان مصادره شده بود، به «مرستون» (مساکین‌خانه) تبدیل کرد و در اختیار شاروالی کابل گذاشت. همچنین روس‌ها در دورۀ ظاهر شاه ساختمان‌های علوم اجتماعی را در شرق و پلی‌تخنیک را در غرب اکادمی پلیس ساختند (همان).

در ۱۱۰ سال سکونت، جمعیت افشار زیاد شد و به بیش از هزار خانوار رسید که چندصد خانوار آن از مردم هزاره بودند. با روی‌آوردن هزاره‌ها در طول سالیان به کابل، مخصوصاً منطقۀ افشار، هزاران خانوار هزاره در کنار افشاری‌ها و هزاره‌های بومی منطقه منزل گزیدند. در توسعۀ شهری کابل، افشار جزء شهر قرار گرفت و با شروع پروژۀ «خوشحال‌خان مینه» خانه‌های قدیمی به ساختمان‌های جدید تبدیل شد و جمع کثیری از هزاره‌ها و شیعیان کابل در قالب این پروژه در این محل اسکان یافتند. تنها در منطقۀ بغل کوه افشار که بخش کوچکی از افشار بود، بعد از اخراج اهالی، آمار دقیق خانه‌ها ۱۱۰۹ باب حویلی بود که در بیشتر آن‌ها سه یا چهار خانوار به سر می‌بردند و ۷۰ درصد آن‌ها هزاره بودند (همان).

اهالی افشار در طول چهارده سال حکومت جمهوری دموکراتیک افغانستان و اشغال نظامی، فشارها و رنج‌های بسیاری دیدند و خسارات جبران‌ناپذیری تحمل کردند. صدها نفرشان را حکومت جمهوری دموکراتیک افغانستان در دوران تره‌کی به زندان انداخت که خبری از آن‌ها نیست (همان).

با خروج نیروهای شوروی از افغانستان و سقوط دولت نجیب‌الله و ورود گروه‌های جهادی به کابل و تشکیل دولت موقت، این گروه‌ها برای کسب قدرت در کابل، با هم وارد جنگ شدند. منطقۀ مؤسسۀ علوم اجتماعی و پلی‌تخنیک، مرکز و پایگاه فرماندهی حزب وحدت اسلامی بود که رهبر آن عبدالعلی مزاری در آنجا حضور داشت (موسوی، ۱۳۷۹: ۲۵۸) در مجموع، در دوران تسلط حزب وحدت بر غرب کابل، این منطقه شاهد ۲۷ نبرد نظامی بود که بزرگ‌ترین آن‌ها تجاوز نیروهای مسلح وابسته به شورای نظار و اتحاد اسلامی عبدالرب رسول سیاف به محلۀ افشار در روز پنج‌شنبه ۲۲ دلو ۱۳۷۱ ش / ۱۱ فبروری ۱۹۹۳ م بود (بهمنی قاجار، ۱۳۹۱: ۳۹ تا ۴۱؛ موسوی، ۱۳۷۹: ۲۵۸). در این حمله به «محلۀ افشار و چنداول ۶ هزار خانواده آواره، ۲۰۰ نفر شهید و ۶۰۰ نفر به شمول ۶۰ زن و کودک اسیر شدند» (اعتمادی، ۱۳۷۲: ۳). (رک: مدخل افشار، جنگ؛ کشتار غیر نظامیان در منطقۀ افشار کابل). از شخصیت‌های معروف منطقۀ افشار می‌توان به محمدامین افشار و رمضان‌علی محقق افشار اشاره کرد. آرامگاه سید اسماعیل بلخی در دامنۀ کوه افشار قرار دارد.

منابع: اعتمادی، عوض‌علی.(۱۳۷۲). «تکرار تاریخ». در هفته‌نامۀ وحدت. شمارۀ مسلسل ۹۶، سال سوم. ۲۳ ثور حوت ۱۳۷۲. ص ۳؛ بهمنی قاجار، محمدعلی. (۱۳۹۱). جایگاه سیاسی و اجتماعی شیعیان در افغانستان. تهران: مؤسسۀ مطالعات اندیشه‌سازان نور؛ محقق افشار، رمضان‌علی. (۱۳۷۵). «افشار؛ وارث درد و خون». در هفته‌نامۀ وحدت. شمارۀ مسلسل ۱۹۳، سال هفتم. ۲ حوت ۱۳۷۵. ص ۳؛ موسوی، سید عسکر. (۱۳۷۹). هزاره‌های افغانستان. ترجمۀ اسدالله شفایی. تهران: نقش سیمرغ.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *