عناوین اجتماعی, محتوای اپلیکیشن

بابه /Bâba/

عنوانی برای بزرگِ خاندان
مؤلف: محمدحسین فیاض
جلد اول، ویراست دوم

در افغانستان، در میان همۀ اقوام، «بابه» و «بابا» جدا از این که جنبۀ خانوادگی، اخلاقی و دینی دارد، از جایگاه ویژۀ معنوی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نیز برخوردار است. در سطح عموم افغانستان، «بابا» و در میان هزاره‌ها، «بابه» و «بابا» هر دو استفاده شده است؛ گرچه «بابا» غالباً میان پشتون‌ها مطرح است.

بابه در فرهنگ هزاره، حرمت خاصی دارد که در ضرب‌المثل‌ها و ادبیات فولکوریک این مردم نیز به خوبی بازتاب یافته است. مانند: «قَدِ اَر چیز بازی، قد ریشِ بابه اَم بازی؟» (با هرچه بازی کنی، بازی کن، اما با ریش بابا بازی نکن؛ یعنی احترام بزرگان را باید حفظ کرد). این ضرب‌المَثل به عنوان سرزنش به کسی گفته‌ می‌شود که حرمت بزرگان را پاس ندارد (خاوری، ۱۳۸۰: ۴۰۹). یا «پای خُورَ از کُنجِیله بابِه خو دیرازتر نکو (پایت را از گلیم پدرت درازتر نکن؛ حد و حدود خود را بشناس و فراتر از شأن و منزلت خود گام نگذار) (همان: ۱۷۴).

بابه، در تعریف اول به پیرمرد، پدرکلان و ریش‌سفید گفته می‌شود (یزدانی، ۱۳۷۱: ۳۷) و در سطح کلان‌ترِ آن برای بزرگِ خاندان و طایفه و قوم نیز کاربرد دارد. «بابه بیگ»، بزرگِ هزاره‌های قلعه‌نو بوده است (کاتب، ۱۳۹۱، ج ۳، ب ۱: ۳۶۳) بابه قَلَّغ، جد مردم شیخ‌علی، تا کنون مورد احترام بوده و آرامگاهش، زیارتگاه این مردم است (یزدانی، ۱۳۹۰، ج ۲: ۳۸۴). «بابه زردک»، جد مردم جِرغی و بُرجگی از توابع ولسوالی ناوُر غزنی نیز مورد احترام این مردم است (همان: ۳۹۵). بابه بهسود نیز مرد قدرتمندی بوده که بر همۀ قبایل بهسودی حکومت می‌کرده‌است. در آن زمان مردم بهسود از جلال‌آباد تا مناطق جِرغَی و بُرجگی را در اختیار داشته‌اند. بابه بهسود، زمستان به جلال‌آباد و لغمان می‌رفته و تابستان به هزاره‌جات می‌آمده است. قبر بابه بهسود در کابل در قلۀ آن کوه قرار دارد. خوانین بهسود تا پیش از قتل‌عام امیر عبدالرحمان خان به زیارت آن قبر می‌رفتند (یزدانی، ۱۳۹۰: ۳۷۰).

در سال‌های اخیر، عنوان «بابه مزاری» در رسانه‌ها و محاورات مردم هزاره بسیار رایج است. گفته شده است که این عنوان از زمان حضور عبدالعلی مزاری در مدرسۀ نانوایی در دوران مبارزه، به‌خصوص در دوران استقرار او در غرب کابل (۱۳۷۱ تا ۱۳۷۳ ش) مطرح شد، زمانی که رهبری هزاره‌ها را به عهده داشت (برهانی، ۱۳۹۶). از آن زمان به بعد، مردم هزاره او را به عنوان بابه (یعنی پدر قوم) نامیده‌اند (ویکی‌پدیا (۱)، ۱۳۹۶).

 عنوان «بابا» دربارۀ افراد زیادی استعمال شده است، ازجمله «سیدحسن ابدال»، مشهور به «بابا ولی» از بزرگان و جدّ بخشی از سادات افغانستان. او به همراه چهار نفر از سادات در قرن هشتم از سبزوار وارد افغانستان شد و اکنون، آرامگاهش در قندهار است (یزدانی، ۱۳۹۰، ج ۱: ۷۸). و نیز «بابا کریم» از بزرگان شیخ‌علی در زمان امیر عبدالرحمان خان (کاتب، ۱۳۹۳، ج ۳، ب ۱: ۷۰۶) و «باباشاه بیگ» از بزرگان دای‌کندی که مورد تعقیب سپاهیان عبدالرحمان خان بوده است (کاتب، ۱۳۹۳، ج ۳، ب ۲: ۱۰۰).

در میان پشتون‌ها «بابا»، بیشتر عنوان پدر معنوی و سیاسی دارد؛ مثلاً عبدالرحمان مومند، مشهور به «رحمان بابا» (۱۰۴۲ تا ۱۱۱۸ ق / ۱۶۳۲ تا ۱۷۰۶ م) به عنوان شاعر ملی مطرح است (ویکی پدیا (۳)، ۱۳۹۶). در کتب تاریخی و درسی افغانستان از احمدخان اَبدالی (۱۱۳۴ تا ۱۱۸۶ ق  / ۱۷۲۲ تا ۱۷۷۳ م) اولین پادشاه افغانستان، با نام «احمدشاه بابا» یاد می‌شود (ویکی‌پدیا (۲)، ۱۳۹۶). در قانون اساسی افغانستان، تصویب شده در سال ۱۳۸۲ ش / ۲۰۰۳ م، در مادۀ ۱۵۸، عنوان «بابای ملت» به محمدظاهرشاه، پادشاه سابق افغانستان داده شد.

منابع: برهانی شارستانی، محمدعلی. (۱۳۹۶). مصاحبۀ اینترنتی محمدحسین فیاض با محمدعلی برهانی شارستانی. ۱۷ میزان ۱۳۹۶؛ خاوری، محمدجواد. (۱۳۸۰). امثال و حکم مردم هزاره. تهران: عرفان؛ کاتب، فیض‌محمد. (۱۳۹۳). سراج‌التواریخ. جلد ۳. بخش ۱. تهران: عرفان؛ کاتب، فیض‌محمد. ۱۳۹۳). سراج‌التواریخ. جلد ۳. بخش ۲. تهران: عرفان؛ ویکی‌پدیا (۱). (۱۳۹۶). «عبدالعلی مزاری». بازیابی ۱۷ میزان ۱۳۹۶. fa.wikipedia.org؛ ویکی‌پدیا (۲). (۱۳۹۶). «احمدشاه درانی». بازیابی ۱۷ میزان ۱۳۹۶. fa.wikipedia.org؛ ویکی‌پدیا (۳). (۱۳۹۶). «رحمان بابا». بازیابی ۱۷ میزان ۱۳۹۶. fa.wikipedia.org؛ یزدانی، حسین‌علی (حاج کاظم). (۱۳۷۱). فرهنگ عامیانۀ طوایف هزاره. مشهد: مؤلف؛ یزدانی، حسین‌علی (حاج کاظم). (۱۳۹۰). پژوهشی در تاریخ هزاره‌ها. جلد ۱ و ۲ در یک مجلد. چاپ چهارم. تهران: عرفان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *