مدخل روز

انگشت‌شاه؛ تگابی در ولسوالی سانچارک، ولایت سرپل

انگشت‌شاه

عنوان مقاله: اَنگُشت شاه /Angoŝtŝâh/
شناسه: تگابی در ولسوالی سانچارک، ولایت سرپل
مؤلف: آمنه اخلاقی
موضوع: جغرافیا
جلد: 1
تاریخ چاپ: 1397، چاپ اول
صفحه: 680 تا 682

 

متن مقاله

سانْچارَک از ولسوالی‌های ولایت سرپل، هفت تگاب اصلی دارد. انگشت‌شاه یکی از آن است که از درۀ انگشت‌شاه آغاز می‌شود و تا قریۀ قِزِلقَلعه و دوآبَه ادامه دارد. در میانۀ تگاب انگشت‌شاه، شهر تُکزار، مرکز منطقۀ جویبار قرار دارد. در امتداد تگاب انگشت‌شاه، روستاهای شبوکن (شبوکند)، بهارَک، دوآبَه، اَرچَتُو، سزای کلان و… قرار دارند (میرحسینی، ۱۳۸۸، ج ۱: ۹۱).
این تگاب نام خود را از نام دره و چشمۀ انگشت‌شاه گرفته است. درۀ انگشت‌شاه از دره‌های جذاب سانچارک است (عظیمی، ۱۳۹۱: ۱۴۰)؛ مکانی سیاحتی و زیارتی است و هر تابستان تعداد زیادی بازدیدکننده دارد (میرحسینی، ۱۳۸۸، ج ۱: ۱۰۸ و ۱۱۰). این دره به لحاظ طبیعی یک Fault یا شکستگی کوه محسوب می‌شود و بافت آن متشکل از سنگ‌های آهکی است (عظیمی، ۱۳۹۱: ۱۴۰). این درۀ تنگ و باریک در میان کوه‌های مشرف به شبوکند، در مسیر آبکلان به شهر تُکزار قرار دارد؛ به‌ گونه‌ای که ابتدای آن کوه‌های آبکلان و انتهای آن قریۀ شبوکند است (حسن‌زاده، ۱۳۹۰: ۲۰، ۲۰۳ و ۲۰۴).
آب و هوای انگشت شاه، خنک و دامنههای آن سرسبز و دارای گیاهان کوهی، باغچهها و درختان چنار و چهارمغز است. این خصوصیات به خاطر دو چشمه‌ای است که از سینۀ کوه به دره سرازیر شده است. آبی سرد و شیرین از دو حفره‌ای که گویا با دو انگشت در سینۀ کوه ایجاد شده فوران می‌کند. قطر دهانۀ هرکدام از این حفره‌ها ۶۰ سانتیمتر است. آب از ارتفاع پنج متری فروریخته و آبشار زیبایی را خلق کرده است که آب آن برای چرخاندن یک آسیاب آبی کافی است. در اطراف دره، جز این دو، چشمه‌ها و آبشارهای متعدد دیگری هم دیده می‌شود که چشمه‌های مهم آن بینی اژدها، دیگ بیبی، چادر بیبی و سینۀ بیبی هستند (میرحسینی، ۱۳۸۸: ۱۰۵ تا ۱۱۰). آب آنها در تابستان سرد و در زمستان گرم است و از ترکیب آنها دریاچه‌ای در انتهای دره شکل گرفته است (عظیمی، ۱۳۹۱: ۱۴۰).
حدود ۵۰ متر بالاتر از کمرکشی که چشمۀ انگشت‌شاه در آن قرار دارد، کمر دیگری است که به شبستان بزرگ یک مسجد شباهت دارد و بنا به گفتۀ اهالی، زمانی از آن به عنوان مسجد استفاده می‌شده است و در ایام محرم، مجلس مخفیانۀ عزاداری در آن برگزار می‌کرده‌اند (میرحسینی، ۱۳۸۸، ج ۱: ۱۱۰).
در کنار دو چشمۀ اصلی و در عمیق‌ترین نقطۀ کمر کوه، اتاقکی ساخته‌اند که در آن مقبرهمانندی قرار دارد که نماد قدمگاه علی بن ابی‌طالب، امام اول شیعیان است. اهالی منطقه دلیل نامگذاری را جای پای اسبی می‌دانند که روی سنگی حک شده است. برخی نیز آن را قدمگاه میر سید علی بلخابی از مشاهیر بلخاب دانسته‌اند (همان: ۱۱۰ و ۲۹۴ تا ۲۹۶). وجه تسمیۀ چشمه، دره و کل تگاب از این باورها نشات گرفته است: لفظ «شاه» در نام این منطقه اشاره‌ای به قدمگاه بودن آن است و لفظ «انگشت» به شکل ظاهری چشمه‌ها اشاره دارد (همان: ۱۰۹، ۱۱۰ و ۲۹۴). به باور اهالی، چشمه‌ها جای اشارۀ انگشت علی ابن ابیطالب است و قلعۀ تاریخی نزدیک آن هم متعلق به دیو هلایل بوده که به اشارۀ وی نابود شده است (حسن‌زاده، ۱۳۹۰: ۲۰۳، ۲۰۴، ۲۹۵ و ۲۹۶). به همین دلیل، این قلعه را «قلعۀ کافر» می‌نامند. قلعۀ کافر از نقاط تاریخی مهم سانچارک محسوب می‌شود. این باور محلی در قصیده‌ای به نام «دیو هلایل» از سید قاسم سرپلی بلخابی، شاعر اواخر قرن ۱۲ و اوایل قرن ۱۳ از نسل دهم میر سید علی بلخابی منعکس شده است (میرحسینی، ۱۳۸۸، ج ۱: ۹۸ و ۲۹۴ تا ۲۹۶).
گفته می‌شود که میر سید علی بلخابی (قرن هفتم هجری) برای اولین بار نام این چشمه‌ها را به «انگشت شاه» تغییر داده است؛ در حالیکه در منابع قدیم، به دلیل شکل ظاهری چشمه‌ها که شبیه به سوراخ‌های بینی گاو است، به آن چشمۀ دوگانی «گاوبینی» می‌گفته‌اند (همان: ۱۱۰ و ۲۹۵). به علاوه گفته می‌شود که وزیر محمدگل خان، وزیر داخلۀ کابینۀ محمدهاشم‌خان در حکومت ظاهرشاه، بعد از دیدن چشمه‌ها، با بیگاری گرفتن مردم محلی به زیباسازی آن پرداخت و با کندن تخته سنگ‌های قسمت بالای آبشار، آن را از حالت بینی‌گونۀ گذشته به حالت انگشت‌نمای امروزی تغییر داد (همان: ۱۰۸).
از حوادث تاریخی و سیاسی در تگاب انگشت شاه، می‌توان به درگیری‌های مردم با نیروهای حبیب‌الله کلکانی در سال ۱۳۰۷ ش و نیز درگیری‌های پایگاه شبوکند با نیروهای شوروی در سال ۱۳۶۰ ش اشاره کرد (همان: ۴۶؛ فهیمی، ۱۳۷۵: ۹۸ و ۹۹).

منابع: حسن‌زاده، غ.علی. (۱۳۹۰). آشنایی با حوزه‌های علمیۀ شیعیان افغانستان. قم: دارالتفسیر؛ عظیمی، محمدعظیم. (۱۳۹۱). اکوتوریزم در افغانستان. بیجا: سراج و صبح امید؛ فهیمی، عبدالرحیم. (۱۳۷۵). در پگاه بلخاب (مجموعه خاطرات جهاد افغانستان). تهران: حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر ادبیات و هنر مقاومت؛ میرحسینی، سید علی‌نقی. (۱۳۸۸). سانچارک در بستر زمان. جلد 1. قم: اشراق.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *