آخرین مطالب, اخبار, رسانه بنیاد

گزارشی از همایش بین‌المللی ارزگان، تاریخ، فرهنگ، اجتماع و سیاست

بنر-همایش-بین-المللی-ارزگان

همایش بین‌المللی ارزگان، تاریخ، فرهنگ، اجتماع و سیاست  و نقش تمدنی زبان فارسی در روز جمعه ۲۳ جدی ۱۴۰۱ خورشیدی در پردیس تئاتر تهران با حضور پرشور مهاجرین افغانستان برگزار شد. همایش از حدود یک و نیم سال پیش با فراخوان مقاله آغاز شده و در طی این مدت تعداد زیادی مقاله و اثر مستقل به دبیرخانه همایش ارسال شده بود.

 

امان-الله-شفایی

دکتر امان‌الله شفایی: همایش صرفاً علمی و پژوهشی است و وابسته به هیچ گروه و شخصی نیست.

دکتر امان‌الله شفایی، دبیر همایش اولین سخنران مراسم بود. او گفت همایش ارزگان از حدود ۱۸ ماه پیش آغاز شد و تا به امروز مسیر پر پیچ و خم زیادی را گذارند و حتی تغییر رژیم هم در روند آن خللی ایجاد نکرد. آقای شفایی این همایش را منطقه‌ای، ملی و بین‌المللی خواند؛ زیرا فرهیختگانی از چهارگوشه افغانستان در آن مشارکت دارند و اعضای آن از جغرافیای چهار نقطه جهان هستند، ما مقالاتی به زبان‌های اردو، فارسی و انگلیسی دریافت کردیم. همچنین او گفت امروز فاز اول آن برگزار شد و فاز دوم آن به زودی در شهر ملبورن استرالیا برگزار خواهد شد. دکتر شفایی اظهار داشت این همایش صرفاً علمی و پژوهشی است و وابسته به هیچ گروه و شخصی نیست و سعی کردیم که حریم مقدس علمی به سیاست آلوده نشود. او همایش ارزگان را یک پروسه دانست نه یک پروژه؛ زیرا ظرفیت‌های پژوهشی در حوزه ارزگان و غیر ارزگان تازه شناخته شده‌ است.

 

سخنران بعدی حجة‌ الاسلام محمد فیاض ارزگانی، استاد حوزه و سیاستمدار بود. او گفت نیاز امروز جامعۀ هزاره این است که علاوه بر مطالعۀ تاریخ و عبرت آموختن از آن، باید فلسفۀ تاریخ را هم بدانیم تا بفهمیم که حوادث تاریخی بر اساس چه انگیزه‌های رخ داده و چه اهدافی پشت سر آن‌ها بوده است. دربارۀ تاریخ هزاره‌ها سه رویکرد وجود دارد: ۱.سیاست کتمان و سکوت، دستگاه‌های دولت در نظر داشتند که تاریخ این قوم کتمان شود و نسل‌های بعدی هزاره و جهان ندانند که برای این قوم چه اتفاقی رخ داده است که در نتیجه دردمندان و آگاهان سکوت کنند و فاجعه‌ها بازگو نشوند؛ ۲. تحریف تاریخ، به طوری که قربانی خود مقصر و مجرم معرفی شود، با بررسی زوایای تاریخ هزاره‌ها در یک و نیم قرن گذشته مشخص می‌شود که دستگاه حاکم این موضوع را تبلیغات می‌کردند؛ ۳. سیاست تبیین در مقابل سیاست‌های سکوت و تحریف، برای اینکه این دو سیاست جایی نداشته باشند، ما وظیفه داریم که سیاست تبیین را در پیش بگیریم تا نسل خودِ ما و نسل‌های آینده و جهان از جنایت و نسل‌کشی هزاره‌ها آگاه شوند و به همین علت است که این همایش یک نگاه سیاسی برای آگاهی و درک دارد. فیاض ارزگانی در ادامه گفت قبل از دورۀ عبدالرحمان هم هزاره‌ها مورد تهاجم، قتل‌عام و نسل‌کشی قرار داشتند و مناطقی چون زمین‌داور، قلات فعلی و شاه‌جوی تصرف شدند که حوادث آن مغفول مانده است؛ یعنی با سیاست کتمان در حافظۀ تاریخ ثبت نشده است. ارزگان در دورۀ عبدالرحمان به این دلیل اهمیت تاریخی داشت که سرزمین‌های هزاره به هم پیوسته بود و ارزگان محور مناطق هزاره‌نشین بود و نابودی محور خود به خود باعث شکست تمام مناطق هزاره‌ها می‌شد. همچنین شکست هزاره‌ها در جنگ ارزگان در زمانی رخ داد که ارتباطات منطقه‌ای و بین‌المللی و رشد فعالیت‌های تاریخی در جهان رو به گسترش بود. او گفت در جنگ ارزگان ۶۲ درصد از مردم کشته شدند و این مصداق نسل‌کشی و نسل‌زدایی علیه بشریت است. امروزه ما بعد از یک قرن و چند سال این مسائل را بازگو می‌کنیم تا علت‌ها را بفهمیم و آگاهی پیدا کنیم که چرا شکست خوردیم و این آگاهی برای ما دو مزیت دارد؛ اول برای قوم ما که در آن زمان ناآگاه و بی‌خبر از روابط حاکم بر جهان و بازی‌های سیاسی بودند و همین باعث شکست ما شد، در این زمان ما می‌توانیم با انسجام سیاسی لازم آینده خود را درست بسازیم و دوم اینکه مجامع بشری را از این جنایات باخبر کنیم که بر مردم ما چه گذشت؛ زیرا این مجامع به لحاظ حقوقی و اخلاقی بی‌توجه نیستند و ما با اثبات جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی هزاره‌ها بار اخلاقی برای آن‌ها به وجود می‌آوریم و این تلاش مؤثر و مفید است. فیاض ارزگانی در خاتمه سخنانش گفت اندک بازماندگان ارزگان با امید به آینده زنده ماندند و امروزه ما می‌توانیم امیدوارتر باشیم؛ زیرا در سراسر دنیا نیرو داریم و همین‌ نیروها بودند که کارزار «نسل‌کشی هزاره‌ها را متوقف کنید» را به راه اندختند و بدون شک امید دادن به مردم پیام دیگر این همایش است.

 

رونمایی-کتاب

در این همایش از سه مجموعه مقالات و سه اثر مستقل رونمایی شد.

در این همایش از سه مجموعه مقالات همایش (جلد اول، مقالات تاریخی و مصاحبه‌ها؛ جلد دوم مقالات حقوقی و سیاسی؛ جلد سوم، مقالات فرهنگی و اجتماعی) و دو اثر مستقل به نام‌های نسل‌زدایی از هزاره‌های ارزگان از منظر حقوق کیفری بین‌الملل نوشتۀ عبدالوهاب کریمی، و ریشه‌ها و تیشه‌ها نوشتۀ تقی واحدی رونمایی شد. محمدتقی فاضلی، دبیر اجرایی همایش گفت ۴۰ مقاله در موضوعات تاریخ، سیاست، فرهنگ و جغرافیا در مجموعه مقالات چاپ شده است. او گفت یک اثر ۵ جلدی به زبان انگلیسی از حاج محمد گلزاری داریم که بر اساس اسناد و منابع انگلیسی تألیف و تدوین شده است و این اثر زوایای دیگری از جنگ ارزگان را نشان می‌دهد که به لحاظ محتوا مکمل سراج‌التواریخ است و ما می‌توانیم وقایع و رویدادهای جنگ ارزگان را از زوایۀ دیگر مطالعه کنیم. آقای فاضلی در بخشی از سخنان خود گفت همایش ارزگان توانست جایگاه تاریخی ارزگان را از دوران پیش از اسلام تا معاصر را که در منابع به شکل پراکنده بود، به صورت منسجم‌تر روایت کند و همچنین نویسندگان همایش رویدادهای مربوط به ارزگان را از منظر مبانی حقوق بین‌الملل و اسلامی مورد تحلیل قرار دادند.

 

حاج-محمد-گلزاری-در-همایش-ارزگان

حاج محمد گلزاری: هزاره‌ها از سال ۱۸۶۸ میلادی به طور مداوم مورد نسل‌کشی، قتل‌عام و کشتار قرار دارند.

حاج محمد گلزاری، پژوهشگر تاریخ هزاره دیگر سخنران همایش بود، او به صورت مجازی صحبت کرد. آقای گلزاری گفت این همایش یکی از راه‌های پر کردن خلأ منابع تحقیقی در زمینۀ تاریخ هزاره‌هاست. او گفت بنده در این حوزه سالیان زیادی کار کردم و اسنادی معتبر و دست اول در اختیار دارم. صدها دوسیه دست اول از اسناد مربوط به دورۀ عبدالرحمان و حبیب‌الله خان که بین دولت هند بریتانیایی و دولت عبدالرحمان و دولت ناصرالدین شاه قاجار در آن زمان مبادله شده، موجود است. آقای گلزاری بر اساس اسناد موجود علت  بروز جنگ ارزگان را که در سال‌های ۱۸۹۱ و ۹۲ و ۹۳ اتفاق افتاد ریشه‌های سیاسی و اقتصادی در بیرون مرزهای افغانستان دانست. او گفت هزاره‌ها در ماه‌های جولای و آگست ۱۸۹۲ لشکر عبدالرحمان شکست دادند و حتی لشکر عبدالرحمان را از قندهار هم راندند و آن‌ها در مرز هندِ بریتانیایی و در شهر فعلی کویته عقب نشستند. این اسناد حاوی گزارش‌ روزانه وقایع به صورت روزنامچه‌ای بود که در نهایت به وزارت خارجۀ بریتانیا در لندن می‌رسید. آقای گلزاری دربارۀ اهمیت این اسناد گفت می‌توان به جرأت ادعا کرد که ریشۀ برخی مسائل سیاسی امروز هزاره‌ها در افغانستان و بیرون از آن، در گذشته تاریخی آن‌ها قرار دارد؛ زیرا هزاره‌ها تقریباً از یک و نیم قرن پیش، از سال ۱۸۶۸ میلادی به طور مداوم مورد نسل‌کشی، قتل‌عام و کشتار قرار دارند، این نسل‌کشی در دنیا طولانی‌ترین بوده است و دیگر نسل‌کشی‌ها شاید برای مدت کوتاه یک یا دو ماه و یا یک و دو‌ سال بوده است. با این اسناد می‌توان علل آن را بررسی و ریشه‌یابی کرد تا بتوانیم استراتژی آیندۀ ملت هزاره را در افغانستان ترسیم کنیم و تاریخ را سر از نو بنویسیم.

آقای گلزاری در خاتمه گفت اسناد موجود به زبان انگلیسی در حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد است و اسنادی در آرشیوهای روسیه هم وجود دارد. پیشنهاد می‌کنم یک مؤسسه فرهنگی و تحقیقاتی به وجود آید و در آن اسناد بررسی شود که سیاست دو امپراتوری روسیه و بریتانیا در قبال هزاره‌ها در آن زمان چه بود؛ زیرا جنگ هزاره‌ها با امیر عبدالرحمان در سال‌های ۱۸۹۱، ۹۲ و ۹۳، یک جنگ داخلی نبود و این اسناد به طور واضح نشان می‌دهد که هزاره‌ها متأثرین «بازی بزرگ» بین امپراتوری‌های روسیه و بریتانیا بودند، در سال‌های آخر قرن نوزدهم سیاست بسیار پخته و جهانی بین این دو امپراتوری وجود داشت.

 

سخنرانی-ابوطالب-مظفری-در-همایش-ارزگان

سید ابوطالب مظفری: با رمان‌‌نویسی می‌توانیم قسمت‌های فراموش‌شدۀ فاجعۀ ارزگان را بازسازی کنیم.

سید ابوطالب مظفری، شاعر و رئیس شورای علمی دانشنامۀ هزاره دیگر سخنران همایش بود. او در سخنرانی خود با عنوان «دادخواهی از فاجعۀ ارزگان در حوزۀ زبان» گفت از فاجعۀ ارزگان ۱۳۰ می‌گذرد و نه‌تنها در آن روزگار و حتی در این ۱۳۰ سال گذشته مراسمی دربارۀ ارزگان و مجال برای سوگواری کشتگان آن نداشته‌ایم. تحقیقات و پژوهش‌های تاریخی در جای خود امری ضروری و لازم است و باید استمرار یابد. آقای مظفری گفت از یک فاجعه یا واقعه چیزی ثبت می‌شود یا نمی‌شود و این چنین است که تاریخ یا هست یا نیست، تاریخ چیزی نیست که ما آن را ایجاد کنیم. دربارۀ ارزگان چنین وضعیتی است. دربارۀ لشکرکشی سپاه امیر عبدالرحمان و تصرف قلعه‌ها گزارش‌هایی در سراج‌التواریخ و اسناد خارجی آمده است؛ اما دربارۀ جبهۀ مظلومان و محاصره شدگان ارزگان سند و تاریخی نداریم، ما نمی‌دانیم چه بر سر ساکنان قلعه‌ها آمده است. پیشنهاد من این است که ما براساس منابع کم و محدود در حوزۀ زبان، ادبیات و بخصوص رمان‌نویسی آثاری خلق کنیم. هنرمند در رمان‌نویسی براساس کوچک‌ترین منابع موجود، با تخیل و خلاقیت قسمت فراموش‌شدۀ فاجعه را از نو بازسازی می‌کند و اینکه بر تک تک آدم‌ها چه گذشته است. طبق آمار در واقعۀ ارزگان ۶۲ درصد مردم قتل‌عام شدند، به هر حال این تعداد انسان با گوشت، پوست، خون و با احساسات و عواطف خاص و رنج‌ خاص بودند و چه رنج‌ها که در اسارت‌ها و آوارگی‌ها متحمل شده‌اند، این گونه مسائل را نمی‌توانیم با آمار نشان دهیم. ما می‌توانیم برای جوامع صد سال و هزار سال بعد، با ادبیات و داستان این مسائل را مطرح کنیم، برای مثال در روان و ضمیر چهل دختران در آن زمان چه گذشته است که آن تصمیم عجیب را گرفتند و خودشان را از کوه پرتاب ‌کردند، ما نمی‌توانیم روان و رنج آدم‌ها را در تاریخ نشان بدهیم ما فقط می‌توانیم از طریق ادبیات نشان دهیم. او در خاتمه گفت می‌توانیم به نویسندگان و رمان‌نویسان ایده بدهیم  و بگوییم ما دربارۀ فاجعه تحقیق کردیم و شما دربارۀ ارزگان رمان بنویسید. زبان ادبیات و داستان را همۀ اذهان انسانی قبول دارند و ما می‌توانیم از طریق خلق رمان‌ مردم را با رنج مردم ارزگان در ۱۳۰ سال پیش آشنا کنیم و این کار ضرورت فردای تاریخ ارزگان است. خوشبختانه تک‌نگاری‌هایی دربارۀ فراریان ارزگان منتشر شده است و خوب است که دربارۀ مناطق ارزگان مانند سیرو، سیاه‌بغل، پالان، باغچار و مرکز ارزگان و همچنین دربارۀ طوایف وشخصیت‌های ارزگان که در سراسر جهان پراکنده هستند، تحقیق و پژوهش‌هایی صورت گیرد تا غفلت صد و چند ساله را جبران کنیم.

 

محمدامین-احمدی

دکتر محمدامین احمدی: عبدالرحمان با استفاده از حربۀ تکفیر از هزاره انسان‌زدایی کرد.

سخنران بعدی دکتر محمدامین احمدی، استاد پیشین دانشگاه و پژوهشگر بود که به صورت مجازی ایراد کرد. او گفت تحقیق و پژوهش دربارۀ ارزگان مهم است، ۱۳۰ سال پیش رویداد ضد انسانی در ارزگان و مناطق اطراف آن رخ داد که یکی از حوادث بزرگ‌ تاریخ معاصر افغانستان بود که تاکنون آن گونه که باید و شاید به آن پرداخته نشده و یا به گونه رسمی مورد مطالعه و تحقیق قرار نگرفته است. این حادثه و رویداد ضد انسانی و ضد بشری از ۶ جهت شایسته بررسی و تحقیق است. ۱. نابودسازی قومی و مذهبی؛ ۲. جا به جایی قومی؛۳. مردمان این مناطق شناخته و بررسی شوند که چه تعداد بودند و به چه سرنوشتی گرفتار شدند و دارای چه فرهنگ و تاریخ بودند؛ ۴. مناطقی که در نتیجه این رویداد دست به دست شده، شناسایی شود و مختصات جغرافیایی، فرهنگی و تاریخی آن‌ها مشخص شود؛ ۵. بازماندگان بالفعل این جنایت ضد انسانی چه کسانی بودند، کجا هستند و چگونه زندگی می‌کنند؛ ما دو گونه بازمانده داریم اول بازماندگانی که به خارج رفتند و یا در سایر نقاط افغانستان اسکان داده شدند و دوم بازماندگانی که در خود ارزگان و مناطق اطراف ماندند و به صورت همسایه زندگی می‌کردند، این‌ها از شمال قندهار تا جنوب مالستان و بهسود به صورت پراکنده در این مناطق بودند و به خاطر جنگ‌ها در دوره‌های مختلف بیشتر آواره شدند و بی‌سرنوشت‌تر شدند و امروزه نیاز است که شناسایی شوند که چه تعداد هستند و در کجا و چگونه زندگی می‌کنند؛ ۶. براساس چه اهداف و نظریۀ سیاسی و چه مکانیزمی از توجیه، این جنایت ممکن شد و در واقع این هدف سیاسی و مکانیزم توجیه چه بود و آیا همچنان وجود دارد یا نه؟ و در ذهن و ضمیر مردم و سیاست‌گذاران و مباشران جنایت در آن زمان چه می‌گذشت. دکتر احمدی در ادامه گفت جنایت ضد انسانی در ارزگان و نواحی اطراف به مدت بیست سال ادامه داشت که امروزه تحت عنوان ژنوساید (نسل‌کشی) شناخته می‌شود. محققان به لحاظ حقوقی این رویداد را بررسی کنند و نشان دهند که در آن زمان نسل‌کشی رخ داده است و برای اینکه به یک موضوع مهم به لحاظ حقوقی تبدیل شود ما می‌توانیم از الگوهای مطالعاتی که در مراکز علمی جهان صورت گرفته است، استفاده کنیم و یکی از مسائلی که در مطالعات جهانی راجع به نسل‌کشی تحقیق می‌شود این است که در ذهن و ضمیر کسانی که مباشران جنایت هستند چه چیزی به وجود می‌آید که برای آن‌ها کشتار و نابودی یک کتله اجتماعی، قومی، مذهبی و دینی و ملی آسان و ممکن می‌شود. دکتر احمدی به‌عنوان نمونه به هلوکاست اشاره کرد. محققان دربارۀ هلوکاست این سئوال را مطرح کردند که در ذهن و ضمیر مردم اروپا چه چیزی اتفاق افتاد که کشتار یهودیان برای آن‌ها آسان و ساده شد. کسانی که در پشت صحنه این جنایت قرار داشتند با استفاده از مکانیزم‌های اجتماعی و روان‌شناسی عمومی یک سلسله برچسب‌های هویتی و قومی با محتوای مجرمانه و جرم‌زا، مضر و خطرناک دربارۀ یهودیان مطرح کردند که یهودیان خطر جهانی محسوب ‌شوند و یهود به‌عنوان یک امر بسیط و یگانه برای بشریت خطر محسوب ‌شود و این گونه بود که نابودی یهودیان ممکن شد.

دکتر احمدی گفت در خصوص هزاره‌ها هم یکسری برچسب‌هایی در گذشته و حال  استفاده می‌شود که عنوان عمومی هزاره به یک جرم تبدیل شود و هزاره بودن خودش جرم محسوب شود؛ یعنی با استفاده از یک سلسله برچسب‌هایی نژادی و مذهبی هزاره بودن در ذهن و ضمیر مباشران جنایت به جرم تبدیل ‌شود. این برچسب‌ها عبارتند از: رافضی بودن و عناوین دیگر مثل فاطمیست، جاسوس و مزدور بیگانه، منشأ نژادی مغولی و چنگیزی، بر سر مردم میخ کوبیدن در رویدادهای کابل، قاتلان عرب‌های مسلمان سنی در سوریه و عراق. در زمان امیر عبدالرحمان هم برچسب‌ها نسبت به هزاره‌ها در ذهن و ضمیر مباشران جنایت وجود داشت به شکلی که بستر اجتماعی و فرهنگی برای تکفیر هزاره‌ها آماده شد و از هزاره‌ها انسان‌زدایی به عمل آمد، در زمان عبدالرحمان هزاره‌ها در کنار دیگر اقوام مجاور خود چندان مسلمانان درست محسوب نمی‌شدند و متهم بودند که کافرند و مسلمانان پاک‌اعتقاد نیستند، بر همین اساس در مناطق و راه‌‌ها بر مردم هزاره حمله می‌کردند و آنان را به اسارت می‌گرفتند. این موضوع را می‌توان از محتوای نامه‌های عبدالرحمان به سران هزاره‌ها فهمید، او در نامه خود می‌گوید از نگاه سایر مردم شما کافر هستید؛ اما من شما را کافر نمی‌دانم. زمانی که درگیری و خشونت میان هزاره‌ها و امیر عبدالرحمان بالا گرفت، عبدالرحمان برای حذف فیزیکی هزاره‌ها از حربۀ تکفیر استفاده کرد. دکتر احمدی در این باره گفت منتها استفاده از این حربه در واقع در ذات خود امری متناقض و ناسازگار بود؛ زیرا اگر هزاره‌ها به دلیل شیعه بودن تکفیر می‌شدند، پس همۀ گروه‌های قومی شیعه باید تکفیر می‌شدند و همچنین اگر هزاره‌ها به خاطر بغاوت در برابر امیر عبدالرحمان کافر شده بودند، آن اختصاص به هزاره‌ها نداشت و سایر گروه‌های قومی و اجتماعی نیز در افغانستان بودند که علیه عبدالرحمان بغاوت کرده بودند؛ اما آن‌ها تکفیر نشدند. پس معلوم می‌شود که هزاره به دلایل سیاسی و قومی به‌عنوان یکی از اقوام بزرگ نابود شدند و امیر عبدالرحمان به دلایل سیاسی از حربه شیعه بودن برای تکفیر و نابودسازی هزاره‌ها استفاده کرد؛ یعنی یک دلیل کاملاً سیاسی پشت این تکفیر وجود داشت. عبدالرحمان با استفاده از ذهنیت عمومی هزاره‌ها را تکفیر کرد و این تناقض رفتاری برای مردم آن زمان قابل درک نبود. او با استفاده از تکفیر از هزاره انسان‌زدایی کرد و هزاره را به یک خطر مهم برای مباشران جنایت تبدیل کرد و در نتیجه حذف فیزیکی جمعی و گروهی هزاره ممکن شد. دکتر احمدی در پایان گفت توجه به این عامل فرهنگی‌ای جنایت برای آیندۀ مردم مهم است؛ برای اینکه ما بتوانیم به صلح برسیم و برای عدالت مبارزه کنیم باید ریشه‌های اساسی خشونت را در فرهنگ عمومی تشخیص بدهیم و این بسیار لازم، ضروری و حیاتی است.

 

در این همایش پیام آیت‌الله فاضل بهسودی به همایش را نماینده ایشان ایراد کرد. همایش شامل برنامه‌های جنبی و سرگرم‌کننده هم بود که می‌توان به اجرای سرود، نمایش، اجرای حرکات ورزشی و غیره اشاره کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *