شخصیت ها, محتوای اپلیکیشن

آغه (بی‌‏بی‌‏گل) (۱۳۱۰ تا ۱۳۷۷ ش)

فعال اجتماعی سیاسی
مؤلف: محسن شریفی
جلد اول، ویراست دوم

نام اصلی او «بی‌بی‌گل» بود و در سال ۱۳۱۰ ش / ۱۹۳۱ م در کابل به دنیا آمد. پدرش کرنیل نوازش‌علی خان و جدش محمدامیر بیگ ایلخانی یکه‌اولنگ بود. از آنجا که نوازش‌علی خان در اردوی شاهی امان‌الله خان (۱۲۹۷ تا ۱۳۰۷ ش) منصب کرنیلی داشت، فرزندانش اجازه داشتند در مکتب دولتی تحصیل کنند. بی‌بی گل هم که دختر بزرگ کرنیل بود، در سال ۱۳۱۸ ش در سن هشت سالگی وارد مکتب نسوان ملالی کابل شد، مکتبی که بیشتر متعلمین آن را فرزندان خانوادۀ شاهی، اشراف، منصب‌داران اردو و خارجی‌های ساکن کابل تشکیل می‌دادند.

بی‌بی گل تحصیلات خود را در دو مقطع دورۀ شش ساله و سه ساله، از جمله در مضامین تاریخ و زبان‌های دری و پشتو  تکمیل کرد (عزیزی، ۱۳۹۹).

وقتی پدرش کرنیل نوازش‌علی خان در سال ۱۳۲۲ ش از وظیفۀ دولتی‌ برکنار شد، بی‌بی‌گل و سایر اعضای خانواده به ملک اجدادی‌شان یعنی املاک میر محمد بیگ ایلخانی در قریۀ ده‌سرخ یکه‌اولنگ بازگشتند (همان). به دلیل غرابت نام «بی‌بی گل» در منطقه، خانواده نام او را به «آمنه» تغییر دادند (متقی، ۱۳۹۹).

بی‌بی گل (آمنه) در سال ۱۳۲۸ ش با ابراهیم بیگ سیادره ازدواج کرد. بعد از این ازدواج مردم منطقه به او «آغه» می‌گفتند و او تا آخر عمر به همین نام صدا زده می‌شد. او که از سواد خواندن و نوشتن و تحصیلات برخوردار بود، همواره مشوق شوهرش بود. ابراهیم بیگ خودش را کاندیدا کرد و در سال ۱۳۴۱ ش به عنوان وکیل در حکومت اعلای دای‌زنگی انتخاب شد. آمنه در کارها و امور سیاسی نیز به ابراهیم بیگ مشاوره می‌داد. او در سال ۱۳۵۶ ش یعنی اواخر حکومت محمدداوود خان (۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷ ش)، ابراهیم بیگ وکیل را ترغیب کرد که اسلحۀ خودکار پیشرفته خریداری کند، هرچند در سال ۱۳۵۷ ش از طرف جمهوری دموکراتیک افغانستان اسلحۀ آن‌ها گرفته شد (عزیزی، ۱۳۹۹).

آغه زنی بلندقامت بود و در مواجهه با دیگران، زبان و گفتاری آراسته داشت. او به‌عنوان یک خان‌زاده، اخلاق اشرافی داشت و از جسارت و غرور برخوردار بود. او علی‌رغم زندگی در یک جامعۀ سنتی، روستایی و زراعت‌پیشه، لباس‌ و پوشش آزاد شهری داشت و تنها در پذیرایی از مهمان‌ها و ملاقات با شخصیت‌ها و حاکمان چادر بلند می‌پوشید. پخت انواع غذاها یکی از سرگرمی‌های او بود و ذوق و مهارت خاصی در این کار داشت. آشپزی، تنوع غذایی و سفره‌آرایی او در منطقه زبانزد همه بود. گفته می‌شود در سال ۱۳۳۹ ش وقتی جان‌محمد خان، حاکم اعلای دای‌زنگی سفرۀ غذا و تنوع غذاهای آغه را دید، چنان تحت تأثیر آن غذاها قرار گرفت که می‌خواست نمونه آن‌ها را از یکه‌اولنگ به کابل ببرد و به مقامات نشان دهد (همان).

آغه با پیشینه تحصیلات و زندگی شهری، کمتر با ملایان و علمای مذهبی و بیشتر با حاکمان و خان‌ها هم‌صحبت می‌شد. یکی از این حاکمان، جان‌محمد خان حاکم اعلای دای‌زنگی بود که گهگاهی مهمان ابراهیم بیگ وکیل می‌شد. آغه با شروع جنگ‌های داخلی در افغانستان و تداوم آن‌ها، از آنجا که نه گرایش دولتی داشت و نه روحیۀ مبارزه‌طلبی، از دخالت در امور سیاسی خودداری ورزید و فقط به مسائل خانوادگی خویش اهمیت می‌داد (متقی، ۱۳۹۹). او اکثر اوقات فراغت خود را به مطالعۀ کتاب سپری می‌کرد و معلومات جغرافیایی و تاریخی خوبی دربارۀ افغانستان و همچنین هزاره‌ها داشت. ماحصل ازدواج آغه با ابراهیم بیگ سیادره پنج فرزند (سه دختر و دو پسر) بود. آغه در سال ۱۳۷۷ ش / 1998 م در سن ۶۷ سالگی درگذشت (عزیزی، ۱۳۹۹).

منابع: عزیزی، جواد. (۱۳۹۹). مصاحبۀ تلفنی محمدنبی متقی با جواد عزیزی (فرزند آغه و ابراهیم‌بیگ). مشهد. ثور ۱۳۹۹؛ متقی، محمدنبی. (۱۳۹۹). مصاحبۀ اینترنتی محسن شریفی با محمدنبی متقی. ثور 1399.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *