تاریخ, محتوای اپلیکیشن

آل کرت /Âl_e_Kart/ (۶۴۸ تا ۷۸۳ ق)

خاندان حاکم از جیحون تا رود سند
مؤلف:‌ عبدالحکیم محمدی (کاظمی)
جلد اول، ویراست دوم

سلسلۀ کرت، از خاندان‌های مهم غور در قرن هفتم و هشتم ‌قمری بودند. آنان جانشینان سیاسی رکن‌الدین مرغنی بودند که از عصر ورود چنگیز  در ۶۱۸ ق / ۱۲۲۱ م تا ۶۴۳ ق / ۱۲۴۵ م حاکم غور تاریخی بود. با فوت رکن‌الدین در این سال، شمس‌الدین کرت جانشین  شد. اما از سال ۶۴۸ ق از سوی منگو، سومین جانشین چنگیز، به حکومت جیحون تا سند رسید. از این پس به صورت غالبی هرات پایتخت‌شان بود تا در ۷۸۳ ق به دست تیمور برچیده شدند.

تبار و مفهوم‌شناسی: شمس‌الدین محمد به اتفاق منابع، نخستین حاکم این خاندان است. متن هرات‌نامه در اینکه وی فرزند یا نبیرۀ رکن‌الدین است، ابهام دارد و با وجود تصریح به «شمس‌الدین محمد بن ابی‌بکر» رابطۀ ابوبکر با رکن‌الدین روشن نیست (سیفی هروی، ۱۳۸۳: ۱۷۹ و ۱۸۲). اما اشاره به جد «ملک کرت» دارد که از امرای گذشته بوده است (همان: ۱۷۶؛ حافظ ابرو، ۱۳۸۹: ۲). تُرک بودن آنان (سمرقندی، ۱۳۳۸: ۲۰۰) مورد تأیید منابع نیست و با سیر تاریخ آنان نیز ناسازگار است. کُرد دانستن آنان (بدلیسی، ۱۳۷۷: ۱۵) احتمالاً ناشی از تلفظ کلمۀ «کرت»به صورت «کُرت» است. عمده منابع، شمس‌الدین را داماد یا نواسۀ دختری رکن‌الدین مرغنی (میرخواند، ۱۳۸۳: ۳۶۸۷؛ خوندمیر، ۱۳۶۸، ج ۳: ۳۶۷). یا خواهر زادۀ او دانسته‌اند (تتوی و قزوینی، ۱۳۸۲، ج ۶: ۴۱۰۵). از این‌رو، پیوند آنان با مرغنی‌ها تباری نیست و سلسله‌ای جدا از مرغنی‌اند.

خاندان کرت در مواجهه با مشکلاتی که از سوی مغولان پیش می‌آمد، همواره به غور پناه می‌بردند و نیروی اصلی آنان از همان‌جا بود. از این‌رو اصالت غوری (غور تاریخی) آنان قطعی به نظر می‌رسد (کاشانی، ۱۴۱۴: ۲۹۶). منابع به اینکه خاندان کرت با خاندان آل شَنسَب حاکمان سنتی غور تاریخی در قرن ششم قمری قرابت دارند، اشاره کرده‌اند (شیرازی، ۱۳۳۸، ج ۱: ۸۰). در تأیید آن گفتنی است، «سُور» نامی از اجداد آل کرت دانسته شده است (سمرقندی، ۱۳۳۸: ۲۰۰؛ رازی، ۱۳۷۸، ج ۲: ۶۳۶ و ۶۳۷) و آل شنسب را نیز «آل سام» و «سوری» می‌دانند. اما انتساب آل ‌کرت به بهرام چوبین (بدلیسی، ۱۳۷۷: ۱۵) اثبات‌شده نیست، گرچند تأییدی بر بومی بودن آنان هست.

جرئیات واژۀ «کرت» نیز روشن نیست. تلفظ آن به صورت کَرت و کُرت (هیگ، ۲۰۰۳، ج ۴: ۶۷۲) ثبت شده است. احتمالاً این واژه به عنوان لقب بر یکی از اجداد این خاندان در عصر خوارزمشاهیان اطلاق شده است و آنان با همان نام مانده‌اند (کاشانی، ۱۴۱۴: ۲۹۶).

تاریخ سیاسی: در عصر غیاث‌الدین غوری (۵۵۸ تا ۵۹۹ ق / ۱۱۶۳ تا ۱۲۰۳ م) عزّالدین عمر مرغنی حاکم هرات بود و مناطق مجاور مانند غرجستان و غیره را به نزدیکانش سپرد. از جمله خیسار را به برادرش تاج‌الدین عمر مرغنی داد (سیفی، ۱۳۸۳: ۱۷۸ و ۱۷۹). پس از فوت تاج‌الدین، فرزندش رکن‌الدین جانشین او شد. در ایام هجوم چنگیز در ۶۱۸ ق،  رکن‌الدین در خیسار از مناطق غور بود که بین هرات و غزنه واقع‌ است (حموی، ۱۹۹۵، ج ۲: ۴۱۲). از جمله مناطقی که مورد هجوم جدی آنان واقع نشد، غور تاریخی / هزاره‌جات بود. از این‌رو، چنگیز  طی یک نامه، علاوه بر خیسار، حکومت ‌غور را نیز بدو واگذار کرد (همان: ۱۷۹ و ۱۸۳؛ جوینی، ۱۳۸۵، ج ۱: ۹۵). غور تاریخی شامل کل مناطق بین هرات و غزنه است (حموی، ۱۹۹۵، ج ۲: ۴۱۲). با فوت رکن‌الدین در ۶۴۳ ق / ۱۲۴۵ م حکومت غور به نوۀ دختری یا دامادش «شمس‌الدین کرت» رسید (همان: ۱۹۰). به لحاظ سیاسی شمس‌الدین تابع حکومت مغولان به‌شمار می‌رفت و مطابق «یاسا»ی چنگیزی ملزم بود با نیروهای مردم بومی قلمرو حکومتش، طایر بهادر و دیگر امیران مغولی را در تهاجم مکررشان به هند یاری دهد (سیفی، ۱۳۸۳: ۶۴۳).