شخصیت ها, محتوای اپلیکیشن

احسانی، اسدالله (۱۳۱۳ تا ۱۳۹۵ ش)

مدرس و فعال سیاسی
مؤلف: اسماعیل بختیاری
جلد اول، ویراست دوم

سید اسدالله احسانی در سال ۱۳۱۳ ش / ۱۹۳۴ م در قریۀ زارِین واقع در ولسوالی یکه‌اُولَنگ به دنیا آمد. پدرش سید محمدحسن رئیس از عالمان دینی منطقه بود. او ابتدا نزد پدر، ادبیات عرب و درس‌های مقدماتی مدارس مذهبی را فراگرفت و سپس با سرپرستی و تشویق پدر، همراه با دو عالم دینیِ هم‌طراز خود راهی نجف شد.

برخی مجتهدان حوزۀ علمیۀ نجف، پس از سنجش آموخته‌های پیشین او، تأیید کردند که می‌تواند درس‌های خارج فقه و اصول را بیاموزد. او پس از ده سال اقامت در نجف و پایان تحصیلات علوم دینی از آیت‌الله مجتبی تبریزی سند اجتهاد دریافت کرد و سپس به افغانستان بازگشت و در مدرسۀ محمدیه واقع در ولسوالی یکه‌اُولَنگ مشغول تدریس شد (احسانی، ۱۳۹۵).

بعد از کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ ش او جزء آن دسته از علمای دینی‌ بود که با حکومت مخالفت کرد. گفته می‌شود نخستین انگیزه‌های مخالفت او با حکومت وقت به دوران مراودات سیاسی پنهانی پدرش با اسماعیل بلخی برمی‌گردد که اسدالله احسانی در برخی از این ملاقات‌های خصوصی حضور داشته و گاه پیام‌های سیاسی این دو را به هم می‌رسانده است (همان).

در بحبوحۀ شروع خیزش‌ها در هزاره‌جات، در نخستین سالگرد تجلیل از کودتای ۷ ثور حکومت در یکه‌اُولَنگ تعدادی را به اتهام اقدامات ضدحکومتی دستگیر کرد. برخی منابع فهرستی، را با عنوان «لیست دستگیرشدگان» ارائه داده‌اند که در آن، نام سید اسدالله احسانی در کنار نام ۶۲ نفر دیگر آمده است. او را برخی شاگردانش که عهده‌دار امور حکومتی شده بودند، تعقیب و زندانی کردند (عارف، ۱۳۹۱: ۲۰۶ و ۲۰۷). در منابع تاریخی از نحوۀ رهاشدن او از دست ولسوال خبر و نشانی نیست. بعد از تحرکات مخالفان حکومت و خارج شدن بلخاب از کنترل حکومت مرکزی، بخشی از نیروهای مخالف راهی یکه‌اُولَنگ شدند. احسانی نامه‌ای مهر‌شده از محمدعلی لم‌لم (از نخستین رهبران مبارزۀ مسلحانه علیه حکومت جمهوری دموکراتیک افغانستان) دریافت کرد به این قرار که پذیرای دو هزار مجاهد باشید که «برای مبارزه مصمم هستند» و خود نیز به آن‌ها بپیوندید.

احسانی از این به بعد، علیه حکومت وقت جبهه گشود و به دیگر نیروهای مخالف حکومت مرکزی پیوست. اطرافیان خود و مردم قریه‌جات اطراف را باخبر کرد تا گروه‌های جهادی را که مشی سیاسی‌شان مخالفت با حکومت مرکزی بود، یاری رسانند. بدین‌گونه او نقش مهمی در تجمیع نیروهای مخالف حکومت وقت در منطقۀ یکه‌اُولَنگ ایفا کرد (همان: ۸۵). به‌تدریج دامنۀ مخالفت‌ها در این منطقه گسترده‌تر شد؛ به‌گونه‌ای که ولسوال یکه‌اُولَنگ احساس خطر کرد و شبانه گریخت. نیروهای مخالف تحت رهبری محمدعلی لم‌لم به یکه‌اُولَنگ رسیدند. در این اثنا کمیته‌ای شش نفره برای هماهنگی تشکیل شد که سید اسدالله احسانی هم عضو آن بود. به منظور گسترش مناطق آزاد شده، خارج کردن بامیان از کنترل حکومت مرکزی در دستور کار مخالفان دولت قرار گرفت. ولی آنان به سبب نداشتن تسلیحات دفاعیِ هوایی و تشدید آتش بمباران‌های هوایی نتوانستند پیشروی کنند و از میانۀ راه عقب نشسته و بازگشتند (همان: ۹۳ تا ۹۶). زمانی که به یکه‌اُولَنگ رسیدند، هر کس جانب ولسوالی خود را گرفت.

سید اسدالله احسانی و تنی چند، پس از این به طرف ولسوالی پَنْجَوْ رفتند و با دیگر حلقه‌های مخالف حکومت مرکزی که مسئولیت انجمن پَنْجَوْ را به عهده داشتند، ملاقات کردند و راجع به آیندۀ اقدامات مسلحانه علیه حکومت وقت گفت‌وگو کردند. قرار بر این شد که بزرگان هزاره‌جات جمع شوند و تشکیلات جدیدی راه بیندازند. بعد از این، احسانی و چند تن از بزرگان محلی عازم ولسوالی ورس شدند و در جلسۀ مشترکی با بزرگان ورس، به تمامی ولسوالی‌های هزاره‌نشین نامه نوشتند تا در ۱۴ سنبلۀ ۱۳۵۸ ش همگی در این منطقه جمع شوند تا دربارۀ آنچه «آیندۀ جهاد» می‌خواندند، تصمیم مشترک بگیرند.

تجمع ابتدا به شکل محدود دایر شد؛ اما بار دوم از ۱۶ سنبله / ۷ سپتمبر به مدت هفت روز به شکل علنی برگزار شد (همان: ۲۲۳). احسانی خود را به ورس، منطقۀ اَلَهْ‌شِیْغَجِیْ رساند و در شکل‌گیری شورای انقلابی اتفاق اسلامی افغانستان، صدور قطع‌نامه و انتخاب سید علی بهشتی به ریاست شورا نقش داشت (همان: ۲۲۴؛ غرجستانی، ۱۹۸۹: ۲۲۳). احسانی به نمایندگی یکه‌اُولَنگ، سیغان و پَنْجَوْ انتخاب شد. در پی کشمکش‌های سیاسی و نظامی فرسایندۀ گروه‌های جهادی و با تشکیل حزب وحدت اسلامی در سال ۱۳۶۸ ش، احسانی به حیث نمایندۀ شورای انقلابی اتفاق، میثاق وحدت را در ۲۷ سرطان ۱۳۶۸ ش / ۱۸ جولای ۱۹۸۹ م امضا کرد. در سال ۱۳۷۰ ش کنگرۀ حزب وحدت در مدرسۀ محمدیه به مدت یک هفته برگزار شد و او به عنوان یکی از اعضای شورای مرکزی حزب وحدت و رئیس کمیتۀ قضایی این حزب انتخاب شد (احسانی، ۱۳۹۵).

اسدالله احسانی در دوره‌های پس از سقوط طالبان و در انتخابات اولین دورۀ ریاست جمهوری با سفر به مناطق مختلف مردم را به شرکت در انتخابات دعوت کرد. همچنین در لویه جرگۀ مشورتی صلح شرکت کرد. او در ۱۹ سنبلۀ سال ۱۳۹۵ ش / ۹ سپتمبر ۲۰۱۶ م درگذشت (همان).

در سال ۱۳۹۴ ش کتابی از او با موضوع وحدت اسلامی در ۱۵۰ صفحه در کابل چاپ شده است که مشخصاً به وحدت شیعه و سنی می‌پردازد. تخریب بنای ساختمان قدیمی مدرسۀ محمدیۀ یکه‌اُولَنگ و بازسازی آن؛ تجدید بنای مسجد محمدحسن رئیس در زارین؛ حل و فصل دعاوی حقوقی در هزاره‌جات و ریاست شورای علمای ولسوالی یکه‌اُولَنگ از زمان تأسیس این شورا تا سال ۱۳۹۰ ش از دیگر فعالیت‌های فرهنگی و آموزشی او بوده است (همان).

منابع: احسانی، سید مهدی. (۱۳۹۵). «زندگی‌نامۀ آیت‌الله سید اسدالله احسانی». در فیس‌بوک [صفحۀ آیت‌الله سید محمدحسن رئیس یکاولنگی]. بازیابی ۱۷ جدی ۱۳۹۵؛ عارف، سید محمد امین (۱۳۹۱)، هزاره‌جات قلب افغانستان، چاپ دوم، کابل: سعید؛ غرجستانی، محمد عیسی (۱۹۸۹)، تاریخ هزاره و هزارستان. کویته: شورای فرهنگی اسلامی افغانستان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *