شخصیت ها, محتوای اپلیکیشن

احمد، سید احمد (۱۲۸۵ تا ۱۳۰۷ ش)

از باتورهای دورۀ حبیب‌الله کلکانی
مؤلف: پروین ولی‌زاده
جلد اول، ویراست دوم

سید احمد فرزند سید نظر فرزند سید مظفرشاه در سال ۱۲۸۵ ش / ۱۹۰۶ م در باغچار از قریه‌های ارزگان خاص به دنیا آمد. او از سادات نقوی مشهور به جلالی بود که نسب آنان به علی‌النقی، امام دهم شیعیان می‌رسد.

سیداحمد چند دهه بعد از دورۀ عبدالرحمان خان زندگی می‌کرد. هنوز از تصرف سرزمین‌ها و کشتار هزاره‌ها، زمان زیادی سپری نشده بود و حکام و امرای بعدی با تبعیض بسیار با مردم رفتار می‌کردند. دولت وقت مالیات سنگینی وضع کرده بود و مأموران دولتی نیز با بی‌رحمی مالیات می‌گرفتند. در مناطق مختلف هزاره‌جات برخوردهای تبعیض‌آمیز نه تنها از سوی حکام دولت، بلکه از سوی پشتون‌های مهاجر و کوچی‌ها با مردم صورت می‌گرفت. سیداحمد با پشتون‌ها و کوچیان محلی به مقابله برخاست. او که در تیراندازی مهارت داشت، همراه برادرش سید رجب‌علی سعی کرد از مردم باغچار دفاع کند. این وضعیت برای پشتون‌های محل که بر منطقه حکومت مطلقه داشتند، بسیار سخت و گران آمد. آن‌ها نتوانستند تحمل کنند و به شابزرگ حکمران ارزگان شکایت کردند. حکمران در سفری که به سمت دای‌چوپان داشت و از باغچار عبور می‌کرد، این قضیه را پیگیری کرد و با نیروهایش برای دستگیری و مجازات سیداحمد اقدام کرد. اما سیداحمد و برادرش با آگاهی از این موضوع، پیش از رسیدن حکمران به باغچار، منطقه را ترک کردند و به مکان دیگری رفتند. حکمران وقتی به آن دو برادر دست نیافت، پدر پیرِ آن‌ها، سید مظفرشاه را گرفت و تفنگچه را به پیشانی او گذاشت و گفت: «اگر بر سید احمد و برادرش دست می‌یافتم، پیشانی آن‌ها را با گلولۀ همین تفنگچه نشانه می‌گرفتم».‏

در سال ۱۳۰۷ ش / ۱۹۲۸ م، پشتون‌های غَلجاییِ دای‌چوپان، دو طایفۀ خُوجُگ و اَتْوال، با استفاده از اوضاع آشفتۀ سیاسی بعد از سقوط حکومت امان‌ا‌لله خان به باغچار حمله کردند و با تصرف بسیاری از محلات، در حال پیشروی بودند. نیروهای حکومتی که هنوز در ارزگان سقوط نکرده بودند به کمک مردم باغچار شتافتند و درگیر جنگ شدند. در این زمان، اهالی باغچار منطقه را ترک کردند و به منطقۀ گردو در شمال غرب باغچار و نزدیک ارزگان تجمع کردند. مردم را خطر تسلط و غارتِ اموال تهدید می‌کرد. سید احمد با مشاهدۀ این وضعیت به همراه تعدادی دیگر برای دفاع از مردم به منطقۀ جنگی رفت. جنگ سختی بین جنگجویان باغچار و نیروهای حکومت از یک‌سو و مهاجمان از سوی دیگر در گرفت. بعد از چند ساعت پشتون‌های خُوجُگ و اَتوال شکست خوردند. سید احمد و جنگجویان باغچار و نیروهای دولتی، در حال پیشروی و تعقیب پشتون‌ها بودند. در این زمان، یکی از نیروهای دولتی و همسنگر سید احمد که شکست متجاوزان و پیروزی گروه سید احمد را نمی‌خواست، از پشتِ سر سید احمد را نشانه گرفت. گلوله پهلوی راست او را شکافت و در داخل سمت چپ قرار گرفت. همسنگرانش بدن مجروح او را به خانه برگرداندند. سید احمد بر اثر زخم و خون‌ریزی شدید، روز بعد فوت کرد.

 مردم سید احمد را در قبرستان عمومی گردو (از باغچار به طرف ارزگان سمت چپ راه عمومی و بعد از اِسْپِیدَک و قبل از چمن) دفن کردند و قبر او زیارتگاه مردم شد. از او حکایت‌های بسیاری در اذهان مردم محل باقی مانده است.

منبع: مظفری، محمد. (۱۳۹۶). «زندگی‌نامۀ سید احمد». تحویل داده شده به دفتر دانشنامه. ۱۲ قوس ۱۳۹۶.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *