جانوران, محتوای اپلیکیشن

اسب

از حیوانات پرکاربرد در زندگی و فرهنگ مردم
مؤلف: صدیقه هاشمی
جلد اول، ویراست دوم

اسب‌های افغانستان با اندامی کوچک و لاغر، چابک، تندمزاج و مخصوص دویدن و سواری و شرکت در مسابقات هستند. برخی از نژادهای معروف آن در کشور مزاری، قَطغَنی و هراتی هستند. عباس دلجو در تاریخ باستانی هزاره‌ها می‌نویسد، هزاره‌ها از بازماندگان امپراتوری سوارکاران و تیراندازان زاولی هستند و از قدیم‌الایام اسپ‌سواران چابک و ماهری بودند و علاقۀ زیادی به پرورش و نگهداری اسپ داشتند. در ادبیات فولکلور هزاره‌ها، از اسپ به عنوان حیوان دوست‌داشتنی مردم هزاره نام برده شده است: «سمند یِرغه‌گگ یالت بنازوم / به دور گردنت طَوقی بسازوم / اگه اِمشَو مَرَه منزیل رسانی / طیلا رَه اَو کَدَه نالَت بسازوم…» (دلجو، ۱۳۹۲: ۴۲۷).


اسب با زندگی و فرهنگ مردم افغانستان پیوندی دیرینه دارد و با آن عجین شده است. در بُزکَشی که یک مسابقه و سرگرمی سنتی در کشور است، اسب نقش مهمی دارد. در این مسابقه بازیکنان، هر کدام بر پشت اسب سوار می‌شوند و به رقابت می‌پردازند. چابکی و قدرت دوندگی اسب در میدان بسیار مهم است و از عوامل مؤثر پیروزی هر شرکت‌کننده بر رقباست. همچنین مسابقات اسب‌دوانی در جشن‌های ملی و محلی و مراسم شادی انجام می‌شود و طرفداران بسیاری دارد. در  دیگر آداب و سنن اجتماعی مردم مانند ازدواج نیز اسب حضور محسوسی دارد؛ به این ترتیب که در مراسم عروسی، داماد به همراه فامیل و همراهان خود، سوار بر اسب به خانۀ پدر عروس می‌آید و عروس را سوار بر اسبی که با پارچه‌های مخملی زیبا آراسته شده است، به طرف خانۀ داماد می‌برند (انوری، ۱۳۹۰).

در هزاره‌جات، اگرچه مردم در درجۀ اول به پرورش گوسفند، بز و گاو می‌پردازند، برخی خانواده‌های ثروتمند، اسب هم نگهداری می‌کنند. حتی برخی از میرها در دوره‌ای که قدرت داشتند، گله‌های اسب داشتند. در این مناطق، اسب یک حیوان تجملی محسوب می‌شود و مراقبت از آن هزینه‌های زیادی دارد، بدون این‌که به اقتصاد خانواده کمک کند و برای آن مفید باشد. مثلاً آن‌گونه که از دیگر حیوانات اهلی برای بارکشی و یا قلبه ‌کردن زمین استفاده می‌شود، از اسب استفاده نمی‌شود (نائل، ۱۳۷۲: ۱۰۸ و ۱۰۹). میتلند دربارۀ اسب‌های موجود در هزاره‌جات می‌نویسد: «هزاره‌ها اسب‌های کوچکی دارند که بعضی ازآن‌ها چابک هستند. این حیوانات توان و طاقت زیادی دارند و در پیمودن کوه‌ها و راه‌های صعب‌العبور هوشیاری زیادی به‌خرج می‌دهند» (میتلند، ۱۳۷۶: ۱۹).

قبل از دورۀ عبدالرحمان خان، پرورش اسب و مسابقات اسب‌دوانی در هزاره‌جات رواج داشت. برای مثال در ارزگان خاص و منطقۀ باغچار در جشن‌های ملی سوارکاران بسیاری را به مرکز می‌فرستادند و سوارکاران عناوینی کسب می‌کردند. ولی پس از آن دوره به حداقل رسید (مظفری، ۱۳۹۶). برخی مناطق هزاره‌جات، در پرورش اسب شهرت بیشتری داشته‌اند. مثلاً در یکه‌اُولَنگ اسب‌های خوب و دونده نگهداری و نسل‌گیری می‌شدند (عارف، ۱۳۹۱: ۱۷۱). در مناطق «تاتار» و «حبش» در ولسوالی کهمرد بامیان نیز اسب‌های خوبی تربیت می‌شود که در مسابقات اسب‌دوانی و بزکشی استفاده می‌شوند (حیدری، ۱۳۹۱، ج ۳: ۶۹). همچنین در شهر سرپل نوعی اسب پرورش می‌یابد که به «نژاد موی‌تن» موسوم است و در بزکشی شهرت فراوان دارد (میرحسینی، ۱۳۸۸، ج ۱: ۲۴).

از جمله مالیات‌هایی که در دورۀ عبدالرحمان ‌خان از هزاره‌ها گرفته می‌شد، مالیات بر اسب بود. مثلاً از اسب نر و مادیان هر کدام یک روپیه؛ از کره ‌اسب نیم روپیه و از هر صد گوسفند دو روپیه گرفته می‌شد (حیدری، ۱۳۹۱، ج ۱: ۲۶۶).

اسب در فرهنگ و ادبیات عامیانۀ مردم هزاره‌جات نیز جایگاه ویژه‌ای دارد و نمونۀ آن را در افسانه‌هایی نظیر «اسبان آتش‌نفس» و «اسب ابلق» می‌توان مشاهده کرد. همچنین در شعر زیر، به نقل از محمدعلی انصاری، انواع مختلف اسب را می‌توان مشخص کرد:

اول اسب «سرخون»، دوم هم «کَهَر»

سوم اسب «مرجان» والاگهر

«جیرَند» همچو آتش، «قَرَه» همچو دود

«اَلَه» در فرسنامه هرگز نبود

سه اسب است اندر جهان نام گم

اول «سور» و «سنجاب» و «اخیال شوم»

«تروقی» که رنگش سیاهی کند

به روز نبرد هرچه خواهی کند

«تروقی» که رنگش چو خرما بود

به گرمی و سردی دمنا بود

هر آن‌کس که او «خِنْگ» را زین کند

بفرما که تا زین زرین کند

از موی دم اسب برای ساخت مصنوعات دستی استفاده می‌شود؛ مثلاً در برخی مناطق مانند یکه‌اُولَنگ دستبندهایی از آن درست می‌کرده‌اند (نایل، ۱۳۹۷، ج ۱: ۲۴۸).  همچنین از موی دم اسب برای شکار کَوْک استفاده می‌کردند (مظفری، ۱۳۹۶).

منابع: انوری، مهریه. (۱۳۹۰). «رسم عروسی میان مردم هزاره». سایت رادیو آزادی. (۱۶ قوس ۱۳۹۶).  da.azadiradio.com؛ حیدری، گلشاد. (۱۳۹۱). بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی بامیان در دو سدۀ اخیر. جلد ۳. کابل: مرکز فرهنگی و اجتماعی سلام؛ دلجو، عباس. (۱۳۹۲). تاریخ باستانی هزاره‌ها. چاپ اول. کابل: امیری؛ عارف، سیدمحمدامین. (۱۳۹۱). هزاره‌جات قلب افغانستان. چاپ دوم. کابل: سعید؛ مظفری، سید ابوطالب. (۱۳۹۶). مصاحبۀ حضوری زینب نوری با سید ابوطالب مظفری. مشهد. ۱۵ آذر ۱۳۹۶؛ میتلند، پی. جی. (۱۳۷۶). هزاره‌ها و هزارستان. ترجمۀ محمداکرم گیزابی. قم: مرکز فرهنگی نویسندگان افغانستان؛ میرحسینی، سیدعلی‌نقی. (۱۳۸۸). سانچارک در بستر زمان. جلد ۱. قم: اشراق؛ نایل، حسین. (۱۳۹۷). مسائل هزاره. جلد ۱. کابل: بنیاد اندیشه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *