محتوای اپلیکیشن, مشاغل

اسلحه‌‏سازی

صنعت، شغل و حرفه
مؤلف: محمدحسین فیاض
جلد اول، ویراست دوم

اسلحه‌سازی، حرفه‌ای است برای تولید سلاح سرد و گرم که هر نوع آن به تناسب زمان و وضعیت استفاده می‌شود. شواهد تاریخی گواهی می‌دهد که هزاره‌جات همان سیستان، زابلستان و بخشی از ایران باستان است که مردم آن در اسلحه‌سازی مهارت ویژه داشته‌اند. در این سرزمین، انواع سلاح و ابزار جنگی متناسب با اوضاع زمان تولید می‌شده است و اشتغال به این حرفه تا دهۀ هفتاد شمسی با فراز و نشیب‌هایی ادامه داشته است.


بخشی از پیشینۀ صنعت اسلحه‌سازی به حکومت غوریان (۵۲۶ تا ۵۹۳ ش / ۱۱۴۸ تا ۱۲۱۵ م)، غزنویان و توان نظامی آنان برمی‌گردد؛ ساز و برگ نظامی‌ای که شهرت بسیار داشت (پژواک، ۱۳۴۵: ۲۴۶). اوضاع اقلیمی و جغرافیایی سرزمین کوهستانی غور نقش زیادی در شکل‌گیری و رشد قدرت نظامی غوریان داشت؛ منطقه‌ای که بین هرات و غزنه واقع بود (نوروزی، ۱۳۹۴: ۱۲۴) و غور بامیان را نیز شامل می‌شد (فرهنگ، ۱۳۷۱: ۲۹).

غوریان، در بخش نظامی و تولید اسلحه، صاحب ابتکار بودند و به همین دلیل تا حدودی از رقبای خود سبقت گرفته بودند (پژواک، ۱۳۴۵: ۲۴۶). ابوالفضل بیهقی و منهاج سراج جوزجانی، دو مورخ معاصر غوریان این نقطه قوت‌ها (برتری نظامی و مهارت اسلحه‌سازی) را برشمرده‌اند. بر اساس نوشتۀ جوزجانی، پیاده نظام حاکمان غوری هنگام نبرد یک نوع لباس نظامی می‌پوشیدند و سپری به نام «کاروه» روی شانۀ خود می‌گذاشتند که سراسر بدن آن‌ها را می‌پوشاند و برای محافظت بدن در برابر تیر دشمن به کار می‌رفت. برای ساخت کاروه، پنبه و کرباس زیادی را روی پوست گاو یا گاومیش می‌دوختند. به همین سبب، هیچ سلاحی از فراوانی پنبه بر کاروه اثرگذار نبود. کاروه اهمیت فراوانی در جنگ پیاده نظام داشت و عاملی تأثیرگذار در نتیجۀ نبرد بود (جوزجانی، ۱۳۶۳، ج ۱: ۳۴۳). شکست سپاه بهرام‌شاه غزنوی از سپاهیان علاءالدین ‌حسین غوری تا حدی به استفادۀ غوریان از لباس نظامی کاروه بستگی داشت (همان)

وضعیت طبیعی و کوهستانی قلمرو حکومت غوریان، چون دسترسی آنان به منابع طبیعی، به خصوص معادن آهن، طلا، نقره، زغال سنگ، گوگرد و سُرب و همچنین موقعیت سوق‌الجیشی سرزمین آنان در رونق اسلحه مؤثر بوده است‌ (بیهقی، ۱۳۷۴: ۱۶۸) این معادن ضمن افزایش توان مالی غوریان، توان‌مندی آنان در تولید اسلحه را افزایش می‌داد که خود موجب گسترش مهارت‌های ساخت سلاح در بین مردم غور و افزایش تنوع و تعدد سلاح‌های غوریان می‌شد (نوروزی، ۱۳۹۳: ۱۳۰).

غور به دلیل داشتن معادن، از قرون نخستین اسلامی از مراکز مهم ساخت سلاح‌هایی مانند شمشیر، خنجر و نیزه بوده است. در برخی مناطق غور، آهن با درصد خلوص بسیار بالا به دست می‌آمد و برای ساخت ابزار جنگی استفاده می‌شد. با توجه به وجود معادن آهن، صفاریان در سدۀ سوم هجری قمری / دهم میلادی سرزمین غور را به محلی برای ساخت سلاح تبدیل کردند (نوروزی، ۱۳۹۴: ۱۲۴). غوریان در تولید و ساخت اسلحه و ابزار جنگی مانند سپر و زره، مهارتِ قابل توجهی داشتند (بیهقی، ۱۳۷۴: ۱ / ۱۶۸)؛ به گونه‌ای که بخش عمده‌ای از صادرات غور را ابزار جنگی مانند جوشن، زره، کلاه‌خود، و دیگر جنگ‌افزارها تشکیل می‌داد. با توجه به کیفیت مناسب سلاح‌های ساخت غور، شاهان غزنوی و سلجوقی به جای باج و خراج، سلاح غوریان را به مثابۀ پول و دیگر کالاهای قیمتی تلقی کرده و از آن‌ها دریافت می‌کردند. حتی در جنگ‌های غوریان با رقیبان و دشمنان آن‌ها، سلاح‌های غوری از غنایم با ارزش جنگی به حساب می‌آمد و گردآوری آن مورد توجه بود (جوزجانی، ۱۳۶۳: ج ۱: ۳۳۵). سواره‌نظام غوری بیشتر از شمشیر استفاده می‌کردند (همان: ۳۵۵). در برخی از جنگ‌های غوریان از گرزهای سنگین استفاده می‌شد (همان: ۳۶۶). افزون بر این، فلاخن و عرّاده‌انداز (ابزاری کوچک‌تر از منجنیق برای تسخیر قلعه) نیز در سپاه غوریان استفاده می‌شد و با آن از فاصلۀ دور به سمت قلعه‌های دشمن سنگ پرتاب می‌کردند (بیهقی، ۱۳۷۴: ۱ / ۱۶۹).

در دورۀ غزنویان صنایع دستی پیشرفت خوبی داشت. خصوصاً در عهد امپراتوری سلطان محمود غزنوی خراسان به مرکز علم و صنعت منطقه تبدیل شده بود. صنعت اسلحه‌سازی خصوصاً شمشیر و خنجر آبدار در زمان سلطنت غوریان شهرت بسزایی کسب کرده بود (ویکی‌پدیا، ۱۳۹۶).

 به باور تیمورخانوف، در هزاره‌جات طریقۀ ابتدایی ذوب و استخراج آهن معمول بود و انکشاف نیز یافته بود. آهنگران و اسلحه‌سازان از آهن و یا فولادِ استخراج‌شده، حتی اسلحه‌هایی با کیفیت عالی مانند چاقو، شمشیر، خنجر، نیزه، سپر و مانند آن‌ها را تولید می‌کردند. بعد از سرکوب هزاره‌ها در سال‌های پس از ۱۳۰۷ ق / ۱۸۸۹ م، تولیدات صنایع فلزی بسیار پایین آمد ولی حرفۀ تولید اسلحۀ سرد کاملاً از بین نرفت. «در شروع جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ م)، از هزاره‌جات لوازم خانگی با جنسیت عالی و با کار بسیار پخته به روسیه برده می‌شد. آهنگران هزاره و اسلحه‌سازان آن‌ها حتی اسلحۀ ‌گرم، نه فقط دهان‌پُر (فتیله‌دار) بلکه تفنگ و تفنگچه نیز تولید می‌کردند» (تیمورخانوف، ۱۳۷۲: ۸۶). مهارت در این کار به گونه‌ای بود که بعضی تفنگ‌های قدیمی را از صورت اولی آن بهتر و با کیفیت‌تر ترمیم می‌کردند (مقصودی، ۱۳۶۸: ۱۴۳). به قول فرز تیتلر انگلیسی، قوم هزاره در قرن نوزده، ۱۱۰ هزار مرد جنگی داشت که به سلاح‌های معمول روز مجهّز بودند (صمیمی، ۱۳۸۹).

ارزگان نسبت به سایر هزاره‌جات از نظر صنایع و ابزار جنگی پیش بود آنان تفنگچه، کارتوس و باروت می‌ساختند. در دورۀ سردار شیرعلی خان، مردم جاغوری توپ می‌ساختند و صنعت آهنگری یک رشتۀ مهم تلقی می‌شد. از‌این‌رو، صافی سلطان، بزرگ مردم جاغوری و معاصر زمان شاه سدوزایی (حک: ۱۲۰۷ تا ۱۲۱۴ ق / ۱۷۹۳ تا ۱۸۰۰ م) برای امتیاز دادن به آهنگران آن روز، دستور داده بود که مردم در مقابل کار آهنگران، یک بیستم درآمد محصولات زمین خود را بدهند. سایر مناطق هزاره‌جات نیز با یک سسلسله تفاوت‌ها، چنین وضعیتی داشتند (یزدانی، ۱۳۷۰: ۶۲ و ۶۳).

در دهۀ ۱۳۳۰ / ۱۹۵۰ م، زمان حکومت ظاهرشاه در قریۀ میرغلام گیروی علیای شارستان از توابع ولسوالی میرامور، آهنگر مشهوری به نام اُوستا آسَی بود. او انواع ابزار کار را با مهارت می‌ساخت. به خصوص چاقو، پاکی، کارد و پیش‌قبض او در تمام شارستان شهرت عام داشت. آب دادن چاقو و پاکی او بی‌نظیر بود و گفته می‌شد که چاقوهای ساخت او فولاد آب‌دیده را به راحتی می‌برید و هرگز کند نمی‌شد. روشن نیست چگونه او به این مهارت دست یافته بود، چرا که او آن را به هیچ کس، حتی به فرزندانش یاد نداد. این آهنگر، تفنگ‌های شکسته را نیز با مهارت تعمیر می‌کرد. آن زمان تفنگ‌های گِلیتی، تاج‌دار، برنو، مَلَخی و موش‌کُش در دست مردم بود و قطعات شکستۀ این تفنگ‌ها را او از نو می‌ساخت (برهانی شارستانی، ۱۳۹۶).

در دهه‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ ش در دوران جنگ هزاره‌ها با حکومت احزاب خلق و پرچم، آن‌ها در زمینۀ تعمیر تفنگ‌ها، مسلسل‌های سنگین و سبک و در ساخت قطعات تسلیحات، به ابتکارات تازه‌ای دست زده بودند. از جمله مونتاژ و اکمال وسایل نقلیه و ساخت دستگاه پرتاب راکت در بازار سنگماشه، بامیان، ترکمن و سایر مناطق انجام می‌شد که کارایی آن‌ها بسیار شبیه نمونه‌های اصلی بود (آیتی، ۱۳۹۰: ۲۲۶). برای مثال در بامیان هنگامی که نیروهای شوروی در آنجا حضور داشتند، دو قطعه نیروهای مسلح یعنی یک واحد ارتش افغانستان (تولی یا کندک) و یک واحد ثارندوی مربوط وزارت داخلۀ افغانستان (پلیس) که یک کندک بود، مستقر بودند. بعد از خروج نیروهای شوروی از بامیان در سال 1367 ش هر دو قطعۀ نیروهای مسلح در هم ادغام شدند و قومندان سابق ثارندوی به نام «ملکشاه» که هزاره و از فرقۀ اسماعیلیه بود، به حیث قومندان نیروی تکمیل‌شدۀ جدید تعیین شد. او در رشتۀ استحکامات در شوروی تحصیل کرده بود. او با استفاده از خول‌های مرمی‌های یک پایه توپ دورزن به نام «اُبوس» که در اختیار داشت، ماین‌های نیرومندی ساخت که در بین جنگجویان در بامیان و اطراف آن به «ماین قومندان» شهرت یافته بود (کشتمند، ۱۳۹۹). در ولسوالی ورس، محمدحسین فرزند حیدرعلی اسلحه‌سازی داشت. خوابگاه تفنگ پنج‌تیرۀ نِکلی را پس از بُرش، از نو برمه کرده و تغییراتی در آن می‌آورد تا کارایی کلاشنیکوف را پیدا کند (حسینی، ۱۳۹۶).

سید یزدان‌شناس هاشمی، یکی از رهبران جبهۀ مستضعفین در بامیان و بعدها قومندان حزب وحدت در کابل، موشکی به نام «الجهاد» ساخته بود که حدود دو هزار متر بُرد داشت. در بامیان و چند منطقۀ دیگر نوعی موشک موسوم به مَزایِل ساخته می‌شد. در این اسلحه، گلولۀ توپ را روی تاوۀ مخصوصی می‌گذاشتند و آن را به کمک برق باتری پرتاب می‌کردند. بُرد مزایل نسبت به الجهاد کمتر و قدرت تخریب آن بیشتر بود. نظامیان حزب وحدت در جنگ‌های کابل در سال ۱۳۷۱ ش / ۱۹۹۲ م دستگاه پرتاب بمب دستی ساخته بودند. این دستگاه بر انتهای میل کلاشینکوف نصب می‌شد. گلولۀ کلاشینکوف را می‌کشیدند تا بمب دستی را بلافاصله منفجر نکند و بمب با قدرت دارو (باروت) مرمی کلاشینکوف پرتاب می‌شد. آنان دستگاه صدا خفه‌کن هم ساخته بودند (توسلی، ۱۳۹۶).

بعد از دهۀ هشتاد شمسی با وجود شکل‌گیری حکومت مرکزی و مهاجرت‌ها، آهنگری و تفنگ‌سازی در برخی مناطق نظیر جاغوری هنوز رواج دارد (اعتماد، ۱۳۹۳: ۲۰)

منابع: اعتمادی (انوری)، زلیخا. (۱۳۹۳). تاریخ معاصر جاغوری. کابل: امیری؛ آیتی، عبدالقیوم. (۱۳۹۰). تمدن و فرهنگ شیعیان افغانستان (از دورۀ صفویه تا دورۀ معاصر). قم: مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی؛ برهانی شارستانی، محمدعلی. (۱۳۹۶). مصاحبۀ اینترنتی محمدحسین فیاض با محمدعلی برهانی شارستانی. ۱۳ قوس ۱۳۹۶؛ بیهقی، ابوالفضل. (۱۳۹۰). تاریخ بیهقی. چاپ پانزدهم. تهران: مهتاب؛ پژواک، عتیق‌الله. (۱۳۴۵). غوریان. کابل: مطبعه دولتی؛ توسلی، علی. (۱۳۹۶). گفت‌گوی تلفنی محمدحسین فیاض با علی توسلی. ۲۳ قوس ۱۳۹۶؛ تیمورخانوف، ل. (۱۳۷۲). تاریخ ملی هزاره. ترجمۀ عزیز طغیان. قم: اسماعیلیان؛ جوزجانی، منهاج سراج. (۱۳۶۳). طبقات ناصری. جلد ۱ و ۲. تهران: دنیای کتاب؛ حسینی، جواد. (۱۳۹۶). مصاحبۀ اینترنتی محمدحسین فیاض با جواد حسینی. ۱۳ قوس ۱۳۹۶؛ صمیمی، سلیمان. (۱۳۸۹). «هزاره‌ها در ویکی پدیای عربی». شبکۀ سراسری مردم هزاره. بازیابی ۱۴ قوس ۱۳۹۶. www.hazarapeople.com؛ فرهنگ، میرمحمدصدیق. (۱۳۷۱). افغانستان در پنج قرن اخیر. قم: اسماعیلیان؛ کشتمند، اسدالله. (۱۳۹۹).  «یادداشت اسدالله کشتمند بر مدخل اسلحه‌سازی». ارسال‌شده به دفتر دانشنامه ۱۸ حمل ۱۳۹۹؛ مقصودی، عبدالحسین. (۱۳۶۸). هزاره‌جات سرزمین محرومان. کویته: بی‌نا؛ نوروزی، جمشید. (۱۳۹۴). «زمینه‌ها و عوامل اجتماعی و طبیعی رشد سازمان نظامی غوریان». در دو فصلنامۀ تحقیقات تاریخ اجتماعی. دورۀ پنجم. شمارۀ ۹. صص ۱۲۱ تا ۱۴۲؛ ویکی‌پدیا. (۱۳۹۶). «صنایع افغانستان». بازیابی ۱۹ قوس ۱۳۹۶؛ یزدانی، حسین‌علی. (۱۳۷۰). صحنه‌های خونینی از تاریخ تشیع در افغانستان. مشهد: مؤلف.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *