جغرافیا, محتوای اپلیکیشن

القو /Olqu/

منطقه‌ای در ولسوالی شارستان ولایت دای‌کندی
مؤلف: محمدهاشم علی‌زاده
جلد اول، ویراست دوم

قریۀ القو / القان مرکز ولسوالی شارستان ولایت دای‌کندی است. القو از شرق به قریه‌های کِلِیچ، مُور (مهر) و پالِیچ؛ از غرب به درۀ سنگ‌سار و قریۀ کُتُوت؛ از شمال به قریۀ چُکشار (چُکشهر) و از جنوب به قریۀ مُور (مهر) محدود می‌شود.

قریه‌های کوچک القوی بالا عبارت‌اند از: جِرمَه، کوه قلعۀ کافر، شِنیَه، پشت‌قلعه، پِیتَو، گنده‌بغل، کوته‌گگ، کاج، لَرشِیو، قلعۀ تخت‌بالا، قلعۀ تخت‌پایین، گِردَک، گیرُوی‌چشمۀ‌قانی، نَوِی‌گُنبد و اِشتَغَک. قریه‌های کوچک القوی پایین عبارت‌اند از: غاجُو، رامُوک، نَیخَرُو، شهراه، قلعۀ حافظ، گِردَک، نَوُورَک، بَلِی‌بَند، قَدِ‌سَنگا / دارالامان، خِسرِو، بُوم، کاریزتُورِی، لَهَمرُود، پَندَل، اُشتُرمرده، سنگ‌وُرشانده، نمازخانه، کارِیزک و لادُوگَگ (اکبری، 1398؛ جعفری، 1398).
القو دو شورای انکشافی به نام‌های القوی بالا و القوی پایین دارد. این قریه درحدود 664 فامیل جمعیت دارد.
آب‌و هوای القو معتدل و تابستان آن گرم و زمستان آن تا حدی سرد است. کوه‌های قلعۀ کافر، سیاه‌اَرچَه، دَیمه و بندمُرغ‌شِی از کوه‌های قریه هستند (همان).
در گذشته این منطقه به عنوان یکی از مناطق حاصل‌خیز شارستان مشهور بوده است. زمین‌های زراعتی آن آبی است و حاصلات آن در دو فصل برداشت می‌شود. گندم، جو، جَوارِی، شلغم، شَبتَل، ماش، لوبیا، نخود و رِیشقَه از محصولات زراعتی این منطقه به حساب می‌آید. بادام، زردآلو، سیب، توت، انگور، چهارمغز، انار، انجیر، دُونَلَه، گیلاس، انار و سنجد از درختان میوۀ آن هستند. از درختان بی‌میوۀ آن می‌توان از بید، اَرهَر، سرخ بید، خَربید و بیدروسی نام برد (همان).
کوه‌ها و تپه‌های القو در قدیم پوشیده از درختان و گیاهان کوهی بوده‌اند. فعلاً به دلیل افزایش جمعیت، تغییرات اقلیمی، استفادۀ بی‌رویه از آن‌ها برای سوخت و… آسیب جدی دیده‌اند.
ساکنان منطقه به زراعت، مال‌داری، دکان‌داری، رانندگی، معلمی، کار در ادارات دولتی و خصوصی مشغول هستند. مردم القو نسبت به سایر قریه‌ها کم‌تر مهاجر شده‌اند.
آب آشامیدنی منطقۀ القو از چشمه‌ها و چاه‌ها با پمب دستی تأمین می‌شود و برق روشنایی از صفحات خورشیدی به دست می‌آید (همان).
بیشتر ساکنان این منطقه از طایفۀ قَره‌قُولدُوغ سه‌پای دایزنگی هستند (ناطقی، 1398)؛ اما برخی دیگر، بیشتر ساکنان آن را از طایفۀخوشمَدی / خوش‌آمدی دایزنگی دانسته‌اند (تقدسی، 1398). ساکنان فعلی القو از تولواره‌های تاجیکو / تاجیک (شاخه‌های قُربُو، لَزِیری و گیزابی)، میرُو / میر، لاله، پَترَه، لعل‌محمد و سادات هستند. یک گروه از خانوار سیداکبرشاه هستند و از پشی و شیرداغ مالستان به القو آمده‌اند و گروه دوم تعدادی از فراریان دورۀ امیر عبدالرحمان خان هستند که از قریۀ سنجد گیزو به این قریه آمده‌اند (جعفری، ۱۳۹۸؛ اکبری، ۱۳۹۸).
القو در قدیم، جزء قلمرو سه‌پای دایزنگی بود. در دورۀ عبدالرحمان، هنگامی که میرها و خوانین هزاره، به شمول میرعظیم بیگ‌سه‌پای در اَوقُول پیمان بستند که در مقابل عبدالرحمان مقاومت کنند، القو در جمع «یاغستان هزاره» قرار گرفت (ناطقی شفایی (کیو)، ۱۳۹۸).
مقر حکمروایی سه‌پای دایزنگی در سال 1313 ش از قریه‌های غاف و زردنی به القو انتقال یافت و بعد از این تاریخ القو اهمیت سیاسی و تاریخی پیدا کرد. دلیل انتقال مقر حکمروایی به القو، گذشته از موقعیت طبیعی و جغرافیایی آن، اقدام داوطلبانۀ حسین بیگ بود که زمین و قلعۀ شخصی خودش را همراه با حقابۀ آن به عنوان مقر حکومتی برای حکومت واگذار کرد (ناطقی شفایی (کیو)، ۱۳۹۸؛ شریفی، ۱۳۹۸؛ جعفری، ۱۳۹۸؛ وهاج، 1398).
حکمروایی القو / سه‌پای دایزنگی، بعد از ارتقای آن از علاقه‌داری به ولسوالی، در سال 1317 ش به نام یکی از مناطقِ آن «شارستان» نام‌گذاری شد (نائل، ج 2، 1397: 254). در سال 1324 ش با خیزش ابراهیم خان گاوسوار، القو مدتی در تصرف او قرار گرفت. با درخواست ظاهرشاه و صدراعظم وقت، بزرگان هزاره میان دولت و ابراهیم خان گاوسوار مصالحه کردند و دولت دوباره بر آن حاکمیت پیدا کرد (ناصری داوودی، 1390، ج ۳: 95 و 96).
در زمان صدارت داوود خان، القو به عنوان مرکز حکومت شارستان، از حکومت اعلای دایزنگی جدا شد و به ولایت ارزگان ملحق شد (نائل، ۱۳۹۷، ج 5: 90).
در 24 حمل 1358 ش با آغاز مخالفت در شارستان، القو از تصرف حکومت وقت خارج شد و قاسم‌علی موحدی (از عالمان دینی شارستان) به عنوان ولسوال شارستان انتخاب شد (جعفری، ۱۳۹۸). بعد از حدود دو ماه اداره‌ای به نام «انجمن اسلامی شهرستان» به منظور ادارۀ این ولسوالی در القو شکل گرفت و نادرعلی مهدوی به عنوان رئیس انجمن انتخاب شد. با شکل‌گیری شورای انقلابی اتفاق اسلامی افغانستان، ادارۀ ولسوالی شارستان به نام حوزۀ شورای انقلابی اتفاق اسلامی شارستان تغییر نام داد (شریفی، ۱۳۹۸؛ جعفری، ۱۳۹۸).
در خزان 1361 ش القو به تصرف گروه پاسداران جهاد اسلامی افغانستان درآمد و پایگاه نظامی به نام پایگاه «ولی‌عصر» ایجاد شد که تا زمان تشکیل حزب وحدت، یکی از مهم‌ترین پایگاه‌های این گروه بود (شریفی، ۱۳۹۸). با تشکیل حزب وحدت، القو در قلمرو حاکمیت این حزب قرار گرفت (تقدسی، ۱۳۹۸).
در ماه میزان 1377 ش گروه طالبان القو را تصرف کردند. در بهار سال 1378 ش نیروهای مردمی طالبان را از القو بیرون راندند و بعد از سقوط حکومت طالبان و تأسیس ولایت دای‌کندی و تجزیۀ ولسوالی شارستان به دو ولسوالی میرامور و شارستان، القو به عنوان مرکز ولسوالی شارستان باقی ماند (تقدسی، ۱۳۹۸؛ شریفی، ۱۳۹۸؛ جعفری، ۱۳۹۸).
برخی از منابع مکتوب از وجود مکتب دهاتی القو قبل از سال 1339 ش خبر داده‌اند (نائل، ۱۳۹۷، ج 1: 247) و منابع شفاهی نیز آن را تأئید می‌کند (جعفری، ۱۳۹۸). این مکتب دارای تعمیر بوده و بر اثر بی‌توجهی مردم تخریب شده و اثری از آن باقی نمانده است. این مکتب در سال 1344 ش به پالِیچ منتقل شد و اطفال قریۀ القو نیز به پالیچ می‌رفتند. اکنون (1398) القو یک مکتب متوسطه به نام محمدیه و لیسۀ دخترانه به نام بنت‌الهدی دارد. پسران قریه به لیسۀ پالیج معروف به لیسۀ القو می‌روند (اکبری، ۱۳۹۸؛ جعفری، ۱۳۹۸؛ وهاج، ۱۳۹۸)
القو دو شفاخانه به نام‌های القو و لیپکو دارد. شفاخانۀ القو در سال 1350 ش تکمیل شد. اولین سرطبیب آن یک خانم امریکایی به نام ببرک بود. این شفاخانه در سال‌های آغاز فعالیتش پزشکان ماهر و امکانات خوبی داشت (جعفری، ۱۳۹۸؛ تقدسی، ۱۳۹۸؛ شریفی، ۱۳۹۸) و در حال انکشاف بود؛ اما با گرایش داوود خان به سمت اتحاد جماهیر شوروی، کمک‌های کشورهای غربی و اروپایی به آن قطع شد. اکنون (1398 ش) این شفاخانه با نام شفاخانۀ ولسوالی شارستان فعالیت دارد و «مؤسسۀ مبارزه بر ضد گرسنگی» چند اتاق دیگر به آن اضافه کرده است. شفاخانۀ لیپکو (مخصوص تداوی توبرکلوز و جذام) در دورۀ ادارۀ حکومت انتقالی راه اندازی شد و از کلیۀ ولسوالی‌های ولایت دای‌کندی مراجعه‌کننده دارد (شریفی، ۱۳۹۸؛ اکبری، 1398؛ جعفری، 1398).
در سال 1349 ش یک میدان هوایی کوچک و خامه در نَوُورَک ساخته شد که در آن امکان نشست و برخاست طیاره‌های کوچک وجود دارد (همان).
بازار قدیم القو در محدودۀ ادارات دولتی و شفاخانه‌ها بود و فعلاً نیز چند باب دکان در آن وجود دارد. بازار اصلی القو را حکومت محلی وقت در سال‌های 1362 و 1363 ش پایه‌گذاری کرد که در آغاز، بازار عموم اهالی شارستان محسوب می‌شد و فعلاً به صورت نسبی رونق خوبی دارد. اکنون (1398) در القو ادارۀ ولسوالی شارستان، مدیریت عواید، مدیریت ترویج زراعت، محکمۀ ابتدائیه، ثارنوالی، آمریت صحت عامه، مدیریت حقوق و حفظ و مراقبت فواید عامه، ساختمان‌هایی اساسی و پخته‌کاری دارند. این قریه سه منبر و یک مسجد عمومی دارد (تقدسی، ۱۳۹۸؛ شریفی، ۱۳۹۸؛ جعفری، ۱۳۹۸؛ اکبری، ۱۳۹۸).
قلعۀ کافر از آثار تاریخی القو و در شرق آن و در پایین کوه است. آثار این قلعه در بالای صخره‌ای در نزدیکی یک چشمه موقعیت دارد. بر اساس اطلاعات شفاهی، این قلعه به دوره‌های پیش از گسترش اسلام در این قریه مربوط می‌شود. کهن‌سالان قریه، از وجود یک قلعۀ دیگر به نام قلعۀ حافظ در قریۀ قلعۀ حافظ خبر می‌دهند و بر اساس افسانه‌ها یک دهلیز بین این قلعه و قلعۀ کافر وجود داشته است؛ اما فعلاً اثری از این قلعه باقی نمانده است و محل آن به زمین‌های زراعتی تبدیل شده است (ناطقی شفایی (کیو)، ۱۳۹۸؛ جعفری، ۱۳۹۸؛ وهاج، ۱۳۹۸؛ اکبری، ۱۳۹۸).
یکی دیگر از آثار تاریخی منطقه، قلعۀ القو است که از دو قسمت تشکیل شده است. یک قسمت آن همان قلعه‌ای است که حسین بیگ به دولت واگذار کرده بود و قسمت دیگر آن قلعه متصل به آن است که بعدها حکومت ساخته است. در سمت شمال قلعه در عمق دره دهانۀ نقبی وجود دارد که به طرف برج شمال‌غربی قلعه با فاصلۀ بیشتر از ۱۰۰ متر کنده شده است و این همان نقبی است که ابراهیم خان گاوسوار به طرف زیر برج قلعه حفر کرده بود و با باروت برج را منفجر کرد و قلعه را تسخیر کرد (شریفی، ۱۳۹۸؛ ناصری، ۱۳۹۸). این قلعه اکنون (1398 ش) به عنوان محل قومندانی امنیۀ ولسوالی شارستان استفاده می‌شود (جعفری، ۱۳۹۸).
افراد مشهور القو در گذشته عبارت‌اند از: میرمحمدرضا بیگ القانی، میریوسف بیگ، حسین بیگ (پسر میر محمدرضا بیگ)، غلام‌حسین خان (وکیل مردم شارستان در دور سیزدهم پارلمان)، سید اکبرشاه، سید طاهرشاه (وکیل مردم شارستان در دور دوازدهم پارلمان)، سید طالب‌شاه، حبیب‌شاه (سه پسر سید اکبرشاه)، ناظرحسین شهرستانی، رستم بیگ (پسر حسین بیگ)، لاله کربلایی، محمدعظیم، اسلم چارسره، غلام‌نبی زرنگ (پسر اسلم)، عبدالعلی شهرستانی (معروف به تورن) و ناظربیگ قلعۀ زرد (شریفی، ۱۳۹۸؛ وهاج، ۱۳۹۸؛ اکبری، ۱۳۹۸؛ جعفری، ۱۳۹۸).
افراد مشهور القو در حال‌حاضر عبارت‌اند از: سردار علی جعفری، غلام‌یحیی اکبری، حاجی ناصر، محمدحسین وهاج، قربان راموک (شاه‌قربان هاشمی)، عارف‌حسین داوری، شیرحسین سلطانی، شیرین محسنی (نمایندۀ پارلمان)، شیما رستمیان (نمایندۀ شورای ولایتی دای‌کندی)، خلیفه‌عرضی، سید میراحمد اطهری، محمدعلی‌ خان کربلایی (نواسۀ رستم بیگ)، سید مبارک‌شاه رضوی (روحانی)، ابراهیم فرزام، حاجی‌خادم و حاجی عارف‌حسین.
منابع: اکبری، غلام‌یحیی. (1398). مصاحبۀ تلفنی و اینترنتی محمدهاشم علی‌زاده با غلام‌یحیی اکبری. 1 جدی 1398؛ تقدسی، محمدعیسی. (1398). مصاحبۀ حضوری محمدهاشم علی‌زاده با محمدعیسی تقدسی. کابل. 5 جدی 1398؛ جعفری، سردارعلی. (1398). مصاحبۀ حضوری محمدحسین سیرت با سردارعلی جعفری. نیلی. 15 جدی 1398؛ شریفی، محمدباقر. (1398). مصاحبۀ حضوری محمدهاشم علی‌زاده با محمدباقر شریفی. کابل. 8 جدی 1398؛ ناصری داوودی، عبدالمجید. (1390). مشاهیر تشیع در افغانستان، ج 3. چاپ اول. قم: مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی؛ ناطقی شفایی (کیو)، خادم‌حسین. (1398). مصاحبۀ حضوری محمدهاشم علی‌زاده با خادم‌حسین ناطقی شفایی (کیو). کابل. 30 قوس 1398؛ نائل، حسین. (1397). مسائل هزاره. جلد ۱، ۲ و ۵. چاپ اول. کابل: بنیاد اندیشه؛ وهاج، محمدحسین. (1398). مصاحبهٔ حضوری محمدهاشم علی‌زاده با محمدحسین وهاج. کابل. 6 جدی 1398.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *