تاریخ, محتوای اپلیکیشن

انوشتکین (نیمۀ دوم قرن پنجم ق)

سر سلسلۀ خوارزمشاهیان
مؤلف:‌ عبدالحکیم محمدی (کاظمی)
جلد اول، ویراست دوم

انوشتکین در نیمۀ دوم قرن پنجم قمری / یازدهم میلادی می زیسته‌است. نسب او روشن نیست، چنان‌که محل تولدش نیز شناسایی نشده است. ازاین‌رو، تعلیم و تربیت او در کودکی و جوانی‌اش مشابه غلامان آن روزگار بوده است.

کفایت و کاردانی ثبت‌شده از او در تاریخ، نشان از استعداد وی در فراگیری زبان و فرهنگ فارسی دارد و همین نکته باعث فروش او به امیران سلجوقی بوده است. معاصران او از سلسلۀ غوریان ملک‌محمد بن عباس و قطب‌الدین حسن؛ از سلسلۀ غزنویان، ابراهیم شاه؛ از سلاطین سلجوقی، ملک‌شاه، برکیارق، محمد و احتمالاً سنجر بوده‌اند. از این‌رو، مطالعۀ زمانۀ او ذیل رجالِ سلسله‌ها قابل پیگیری است.

خانوادۀ انوشتکین نامعلوم است و نیز، اولین صاحب او که مردی غرجستانی بوده، شناسایی نشده است. صاحب دوم او «بِلکابِک» است (حسینی خواندمیر، ۱۳۸۰، ج ۲، ۶۲۹).

 به احتمال زیاد، انوشتکین جوانی تا رسیدن به سن رشد کامل را در غرجستان گذرانده است، چرا که پیش از این سن و سال، رغبت چندانی برای خرید او به وسیلۀ بزرگان لشکری وجود ندارد.

نخستین گزارش از نقش نظامی‌اش تحت ادارۀ سلجوقی، مربوط به ۴۶۵ ق / ۱۰۷۳ م است که همراه با کُمُشتکین بلکابِک به سکلکند از نواحی تخارستان (حموی، ۱۹۹۵م، ج ۴: ۲۳) برای جلوگیری از نفوذ غزنویان یورش برده بودند (ابن اثیر، ۱۳۸۵، ج ۱۰: ۷۸). در عصر ملک‌شاه سلجوقی (۴۶۵ تا ۴۸۵ ق / ۱۰۷۳ تا ۱۰۹۲ م) کمشتکین بلکابک، مالک انوشتکین از سرداران مطرح لشکر است (حسینی، ۱۳۸۴: ۱۰۷) و از عوامل ورود انوشتکین به دربار در عصر ملک‌شاه است. علاوه بر این، توانایی‌های خود انوشتکین نیز از عوامل ترقی او دانسته شده است (جوینی، ۱۳۸۵، ج ۲: ۲). انتصاب انوشتکین به منصب «طشت‌داری» در ۴۷۰ ق / ۱۰۷۸ م هم ذکر شده است (ذهبی، ۱۴۰۶: ۱۵). پس ورود او به دربار، بین ۴۶۵ ق / ۱۰۷۳ م و ۴۷۰ ق / ۱۰۷۸ م مبهم است. وی علاوه بر طشت‌داری، منصب درون‌درباری دیگری نداشته است. ازاین‌رو، پاره‌ای از منابع وی را از اتابکان ملوک سلجوقی دانسته‌اند (ابن عربشاه، ۱۴۲۱: ۵۴۳؛ عزاوی، ۱۴۲۵، ج ۱: ۱۰۹) که با مربی او کُمُشتکین بلکابک اشتباه شده است.

منصب سوم او «خوارزم‌شاهی» است. مطابق نظام «اِقطاعی» سلجوقیان، خوارزم هم به «طشت‌دار» تعلق داشت که هزینۀ این اداره را از مالیات خوارزم تأمین می‌کرد (جوینی، ۱۳۸۵، ج ۲: ۲؛ بیات، ۱۳۸۴: ۲۷۱ و ۲۸۱؛ اعتمادالسلطنه، ۱۳۶۷، ج ۲: ۱۰۳۶؛ بارتولد، ۱۳۶۶، ج ۲: ۶۸۰) و انوشتکین با رسیدن به مقام طشت‌داری عملاً مالک اقتصاد خوارزم نیز بود، گرچه در عمل غلامان دیگر به حکومت آنجا می‌رفتند. نام‌های این نواب غلامان، به استثنای آخرین آن‌ها اکنجی بن قچقار، روشن نیست. برخی منابع شروع دولت خوارزم‌شاهی را در ۴۹۰ ق گفته‌اند (عزاوی، ۱۴۲۵، ج ۱: ۱۰۹) که منظور، شروع رسمی خوارزم‌شاهی است، چرا که در ۴۹۰ یا ۴۹۱ ق / ۱۰۹۷ م قطب‌الدین محمد فرزند انوشتکین، به طور رسمی به‌حکومت خوارزم منصوب و به خوارزم‌شاه موسوم شد (ابن‌کثیر، ۱۴۰۷: ۱۲ و ۱۵۴؛ جوینی، ۱۳۸۵: ج ۲: ۲).

انوشتکین و غَرجه: انوشتکین با پسوند «غرجه» معرفی شده است. منظور، غرج‌الشار یا غرجستانِ تاریخی است که در شمال‌غرب غور یا هزاره‌جات امروزی واقع بوده است و زبان و فرهنگ فارسی دری داشته و دارد (مقدسی، بی‌تا: ۳۰۹؛ حموی، ۱۹۹۵ م، ج ۴: ۱۹۳؛ حدود العالم، ۱۴۲۳: ۱۱۸؛ ابن‌حوقل، ۱۹۳۸م: ج ۲، ۴۴۴؛ حافظ ابرو، ۱۳۷۵: ۱۶۷). انوشتکین به لحاظ فرهنگی پروردۀ این محیط است، اما در تُرک بودن او امروزه تردیدی وجود ندارد (بارتولد، ۱۳۶۶: ج ۲: ۶۸۰؛ گروسه، ۱۳۵۳: ۲۸۰ تا ۲۸۵؛ قفس اوغلی، ۱۳۴۷: ۴۸). برخی از آثار جدید، وی را از مردم غرجستان دانسته (غبار، ۱۳۸۴: ۱۳۷) و در نتیجه، مردم بومی غرجستان را نیز ترک دانسته‌اند و از این رهگذر، همه هزاره‌ها را ترک دانسته‌اند (رحیمی، ۱۳۶۷: ۹؛ جاغوری، بی‌تا: ۱۸۱). بومی بودن انوشتکین غرجه، نیازمند روشن ‌شدن سه نکته است: نکتۀ اول اینکه منابع اصلی، وی را غلام خریداری‌شده از یک مرد غرجستانی می‌دانند (ابن اثیر، ۱۳۸۵: ج ۱۰، ۲۶۷؛ جوینی، ۱۳۸۵: ج ۲، ۱؛ نویری، ۱۴۲۳، ج ۲۷: ۱۹۷؛ ابن خلدون، ۱۴۰۸: ج ۵: ۱۰۵؛ فسایی، ۱۳۸۲: ۲۳۶.) در این صورت، «غرجه»‌ای بودن او صرفاً به دلیل محل خرید اوست. نکتۀ دوم اینکه بردگان ترکی، انواع مختلف داشته‌اند (عنصر المعالی، ۱۳۸۳: ۱۱۴ و ۱۱۵) و طبیعی است که بازارهای فراوان در شهرهای مجاور ماوراء‌النهر بوده است مانند نیشابور (جوزجانی، ۱۳۶۳: ج ۱: ۴۱۶)، هرات (ثعالبی، ۱۳۸۵: ۳۰۴)، بخارا (جوزجانی، ۱۳۶۳، ج ۱: ۴۴۱) و بلخ و سراهای ویژۀ آن وجود داشته است (نظامی، ۱۳۸۸: ۱۰۳؛ حسن‌زاده، ۱۳۹۲: ۲۹ و ۳۰). با توجه به جغرافیای غرجستان که بین بلخ و هرات واقع بوده و از آرامش و ثبات نسبی اقتصادی و سیاسی بهره‌مند بوده است (حدود العالم، ۱۴۲۳: ۱۱۷)، غرجستان را می‌توان از مراکز فروش برده دانست. نکتۀ سوم، «غرجستان» شامل بخشی از شمال غرب هزاره‌جات فعلی بوده است نه همۀ آن. از این‌رو نمی‌توان از رهگذر آن مردم همۀ هزاره‌جات را ترک دانست.

اینکه انوشتکین به کدام تبار ترکی تعلق دارد، روشن نیست (قفس اوغلی، ۱۳۶۷: ۴۸ تا ۵۴). زمان فوت او نیز مبهم است. مطابق برخی منابع، ابتدای خوارزم‌شاهیِ فرزندش قطب‌الدین‌محمد بن انوشتکین، در ایام حیات اوست (جوینی، ۱۳۸۵، ج ۲: ۲ و ۳). برخی فوت انوشتکین را پیش از خوارزم‌شاه‌شدن پسرش دانسته‌اند (میرخواند، ۱۳۸۰، ج ۷: ۳۲۸۰). در مجموع، فوت او در حدود ۴۹۰ ق / ۱۰۹۶ م یا اندکی بعد از آن است (عزاوی، ۱۴۲۵، ج ۱: ۱۰۹).

منابع: ابن اثیر، عزالدین علی بن ابی‌الکرم. (۱۳۸۵). الکامل فی التاریخ. جلد ۱۰. بیروت: دارالصادر؛ ابن حوقل، محمد. (۱۹۳۸ م). صورةالارض. جلد ۲. چاپ دوم. بیروت: دارالصادر؛ ابن خلدون، عبدالرحمان بن محمد. (۱۴۰۸). تاریخ ابن خلدون. جلد ۵. چاپ دوم. بیروت: دارالفکر؛ ابن عربشاه، احمد بن محمد. (۱۴۲۱). فاکهةالخلفا و مفاکهةالظرفا. قاهره: دارالافاق العربیه؛ ابن کثیر، اسماعیل بن عمر. (۱۴۰۷ ق). البدایة و النهایة. بیروت: دارالفکر؛ اعتمادالسلطنه، محمد حسن. (۱۳۶۷). مرآةالبلدان. جلد ۲. تهران: دانشگاه تهران؛ بارتولد، واسیلى ولادیمیروویچ. (۱۳۶۶). ترکستان نامه. جلد ۲. ترجمۀ کریم کشاورز. چاپ دوم. تهران: آگاه؛ بیات، عزیزالله (۱۳۸۴). تاریخ تطبیقی ایران با کشورهای جهان. تهران: امیرکبیر؛ ثعالبی، ابومنصور عبدالملک بن محمد. (۱۳۸۵). التحسین والتقبیح. تهران: میراث مکتوب؛ جاغوری، حیدر علی. (بی‌تا). هزاره‌ها و هزاره‌جات باستان. بی‌جا: بی‌نا؛ جوزجانی، منهاج الدین عثمان. (۱۳۶۳). طبقات ناصری. جلد ۱. تهران: دنیای کتاب؛ جوینی، علاءالدین عطاملک بن محمد. (۱۳۸۵). تاریخ جهانگشا. جلد ۲. چاپ چهارم. تهران: دنیای کتاب؛ حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله. (۱۳۷۵). جغرافیای حافظ ابرو. تهران: میراث مکتوب؛ حدودالعالم. (۱۴۲۳). مؤلف ناشناخته. قاهره: دارالثقافة للنشر؛ حسن‌زاده، اسماعیل. (۱۳۸۲). تاریخ ایران در عهد خوارزمشاهیان. تهران: پارسه؛ حسینی خواندمیر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین. (۱۳۸۰). حبیب السیر. جلد ۲. چاپ چهارم. تهران: خیام؛ حسینی، صدر الدین علی بن ناصر. (۱۳۸۴). زبدةالتواریخ اخبار الامرا والملوک السلجوقیه. ترجمۀ رمضان‌علی روح‌اللهی. تهران: ایل شاهسون بغدادی؛ حموی، یاقوت بن عبدالله. (۱۹۹۵). معجم البلدان. جلد ۴. چاپ دوم. بیروت: دارالصادر؛ ذهبی، محمدبن‌احمد. (۱۴۰۶ ه‍). الامصار ذوات الآثار. بیروت: دارالبشائر؛ رحیمی، نیلاب. (۱۳۶۷). «غرجستان در پویۀ تاریخ». در مجلۀ غرجستان. شمارۀ ۵. ص ۹؛ عزاوی، عباس (۱۴۲۵ ه‍). موسوعةالتاریخ العراق بین احتلالین. جلد ۱. بیروت: دارالعربیه للموسوعات؛ عنصرالمعالی، کیکاوس‌بن اسکندر. (۱۳۸۳). قابوس‌نامه. چاپ سیزدهم. تهران: علمی و فرهنگی؛ غبار، میر غلام‌محمد. (۱۳۸۴). افغانستان در مسیر تاریخ. تهران: جمهوری؛ فسایی، حسن بن حسن (۱۳۸۲). فارس‌نامۀ ناصری. تهران: امیرکبیر؛ قفس اوغلی، ابراهیم. (۱۳۶۷). تاریخ دولت خوارزمشاهی. ترجمۀ داوود اصفهانیان. تهران: گستره؛ گروسه، رنه. (۱۳۵۳). امپراطوری صحرا نوردان. ترجمۀ عبدالحسین میکده. تهران: علمی و فرهنگی؛ مقدسی، محمد بن‌احمد. (بی‌تا). احسن التقاسیم. چاپ دوم. بیروت: دارالصادر؛ میرخواند، محمد بن خاوندشا. (۱۳۸۰). تاریخ روضةالصفا. جلد ۷. تهران: اساطیر؛ نظامی عروضی، احمد بن عمر. (۱۳۸۸). چهارمقاله. تهران: صدای معاصر؛ نویری، شهاب‌الدین احمد (۱۴۲۳). نهایةالارب فی فنون‌الادب. جلد ۲۷. قاهره: دارالکتب والوثایق القومیه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *