طایفه ها, محتوای اپلیکیشن

ایسوم‌‏تمور /Isum_Tomur/

از طوایف ساکن در ولسوالی مرکز بهسود
مؤلف: محمدحسین فیاض
جلد اول،‌ ویراست دوم

ایسوم‌‏تمور  / سُمْتُمُوْر، نواسۀ بابه بهسود، نام تیره‌ای در ولسوالی مرکز بهسود، ولایت میدان وردک است. بابه بهسود فرزند سادَهْ قَبَر، فرزند بابه قَبَرْ، دارای هشت فرزند به نام‌های مَسْعُود، مَقْصُود، (یکی در وزیرستان شمالی و دیگری در جلال‌آباد میان پشتون‌ها به تحلیل رفته‌اند)، مُرادْبِیگ،‌ فاضِل‌ْبِیگ (از اجداد هزاره‌های گَدی کابل)، قَبْتِسْتُو، زَرْدَگ، دَرویش‌علی و دَولت‌ْپای بوده‌ است. اِیسُمْ‌تُمُور، فرزند زَرْدَگ است و چهار برادر او به نام‌های جِرْغَی، بُرجگی، ‌بُولاسُو وْخَواتْ یاد می‌شوند. نسل اِیسُمْ‌تُمُور از طریق دو فرزند او به نام‌های جَلِیل و بالُول (بهلول) باقی مانده است (امید بیگزاد، ۱۳۹۸).

در رابطه با نسل جلیل دو دیدگاه وجود دارد. دیدگاه اول این است که از وی شش فرزند مانده ‌است، اما نام برخی فرزندان او معلوم نیست. آنچه اکنون بین مردم مشهور است، مناطقی است که باشندگان آن‌ها خود را به این شش منسوب می‌دانند و معیار تقسیم‌بندی نیز باشندگان منطقه است. این مناطق عبارت‌اند از: مَرَک، راقُول، دِیْوال‌قُول، شَهْباز، بادُرْکَه و بابَکَه. جمعیت آن‌ها حدوداً به ۴۸۵۰ خانوار می‌رسد. دیدگاه دوم که به نظر می‌رسد به واقعیت نزدیک باشد، این است که از جلیل سه فرزند به نام‌های مَرَک، همراه و بابکه مانده است.

۱.  مَرَکْ: مَرَک، اولین فرزند جلیل است و  نام منطقۀ‌ مَرَک نیز از نام او گرفته شده‌ است.  او هشت پسربه نام‌های خُدایْداد، شِیْخَلِی، سُوْباد، قُوْلِی، بابَه‌ْداد، زَنگِی، چَنْگِیْز و دُوست‌دار داشته ‌است. قریه‌های ناوُرْسَبْز،‌ قُوْلِ‌‌بابَه،‌ خواجَه‌شاخ، ‌تُرْکَه خاکرِیْزَگ،‌ اُوْلْیاتَگ،‌ شِنْیَه،‌ سُنجِیْگِی، ‌اِیْلْبِیْدِی،‌ سَنْگْ‌قُوْل،‌ یُوغ‌جَنْگَل،‌ شِنْیَه‌بُوْلُو، بِیْلَوْسَنْگ،‌ سَرِیِیْل،‌ پِیتَاب و بَرْگَی مربوط به باشندگان نسل مَرَک هستند و در مجموع ۱۱۰۰ خانوار را تشکیل می‌دهند. برخی از شخصیت‌های مَرَک عبارت‌اند از: خلیفه قربان‌علی، ارباب سلطان‌عزیز شهید، حاجی غلام‌حسین، پاینده‌محمد، ملک سرور، شیخ آخوند، حاجی فقیرحسین، رضاداد کربلایی، سخیداد اخلاقی، خادم‌حسین مبین، امان‌الله فصیحی،  جواد احمدی، محمدنبی احمدی، محمدنسیم شهیدی (بیتاب، ۱۳۹۸؛ شهیدی، ۱۳۹۸).

۲. همراه: همراه فرزندانی داشته است که باشندگان راقُول، دیوال‌قول و شهباز از نسل آنان هستند. مردمان راقول حدوداً ۱۰۰۰ خانوار را تشکیل می‌دهند. راقُولْ از اولادۀ تُورْکَه و هَمْراهْ به جَلِیل می‌رسد، از تُورْکَه فرزندی به‌ نام طُورِیْ‌محمّد و از او فرزندی به نام یادْگارِی و از وی به‌ نام قَلَنْدَر بوده که پدر چهار شاخۀ شَکَرْمحمّد، ظَفَرْمحمّد، لَعْلْ‌محمد و بازْمحمّد هستند. نفوس فعلی راقُوْل از همین چهارشاخه جدا شده ‌است (گوهری، ۱۳۹۸) باشندگان سَرِدِیوالْ‌قُوْل به چهار شاخه سَبْزْعلی، گُلْ‌بِیْگ، لایِق و مُشْکَه، فرزندان وَلی‌محمد، فرزند هَمْراه، فرزند جلیل تقسیم می‌شوند. این چهار شاخه حدود ۷۰ خانوار را تشکیل می‌دهند (معتمدی، ۱۳۹۸). باشندگان قریه‌های سِرتُوْپ،‌ دَهَنَ شَهْباز،‌ زَرْتالَه مربوط به شاخه‌ شَهْبازْ هستند. دو شاخۀ اَمِیْرْبِیْگ و عَلِیْ‌بِیْگ، فرزندان فَقِیرمحَمد، فرزند پَتْرَه، فرزند بَنْدِعَلِی، فرزند هَمْراه، فرزند جَلِیل هستند. این دو شاخه حدود 100 خانوار هستند. هرسه قریه (راقُوْل، ‌سَرِدِیوال‌ْقُوْل و شَهْباز) را به نام «سه قوم» نیز یاد می‌کنند. برخی شخصیت‌های آن‌ها عبارت است از: باقر زوار، ارباب یعقوب، یزدان‌بخش خزانه‌دار، ارباب صاحب‌داد، ارباب یعقوب‌علی، ملّا خالق‌داد، حاجی صفرمحمد، الله‌داد مجیر، محمدحسن صوبه‌دار، ملا میرزاحسین، کلانتر علی‌گوهر، سخیداد ذهاب، محمدناصر نصیب، حامدحسین ذهاب، حاجی حسین وارث، سهراب‌علی صفری، محمدصابر نصیب، رشید خان زرنگ، محمدامان یزدانی، ارباب ضامن، حاجی حسین، حاجی خادم‌حسین، حاجی فقیرحسین، حاجی داراب،  عوض کلانتر، حاجی علی‌محمد، حسین‌بخش طاهری، جواد عادلی، حاجی سلطان، میرزا حسین‌بخش (همان).

۳. بابکَه: وی سومین فرزند جلیل است. نسل او از طریق بادُرکه باقی مانده است (رک: بابکه، شاخه‌ای در ولسوالی مرکز بهسود؛ رک: بابکه، منطقه‌ای در ولسوالی مرکز بهسود).

از بالُوْل هفت فرزند مانده و این فرزندان، شاخه‌هایی چون خانِه‌ْبَیُو، خانِهْ‌باتُور، خَلِیل، خُوْجاسُو (خواجه حسن) مِیرْچِیلْتُو (میرچهل‌تن)، چُوْلِی و سَراب را تشکیل می‌دهند (همان).

1. شاخۀ خانِهْ‌بَیُو،‌ چهار دَنْگ است و باشندگان دو دَنْگ در منطقۀ تاجِیْکو و قریه‌های دیوالِی،‌ قَلایْ‌دَشتْ، ‌اُوتَهْ‌پُورْ، ‌تَیْنَه‌ْ‌قِشْلاقْ،‌ سُمُوْچَکْ، ‌پَنْجِیْ،‌ گِرْدْاُولَنگْ و دَشْتَکْ به سر می‌برند و حدود ۵۰۰ خانوار هستند. در قریه‌های یاد شده مردم به پنج شاخۀ فرعی به نام‌های مَزِیْد، خُوشِیْ، نَظَر، فَیْضِی و دادُل تقسیم می‌شوند و مشاهیر این شاخه عبارت‌اند از: غلام‌حیدر، ارباب بوستان، ارباب عیسی، برات کربلایی، ارباب هاشم، بختیاری زوار، عوض‌علی کربلایی، نبی کربلایی، محمدعظیم، محمداسلم بیانی، حاجی سخیداد غافل، علی‌یاور نجات،  (بیانی، ۱۳۹۸). منطقۀ سَوُزْسُمُوچ با قریه‌های زیر مجموعۀ خود دَنْگْ دیگری را تشکیل می‌دهد و در آن‌ها حدود ۳۰۰ خانوار زندگی می‌کنند و به شاخه‌های: لَعْلْ‌بِیْگ، نَظَر، مِیر و ناقلینِ «قوم‌ چَوْلِی» به نام دُورْدَنگ تعلق دارند. مشاهیر این شاخه که در منطقۀ سَوُزْسُمُوچ ساکن هستند، عبارت‌اند از: لعل‌بیگ، میر پیوند، میر علی‌حسن، میر دادعلی خان، کرنیل محمدعیسی خان، ملّا احمدعلی، ملّا محمدبخش، ارباب محمدحنیف، محمدعظیم، شیخ بوستان کربلایی، قومندان محمداصغر، عوض بیو، ارباب یوسف، ملا یزدان‌بخش، محمدیونس احسانی، حاجی وکیل، عوض‌علی ضابط، قربان‌علی برات، محمدعلی غلام، حاجی حسین‌علی، بابه صفدر، حاجی محمدیعقوب، فقیرحسین، احمدشاه، شیخ یوسف، شیخ حسین‌گل، حاجی احمدعلی، سهراب‌علی نیاز، محمدامین صادقی، محمدرضا مظفر، حاجی محمدسالم، رستم‌علی مختار، محمدنسیم اندیش، حاجی محمدکاظم، حاجی عبدالحسین، عبدالاحمد کربلایی، محمدیونس قیام، انجنیر داوود، خالقداد دانش (امید بیگزاد، ۱۳۹۸). دَنْگْ چهارم در منطقۀ سَفیدْ‌دِیوال ساکن است و قریه‌های دُوپُشْتَه،‌ سَرِبُوْم، ‌تَیْنَهْ‌قَلا،‌ قَلایْ‌مِیْنَه، پُشْتِ‌جُوی و خَط‌کَش، بخشی از این منطقه به شمار می‌رود و دارای ۲۸۰ خانواراست. مردم این ساحه به دو شاخۀ قَتِیْغ و پازَی (متعلق به اُورمیر) یاد می‌شوند و مشاهیر دَنْگ چهارم در منطقۀ سَفیدْ‌دِیوالْ عبارت‌اند از: محمدعلی، زوار کربلایی، سلطان کربلایی، ارباب میرزا خداداد، ملک محمدمحسن، ارباب محمدانور، حاجی حسین‌علی، نوروز کربلایی، محمدحسن کربلایی، عوض‌علی کلانتر، محمدحسین ذکی، محمدباقر باقری، ملّا سطان‌علی، ملّا بوستان‌علی، نعیم زوار، عوض‌علی فاضلی، حسین بخش کاکا، محمدجوادجوادی، حاجی رجب بیگ، محمدعلی کلانتر، حاجی ناصر،  محمدسالم رضایی، روح‌الله حکیمی، ارباب محمداسماعیل، ارباب حسین انوری، غلام‌علی امینی، ذوالفقاری، محمدهادی باقری (جوادی، ۱۳۹۸).

۲.  شاخۀ خانِهْ‌باتُوْر در قریه‌های کُهْنَه‌دِهْ، ‌زَرْسَنگ، ‌زِیْرات،‌ شِیبْرَگ،‌ شَمَکَه،‌ گردُو‌بُریْدَه،‌ بابَه‌خان، سیاه سَنْگَگ و سَنْگِنَگ زندگی می‌کنند و‌ جمعیت‌شان حدود ۴۰۰ خانوار است. باتور دارای سه فرزند کَلُوْزَیِی، مِینَه‌زَیِی وخُرْدَگْ‌زَیِی بوده است و از کَلُوْزَیِی، دو فرزند به نام فَقِیر و پَتْرَه مانده‌است. مشاهیر شاخۀ خانِهْ‌باتُوْر عبارت از: ملّا محمدجمعه، ارباب رمضان، ملّا اسماعیل، میرزا حسین، غلام‌حیدر،  نوروز کربلایی، ملک تیمور، شیخ چمن، حاجی خان‌میر، پاینده قدم، ملک رمضان، حاجی محمدبخش، ملک محمدحسین، محمداسود بلال، حاجی میرحسین، ملک بهمن (ناطقی، ۱۳۹۸).

۳.  شاخه خَلِیل که به دامَنِ‌خَلِیل معروف است، در قریه‌های سَرِبُلاق،‌ پَلال،‌ سَرِتالَه،‌ تُول‌حاجِی،‌ دَوْلت‌غَرِیبَی،‌ سَنْگْ‌‌زِیر و ‌آبْتَک در حدود ۵۵۰ خانوار زندگی می‌کنند.  یزدان‌بخش، کربلایی علی خان، حاجی صفرمحمد، الله‌بخش ناطقی، حاجی خان‌علی، عبدالغنی علی پور از این شاخه هستند (امید بیگزاد، ۱۳۹۸).

۴.  شاخه خُوجاسُو (خواجه‌حسن)، در حدود 140خانوار و دارای سه قریۀ کوچک دیگر به نام‌های گاوْمُرده،‌ پایْ‌چَل و بَلْدَرْغَنَه‌گَگ هستند (ابراهیمی، ۱۳۹۸).

۵. شاخه مَیْرْچَهَلْ‌تَن‌ ساکن قریه‌های سِیْنَهْ‌بُلاقْ،‌ چهاربُرْجَه،‌ گَرْدَن‌غُوْلِی،‌ اُوْرْسِیْنَگ و نَوقَلا هستند. نفوس آن‌ها حدوداً به ۵۰۰ خانوار می‌رسد. مشاهیر شاخۀ مَیْرْچَهَلْتَن عبارت‌اند از: نوروز کلانتر، الله‌بخش، حاجی فیض‌محمد، شادبیگ، نظربیگ، ملّا برات، کلانتر نوروز، محمدصفا، محمد‌عطا، غلام‌محمد آخوند، صفرمحمد آخوند، عبدالواحد واحدی، مأمور محرم، فضل‌احمد، نوروزعلی معتمدی عیدمحمد فیاضی (معتمدی، ۱۳۹۸).

۶. از چُولِی دوازده فرزند مانده و هفت فرزند او به نام‌های: کَلانْ‌زَیِی، خُورْدَگْ‌زَیِی، یادْگارِی، دَرْمان، پَنْدْپَدْر، شادْبِیْگ و تُوْمان بوده‌اند. شاخه چُوْلِی ‌شامل قریه‌های دِیْوالْ قُول، سَفِیدْسَنْگَگ، کَلِیْلْ‌مُرْدَه، ناهُوْرْبَنْدَه، سَرِآس، بُوْم، بُرْغْسِنَک، دَهَنِ‌سای، سِیاهْ‌خَرَگ، آبْدَرَه، خُوْجَه‌داد و سَراب می‌شود. این قریه‌ها حدود ۶۰۰ خانوار دارند. سید میرحسین رضوانی، حاجی صفدر، حاجی اسحق، ارباب سلطان، حاجی گلستان، شیخ درمانی، حاجی شیخ انور، حاجی مراد علی، قاضی محراب‌علی خان، عنایت‌الله حفیظ، قاضی ضامن‌علی خان از شاخه چُوْلِی هستند (عرفانی، ۱۳۹۸).

۷.  شاخۀ سَرابْ از نظر تباری با شاخۀ چُولِی ارتباط دارد. نفوس آن حدوداً به 50 خانوار می‌رسد. استا مرادعلی، آخوند محمدعیسی، استا رضا از شاخه سَرابْ هستند  (معتمدی، ۱۳۹۸).

البته در بین تیرۀ اِیسُم‌تُمُور، شاخه‌هایی هم هستند که ریشهٔ اصلی آن‌ها روشن نیست (غرجستانی، ۱۳۶۶: ۵۷). این تیره در اطلس منتشرشده در لندن، با عنوان اِیسَک‌تُمُور و مغول معرفی شده است (خاوری، ۱۳۸۵: ۱۴۲).  مردم منطقه گاه در نگارش احسان تیمور می‌نویسند که به نظر می‌رسد عربیزه شده باشد و درست نیست (حسینی، ۱۳۹۸).

پی جی میتلند، خاورشناس غربی، مناطق هزاره را به سه قسمتِ پسکوه، ارزگان و اجرستان تقسیم کرده و دربارۀ اِیسُم‌تُمُور می‌گوید: «در منطقۀ پسکوه، طایفهٔ ایسام‌تمور بهسود زندگی می‌کند که از بقیۀ قبیله جدا بوده و استقلال خود را حفظ کرده است» (میتلند: ۱۳۷۶: ۱۱۷). او در گزارشی دیگر که در سال ۱۲۶۴ ش با عنوان «ایسک‌تمور» تهیه شده، بر این باور است که این شاخه در مجموع شاخهٔ فرعی ندارد و حدود ۹۰۰ خانوار از آن در راقُول، دِیوال‌قُول، پُشت باداَسیه و سنگشانْدَه زندگی می‌کنند و رهبران‌شان میرحسن و عاشور هستند (همان: ۵۱).

اکنون (۱۳۹۸ش) جمعیت اِیسُم‌تُمُور در مجموع، حدود ۱۰ هزار خانوار تخمین زده می‌‌شود و عدهٔ زیادی از این  مردم به کابل،‌ غزنی،‌ ایران، ‌پاکستان،‌ اروپا و استرالیا مهاجرت کرده‌اند (حسینی، ۱۳۹۸).

منابع: امید بیگزاد، باقی‌دار. (۱۳۹۸). مصاحبۀ اینترنتی محمدامین حسینی با باقی‌دار امید بیگزاد. ۲۰ جدی ۱۳۹۸؛ بیانی، محمداسلم. (۱۳۹۸). مصاحبۀ حضوری باقی‌دار امید بیگزاد با محمداسلم بیانی. ۱۰جدی ۱۳۹۸؛ بیتاب، علی‌محمد. (۱۳۹۸). مصاحبۀ حضوری باقی‌دار امید بیگزاد با علی‌محمد بیتاب. ۱۴جدی ۱۳۹۸؛ جوادی، محمد جواد. (۱۳۹۸). مصاحبۀ تلفنی باقی‌دار امید بیگزاد با محمدجواد جوادی. ۱۲جدی ۱۳۹۸؛ حسینی، محمدامین. (۱۳۹۸). مصاحبۀ اینترنتی محمدحسین فیاض با محمدامین حسینی. ۱۵دلو ۱۳۹۸؛ خاوری، محمدتقی. (۱۳۸۵). مردم هزاره و خراسان بزرگ. تهران: عرفان؛ شهیدی، عبدالرزاق. (۱۳۹۸). مصاحبۀ تلفنی باقی‌دار امید بیگزاد با عبدالرزاق شهیدی. ۱۴ جدی ۱۳۹۸؛ عرفانی، محمدعارف. (۱۳۹۸). مصاحبۀ تلفنی باقی‌دار امید بیگزاد با محمدعارف عرفانی. 12 جدی ۱۳۹۸؛ غرجستانی، محمدعیسی. (۱۳۶۶). تاریخ نوین هزاره‌جات. کویته: شورای فرهنگی اسلامی افغانستان؛ گوهری، عبدالرزاق. (۱۳۹۸). «شجره‌نامۀ راقول، تدوین‌کننده عبدالرزاق گوهری». ۱۰ جدی ۱۳۹۸؛ معتمدی، نوروز. (۱۳۹۸). مصاحبۀ حضوری باقی‌دار امید بیگزاد با نوروز معتمدی. ۱۵ جدی ۱۳۹۸؛ میتلند، پی جی. (۱۳۷۶). هزاره‌ها و هزارستان. ترجمۀ محمداکرم گیزابی. قم: مرکز فرهنگی نویسندگان افغانستان؛ ناطقی، الله‌بخش. (۱۳۹۸). مصاحبۀ باقی‌دار امید بیگزاد با الله‌بخش ناطقی. ۱۱ جدی ۱۳۹۸.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *