شخصیت ها, محتوای اپلیکیشن

ابوعلی بن محمد بن سوری (حدود ۴۲۰ ق)

از امرای سلسلۀ غوریان
مؤلف: محسن شریفی
جلد اول، ویراست دوم

ابوعلی فرزند بزرگ امیر محمد سوری بود. پس از اینکه پدرش از سلطان محمود غزنوی شکست خورد، دستگیر و روانه غزنین شد. پدرش نتوانست بار سنگین اسارت را تحمل کند و با زهری که در نگین انگشترش مخفی کرده بود، خودکشی کرد. سلطان محمود حکومت غور را به ابوعلی واگذار کرد (جوزجانی، ۱۳۶۳، ج ۱: ۳۳۰؛ ابن‌اثیر، ۱۹۶۵، ج ۹: ۲۲۲).‏

جوزجانی از او به عنوان فردی نیکوسیرت و با اخلاق و معتقد به دین اسلام یاد می‌کند که در ایام امارت پدرش بر غور و جبال مندیش،‌ در میان غوریان محبوبیت زیادی داشته است. اگرچه پدرش در برابر امیر سبکتگین و سلطان محمود غزنوی سرکشی و تمرد می‌کرد، امیر ابوعلی با دربار غزنین مراوده و مکاتبه داشت و اظهار دوستی می‌کرد (جوزجانی، ۱۳۶۳، ج ۱: ۳۳۰؛ مبین، ۱۳۸۲: ۳۳‌).

امیر ابوعلی به دلیلِ داشتن رابطۀ حسنه با غزنویان، مشکل خارجی نداشت و قلمروش در امنیت داخلی نسبی بود. از این‌رو، بیشتر ایام امارت خود را به عمران و آبادی سرزمین غور گذراند و به بنا کردن مساجد و مدارس و دیگر بناهای عام‌المنفعه پرداخت و برای هزینه‌های آن‌ها موقوفاتی تعیین کرد. در دورۀ او غوریان در رفاه و امنیت به سر می‌بردند (فروغی ابری، ۱۳۹۱: ۲۱). به روایت منابع تاریخی، او نسبت به مردم به نیکویی رفتار می‌کرد و به علما، عباد و زهاد احترام خاص می‌گذاشت و اجناسی چون جوشن، زره، خود و شمشیر به عنوان مالیات سالانه به دربار غزنین می‌پرداخت. در دورۀ او اسلحه‌سازی غور در آسیای میانه شهرت داشت (حبیبی غوری، ۱۳۹۰: ۱۱۰).

ظاهراً ابوعلی تا عهد سلطان مسعود غزنوی در غور حکومت می‌کرده است و احتمالاً سلطانِ غزنین به سبب گرفتاری‌هایی که در هندوستان و خراسان داشته، کمتر به غور توجه می‌کرده است (فروغی ابری، ۱۳۹۱: ۲۱).

برادر ابوعلی، شیش (شیث) بن محمد در سایۀ حمایت او در غور زندگی می‌کرد. پسر شیش (شیث) به نام عباس که فردی شجاع و نترس بود، به مخالفت با کاکای خود ابوعلی برخاست و او را دستگیر کرد و سرزمین غور را به تصرف خویش درآورد (جوزجانی، ۱۳۶۳، ج ۱: ۳۳۰؛ مستمند غوری، ۱۳۸۷: ۴۱). علت مخالفت عباس با کاکایش، روابط خوب و حسنۀ ابوعلی با غزنویان بود. بسیاری ابوعلی را دست‌نشاندۀ سلطان محمود می‌دانستند و این امر خلاف طرز تفکر و وضع آن روز غوریان بود که به هیچ عنوان حاضر به اطاعت از غزنویان نبودند. از همین رو، با مرگ سلطان محمود و روی کار آمدن سلطان مسعود، زمینۀ مخالفت عباس علیه ابوعلی فراهم شد و عباس پس از غلبه بر او، هرگز حاضر به اطاعت از دربار غزنویان نشد (پژواک، ۱۳۴۵: ۱۱۶).

منابع: ابن اثیر، عز الدین أبو الحسن على بن ابى الکرم (۱۹۶۵). الکامل فی التاریخ. جلد ۹. بیروت: دارالصادر؛ پژواک، عتیق‌الله. (۱۳۴۵). غوریان. کابل: انجمن تاریخ افغانستان؛ جوزجانی، منهاج‌الدین سراج. (۱۳۶۳). طبقات ناصری. جلد ۱. تهران: دنیای کتاب؛ حبیبی غوری، نثار احمد. (۱۳۹۰). امپراطوری غوری‌ها. بی‌جا: بنیاد فرهنگی جهانداران غوری؛ فروغی ابری، اصغر. (۱۳۹۱). تاریخ غوریان. تهران: سمت؛ مبین، ابوالحسن. (۱۳۸۲). سرگذشت غوریان. تهران: مؤسسۀ فرهنگی اهل قم؛ مستمند غوری، قاضی غوث الدین. (۱۳۸۷). تاریخ مختصر غور. هرات: مولوی‌زاده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *