شخصیت ها, محتوای اپلیکیشن

افشار، محمدامین (۱۲۸۸ تا ۱۳۵۸ ش)

عالم مذهبی و فعال سیاسی
مؤلف: اسماعیل بختیاری
جلد اول، ویراست دوم

محمدامین افشار، فرزند محمدنبی از تجار مذهبی و متولد کابل در سال ۱۲۸۸ ش / ۱۹۰۹ م است. او قرآن و برخی درس‌های ابتدایی را از پدر آموخت، تحصیلات مقدماتی را نزد عالم بلخی که به واسطۀ پدر با او آشنا شده بود، گذراند و برای ادامۀ تحصیل در درس‌های سید علی‌احمد حجت، عالم مزاری و برخی عالمان دیگر شرکت کرد. کابل در زمان تحصیل او به دلیل حضور برخی علمای صاحب‌نام، به کانون فرهنگی شیعه در افغانستان تبدیل شده بود (بینش، انصاری و خلوصی، ۱۳۹۰: ۴۵۷؛ بختیاری، ۱۳۸۵: ۱۸۹ و ۱۹۰ و ۲۴۵).

محمدامین افشار در کابل مبانی فقه شیعه و سنی، حکمت و فلسفه را فراگرفت. سپس عازم نجف شد و سطوح عالی و درس‌های خارج فقه و اصول را در آنجا آموخت. برای گذراندن درس‌های اخلاق، در زمرۀ شاگردان آیت‌الله قاضی درآمد (صمدی، ۱۳۷۷، ۵۱؛ آیتی، ۱۳۹۰: ۲۰۸). پس از دوازده سال اقامتِ افشار در آنجا، برخی فقهای طراز اول نجف بر درجۀ اجتهاد او صحه گذاشتند (عادلی حسینی، ۱۳۹۳: ۸۱).

محمدامین افشار هم‌زمان با روی کار آمدن محمدظاهر شاه (۱۳۱۲ تا ۱۳۵۲ ش) عراق را به مقصد ایران ترک کرد. برخی از علمای تهران از او برای تدریس در مدرسۀ «مروی» و اقامت در این شهر دعوت کردند؛ اما او به کابل بازگشت. کمی بعد دعوت جمعی از مردم مزارشریف را پذیرفت (ناصری داوودی، ۱۳۹۰، ج ۲: ۱۳۴). او چند سالی در مزارشریف و دره‌صوف و چهارکنت، علوم دینی را تبلیغ و ترویج کرد و خدمات مذهبی ارائه داد. همچنین تعدادی مسجد و مدرسۀ دینی را به کمک مردم بنا نهاد و تعدادی دیگر را بازسازی کرد و شاگردان بسیاری از اهل تسنن و تشیع جهت تحصیل علوم دینی نزد او گرد آمدند.

افشار پس از شش سال فعالیت علمی و مذهبی در شمال افغانستان، به دعوت مردم کابل، در منطقۀ افشار، واقع در غرب کابل مسکن گزید و علوم دینی را تدریس کرد. طرح مناظرات و مباحثات کلامی و عقیدتی در منبرها و مجالس، بارها منجر به احضار او از طرف حکومت وقت شد (عادلی حسینی، ۱۳۹۳: ۸۲) او پس از چندی در منطقۀ قلعۀ فتح‌الله خان در شرق کابل مستقر شد و در سال ۱۳۴۳ ش، پس از مشورت با برخی مجتهدان نجف و اجازۀ آن‌ها، وجوه شرعی به‌دست‌آمده را صرف ساختن مدرسۀ علوم دینی و حسینیه کرد (عادلی حسینی، ۱۳۹۳: ۸۳؛ شفایی، ۱۳۶۸: ۵۶؛ حسن‌زاده، ۱۳۹۰: ۳۷۹). به گفتۀ برخی، این اولین مدرسۀ علوم دینی جامع و بزرگ در تمام افغانستان بود که سی اتاق داشت. او برای تدریس، روشی را برگزید که متأثر از روش‌های سنتی حوزه‌های علمیۀ نجف و ایران بود. اوج فعالیت‌های او همزمان بود با بهبودی نسبی در اوضاع سیاسی و اجتماعی‌ هزاره‌ها. افشار کتابخانه‌ای را به مدرسه‌اش الحاق کرد تا پاسخگوی نیازهای طلاب و محصلان علوم دینی باشد. او برخلاف برخی علمای سخت‌گیر مذهبی، دختران را به تحصیل تشویق می‌کرد (عادلی حسینی، ۱۳۹۳: ۸۲ و ۸۳؛ فرهنگ، ۱۳۸۰: ۳۲۵).

محمدامین افشار علاوه بر اقدامات پیشین، غسل‌خانۀ مدرنی بنا کرد؛ سالنی بزرگ برای مجالس ترحیم ساخت و دوره‌هایی برای آموزش مسائل شرعی برگزار کرد (شفایی، ۱۳۶۸: ۵۸ و ۵۹). همچنین در منطقۀ مرادخانی کلاس درسی برای پاسخگویی به مسائل مذهبی برگزار کرد (عادلی حسینی، ۱۳۹۳: ۸۵). او در زمرۀ آن دسته از علمای مذهبی بود که بر اتحاد شیعه و سنی تأکید دارند.

برخی شاگردان محمدامین افشار عبارت‌اند از محمداسماعیل مبلغ، محمدیوسف بینش، سید محمدحسین مصباح و محمدهاشم صالحی. نام محمدامین افشار در بین اعضای حزب توحید و حزب رسالت آمده است که احتمالاً در اوان شکل‌گیری احزاب شیعی در افغانستان معاصر بوده است (آیتی، ۱۳۹۰: ۱۲۹). به نظر می‌رسد که شکل‌گیری و بنیان‌نهادن این احزاب اولیه، در خفا و به صورت غیرسازمان یافته بوده است.

در نیمه‌شب ۲۸ حوت ۱۳۵۷ ش، چهار روز پس از اقدام مسلحانۀ شهر هرات و سرکوب آن، مأموران حکومت جمهوری دموکراتیک افغانستان به خانۀ محمدامین افشار ریختند و او را با خود بردند. بنا به گفتۀ برخی طلاب و فرزند افشار، او پس از چند روز زندانی‌شدن، به دست مأموران حکومتی کشته شد (ناصری داوودی، ۱۳۹۰، ج ۲: ۱۳۶). در سال ۱۳۹۰ ش گور دسته‌جمعی افرادی که به دست حکومت جمهوری دموکراتیک افغانستان کشته شده بودند، کشف شد و نام محمدامین افشار در بین اسامی پنج هزار کشتگانی بود که منتشر شد (شورای علمای شیعۀ افغانستان، ۱۳۸۲: ۱۹).

آثار او بدین شرح است: تقریرات درس خارج اصول سیدعلی قاضی؛ تقریرات درس خارج اصول محمدحسین نایینی؛ تقریرات درس خارج فقه سید ابوالحسن اصفهانی؛ تقریرات درس اخلاق سیدعلی قاضی؛ تقریرات درس خارج اصول محمدباقر زنجانی؛ شرح توضیحی بر فوائد الاصول (رسائل شیخ انصاری)؛ شرح کفایۀ آخوند خراسانی در دو مجلد؛ شرح بر لئالی منظومه؛ شرح بر حکمت منظومه؛ مجموعه مقالات علمی و فلسفی؛ رسالات در علم جفر و رمل و اعداد و مجموعه‌ای از سخنرانی‌ها که ثبت و ضبط شده است. این آثار منتشر نشده و به صورت نسخه‌های دست‌نویس باقی مانده است (ناصری داوودی، ۱۳۹۰، ج ۲: ۱۳۳؛ شفایی، ۱۳۶۸: ۵۶).

منابع: آیتی، عبدالقیوم. (۱۳۹۰). تمدن و فرهنگ شیعیان افغانستان. قم: مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر؛ بختیاری، محمد عزیز. (۱۳۸۵). شیعیان افغانستان. قم: شیعه‌شناسی؛ بینش، محمدوحید. انصاری، فاروق و خلوصی، محمد حسین. (۱۳۹۰). شیعیان افغانستان؛ روابط، جایگاه و جریان‌ها و احزاب. تهران: مؤسسۀ مطالعات اندیشه‌سازان نور؛ حسن‌زاده، غلام‌علی. (۱۳۹۰). آشنایی با حوزه‌های علمیه شیعیان افغانستان. قم: دارالتفسیر؛ دولت‌آبادی، بصیراحمد. (۱۳۷۱). شناسنامۀ احزاب و جریانات سیاسی افغانستان. بی‌جا: بی‌نا؛ شفایی، حسین. (۱۳۶۸). زندانیان روحانیت تشیع. قم: مؤلف؛ شورای علمای شیعه افغانستان. (۱۳۸۲). همایش اندیشه‌های علمی و عملی آیت‌الله العظمی شهید سید محمدسرور. قم: شورای علمای شیعه افغانستان؛ صمدی، محمد. (۱۳۷۷). «گفتگو با آیت‌الله محمد صمدی». [گفتگو با ماهنامۀ صراط، شماره ۱]. صص ۴۴ تا ۵۳؛ عادلی حسینی، جعفر. (۱۳۹۳). شهدای نخبه و مرزبانان اندیشه. بی‌جا: نسیم حیات؛ فرهنگ، محمدحسین. (۱۳۸۰). جامعه‌شناسی و مردم شناسی شیعیان افغانستان. قم: مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی؛ ناصری داوودی، عبدالمجید. (۱۳۹۰). مشاهیر تشیع در افغانستان. جلد ۱. بی‌جا: مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *