آداب و رسوم, محتوای اپلیکیشن

بابه پقیرک /Bâba_paqerak/

نمایش محلی در جشن‌ها
مؤلف: محمدحسین فیاض
جلد اول، ویراست دوم

نمایش بابه فَقیرَک / پَقیرَک / پِیرَک در جشن تولد و نام‌گذاری نوزاد، عروسی و دیگر مراسم خوشی هزاره‌ها با یک سری تفاوت‌هایی انجام می‌شود. در منطقۀ سراب از توابع ولسوالی جِغَتُوی غزنی، زمانی که نوزاد به دنیا می‌آید، گوسفندی را قربانی کرده و اقوام و اهل ده را دعوت می‌کنند. مراسم نام‌شانی (نام‌گذاری) در جمع اقوام برگزار می‌شود. بعد از خوردن نانِ شب و پذیرایی با چای و شیرینی، سه نفر نمایش کُمدیِ «بابه پقیرک» را اجرا می‌کنند (عطایی، ۱۳۹۰: ۳۹).

اجرای نمایش به این صورت است که سه نفر با ریش و بَروت ساختگی سفید (که با پشم گوسفند درست می‌شد) و کلاه‌های عجیب و غریب، با پشت‌های بور (خمیده) و عصاهایی در دست، وارد مجلس می‌شوند. اصطلاحاً به آن‌ها «بابه پَقیرک» می‌گویند. این بابه‌ها در نقش گلیم‌باف (که به زبان محلی به آن «کَنَیْ» گفته می‌شود) بازی می‌کنند. در شروع نمایش، بازیگران با کوبیدن چهار میخ که در چهار طرف کوبیده می‌شود، کارگاه گلیم‌بافی را می‌سازند. چوب‌هایی هم وجود دارد که تارهای گلیم در آن دوانده می‌شود و بدین ترتیب همه چیز برای بافتن آماده می‌شود. بازیگران، چهار نفر از نزدیکان نوزاد مثل پدر،‌ کاکا، برادر و… را برای ایفای نقشِ میخ انتخاب می‌کنند و آنان را در چهار گوشۀ صحنه قرار داده و به بهانۀ کوبیدن میخ آنان را لت می‌کنند (همان: ۴۰).

در نمایش بداهۀ بابه پقیرک، بازیگران با گفت‌وگوهای خنده‌دار، تماشاگران را به خنده وامی‌دارند و در آخر تماشاگران از پقیرک‌ها لت می‌خورند. بعد از پایان نمایش، هرکسی اسمی انتخاب می‌کند و برای قرعه‌کشی روی کاغذی می‌نویسد. قرعه را کوچک‌ترین فرد یا بزرگ‌ترین فردِ حاضر در مجلس برمی‌دارد. فردی که اسم او در قرعه‌کشی انتخاب می‌شود، خیلی خوشحال است و حتی تا چند سال بعد نیز آن را به عنوان یک کار نیک یادآوری می‌کند (همان).

حاج کاظم یزدانی، مورخ، معتقد است که فقیرک‌بازی نمایشی کمدی است که در عروسی‌ها، جشن نوروز و سایر جشن‌ها اجرا می‌شود. اجرای آن هم به صورتی است که پسری شوخ و چابک که لُنگی قیف‌مانند بر سر دارد، (کلاهی که یک سر آن باریک و دراز است و سر دیگرش تیز، و از لنگی ساخته شده است) نمایش را اجرا می‌کند. بعدها ریش و بروتی هم به هیئتِ این بازیگر اضافه شد. ریش را از خمیر و پشم گوسفند و بز می‌سازند و رنگِ سفید به آن می‌زنند تا به شکل ریش و بروت پیرمردها در بیاید. عصایی هم به دستش می‌دهند و بچه‌ای هم بر پشتش سوار می‌شود. پسر با این ریخت و شمایل، عصازنان وارد مجلس می‌شود. عده‌ای هم به عنوان افرادِ بابه پقیرک همراهش هستند و به محض وارد شدن، شروع می‌کنند به ردّ و بدل کردن حرف‌های خنده‌دار. اغلب، این گفت‌وگوها از موضوعات خاصّ اجتماعی و فرهنگی انتخاب می‌شود و در قالب طنز بیان می‌شود. در آخر هم ظرفی مقابل تماشاگران می‌گرداندند و پول جمع می‌کنند. این نمایش، «فقیر باب‌الله» یا «فقیرک» خوانده می‌شود و در منطقۀ گردنه ناله حصۀ اول بهسود رواج دارد (همان).

در منطقۀ شیدانِ بامیان، احتمالاً به دلیل کوچکی خانه‌ها، مردم برای انجام نمایش بابه‌پقیرک در منبر جمع می‌شوند. آنان به جان یک مرد لباس زنانه پوشانده و به او «جان ماه‌گل» خطاب می‌کنند. در برابر او مردی دارای لباس بلند و ژنده قرار می‌گیرد که از پشم گوسفند برایش ریش و بروت ساخته‌اند. جان ماه‌گل در اطراف مرد، پیش‌پو کرده و غُمْبُور می‌زند. اطرافیان، دست‌زده او را تشویق می‌کنند. بعضی‌جوانان آوازخوانی می‌کنند و شعرهای عاشقانه می‌خواندند. در میان زنان نیز به صورت جداگانه این نقش اجرا می‌شود؛ با این تفاوت که در آن‌جا یک زن، با پوشیدن لباس مردانه نقش مرد را اجرا می‌کند (برهانی بامیانی، ۱۳۹۶).

منابع: برهانی، عبدالعلیم‌. (۱۳۹۶). مصاحبۀ اینترنتی محمدحسین فیاض با عبدالعلیم برهانی. ۵ عقرب ۱۳۹۶؛ عطایی، سمیع‌الله. (۱۳۹۰). «معرفی و طبقه‌بندی آیین‌های نمایشی هزاره‌ها در افغانستان». پایان‌نامه جهت دریافت درجۀ کارشناسی تئاتر (کارگردانی). دانشگاه تهران: دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *