طایفه ها, محتوای اپلیکیشن

بای‌‏بوغه /Bây_Buğa/

قوم، از طایفه‌های هزاره
مؤلف: احمد سعادت
جلد اول، ویراست دوم

بای‌بوغه یکی از طوایف بزرگ هزاره ‌است که در مناطق مختلف هزاره‌جات سکنی دارند. هزاره‌های قلعه‌نو بادغیس در شمال غرب افغانستان که در مناطقی نظیر پَدَه (پدهه)، قلعه‌نو، ده کوچه، یَخَک‌دَرَه، هزار‌میشی، قلعۀ چِیغِیل، کُوکچایِیل، بَرنْقَرِى، بیکوجل، مالمنجی، پشتۀ گودرآب، توتک، ترق، لاغَرِی، چشمه‌دزدک، چیچکتو و قلعۀ ‌نریمان زندگی می‌کنند، از آن جمله‌اند. بیرانگریف، لوگَری، مُومَکَی، نَجَک، فِرِسْتانِی، قَبْچاق، قُودِی / قُدِی، بای‌بُوغَه، مامَکَه، ایسُم بُوغَه، گُودَر، قِزِل‌ها، کُنْدَلان (کُنْدَلو)، بُوبَک، بایْغُور و جعفری از طوایف مهم آن هستند (دلجو، ۱۳۹۲: ۲۲۰؛ خاوری، ۱۳۸۵: ۱۶۰).

هزاره‌های قلعه‌نو سابقۀ سکونت دیرینه در این مناطق دارند. در دورۀ فتحعلی شاه قاجار (۱۱۷۶ تا ۱۲۱۷ ش) قلعه‌نو مسکن قدیم قوم هزاره بود و در آن دوره بیش از صد هزار خانوار در آن زندگی می‌کردند (دلجو، ۱۳۹۲: ۲۲۰). طبق این مدرک طایفۀ بای‌بوغه که از هزاره‌های قلعه‌نو بود، قبل از حاکمیت عبدالرحمان خان در این مناطق حضور و سکونت داشتند.

بر اساس منابع تاریخی طایفۀ بای‌بوغه هیچ‌گاه در هزاره‌جات نبوده‌اند که از هزاره‌جات مهاجرت کرده و ساکن این نواحی شده باشند؛ بلکه آنان همراه با عشایر تاتار به این نواحی کوچ کرده و ساکن شده‌اند و برخلاف طوایف هزاره‌جات که پیرو مذهب امامیه‌ هستند، آنان پیرو مذهب اهل سنت ‌اند (همان: ۲۲۱؛ غرجستانی، ۱۹۸۹: ۲۰۴). مورخین مسکن اصلی هزاره‌های بادغیس را قندوز ذکر کرده‌اند. شاهرخ، فرزند امیرتیمور، اسلاف هزاره‌های قلعه‌نو را از قندوز به آنجا آورده است (دلجو، ۱۳۹۲: ۲۲۱).

طایفۀ بای‌بوغۀ قلعه‌نو در مناطق تاش بولاق بین پَدَه (پدهه) و کوچه زرد در حدود ۱۹ کیلومتری پده موقعیت دارند و جلال باتور از بزرگان آنان به شمار می‌رفته است. آن‌ها در سال ۱۲۶۳ ش / ۱۸۸۴ م ۴۰ خانوار جمعیت داشتند (میتلند، ۱۳۷۶: ۲۴۱). گروه دیگری از طایفۀ بای‌بوغه در ولسوالی تولَک ولایت غور زندگی می‌کنند (دلجو، ۱۳۹۲: ۲۳۴). همچنین برخی از افراد این طایفه در ولایت هرات زندگی می‌کنند. هزاره‌های هرات به صورت کلی در مرکز این شهر و در ولسوالی‌های کَروخ، ادرسکن و زنده‌جان، و مناطقی دیگر چون رباط هزاره، روستای جِنْگان، قَنات، قلعۀ سید، پشتون‌زَرغُون و جبرئیل زندگی می‌کرده‌اند. آنان به بای‌بوغه و دیگر طوایف نظیر جمشیدی، دای‌زنگی، بهسودی، زیمات، بَرنُقرَی، قَهْقَه، کُنْدَلان، ایسُم‌بُوغَه، بُوبک، بایْغُور، بارت لدر، کندا، قُدِی، قَلْمَنِی، لاغَرِی، مٰامَکَه و جعفری تعلق دارند (همان: ۲۴۲).

بای‌بوغه جزء طوایف هزاره‌های دای‌کندی و دای‌فولاد نیز شمرده شده است که اسم ترک _ مغولی دارند (همان: ۲۸۶؛ نایل، ۱۳۹۷:  ۳۸؛ خاوری، ۱۳۸۵: ۱۵۸). طایفۀ بای‌بوغۀ دای‌کندی در منطقۀ کیو و تمران موقعیت دارند و در سال ۱۲۶۴ ش/ ۱۸۸۵ م ۵۰۰ خانوار جمعیت داشتند (میتلند، ۱۳۷۶: ۱۰۲). در برخی منابع تاریخی بای‌بوغه جزء طوایف بزرگ‌تر سه‌پایِ دای‌زنگی، سه‌پایِ دای‌کندی، میرآمور و غوله‌کو آمده است (خاوری، ۱۳۸۵: ۱۳۴؛ غرجستانی، ۱۹۸۹: ۱۹۳). این طایفه جزء طوایف دای‌کندی، میرها و چاوُش نیز به شمار رفته است (همان: ۱۳۶؛ همان: ۱۹۷ و ۱۹۹). بای‌بوغه جزء طایفه‌های بزرگ خلج و تَمران (غرجستانی، ۱۹۸۹: ۲۰۰) و همچنین جزء طایفه‌های بزرگ فیروزکوه و چاراَیْماق (همان: ۲۰۹) و نیز جزء طوایف گیزاب شمرده شده است (همان: ۲۰۱). گروهی از طایفۀ بای‌بوغه از افغانستان به کشورهای هم‌جوار از جمله خراسان در ایران مهاجر شده‌اند. باباخان هزاره از همین طایفه و یکی از رهبران بزرگ هزاره‌های خراسان است (کاتب، ۱۳۷۹: ۷۲).

بای‌بوغه از طوایف بسیار کهن هزاره است. پس از مرگ پدر خوارزم‌شاه (۱۱۵۶ تا ۱۱۶۲ م) که اصالتاً از غرجستان دانسته شده است، تمام درباریان و نظامیان با او بیعت کردند. بزرگان بای‌بوغه و سران طوایف قارْلُوق چون لاچَن بیگ به دلیل مخالفت با خان سمرقند که در سر هوای استقلال داشت، به دربار خوارزم‌شاه پناه آوردند و شاه خوارزم نیز به حمایت از آنان و برای سرکوب خان سمرقند به صف‌آرایی جنگی پرداخت. اما خان سمرقند «به عذر» نزد شاه رفت و قضیه از راه صلح ختم شد (جاغوری، بی‌تا: ۱۸۷).

‌منابع: جاغوری، حیدرعلی، (بی‌تا). هزاره‌ها و هزاره‌جات باستان در آیینۀ تاریخ. بی‌جا، بی‌نا؛ خاوری، محمدتقی، (۱۳۸۵). مردم هزاره و خراسان بزرگ. تهران: عرفان؛ دلجو، عباس، (۱۳۹۲). تاریخ باستانی هزاره‌ها. کابل: امیری؛ غرجستانی، محمدعیسی، (۱۹۸۹). تاریخ هزاره و هزارستان. کویته: شورای فرهنگی اسلامی افغانستان؛ کاتب، فیض‌محمد. (۱۳۷۹). نژادنامۀ افغان. پشاور: کتابخانۀ الازهر؛ میتلند، پی. جی. (۱۳۷۶). تحقیقی دربارۀ هزاره‌ها و هزارستان (گزارش کمیسیون سرحدی افغان و انگلیس). ترجمۀ محمد اکرم گیزابی. قم: مرکز فرهنگی نویسندگان افغانستان؛ نایل، حسین، (۱۳۹۷). مسائل هزاره. جلد ۲. کابل: بنیاد اندیشه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *