از کوههای اساطیری اوستا
مؤلف: عبدالعلی عادلی
جلد اول، ویراست دوم
اشیدم/ اوشیدم یا اوشیدرن از کوههای اساطیری است که بارها در اوستا به آن اشاره شدهاست. اوستاشناسان آن را جایگاه کیانیان و محل نزول وحی به زردشت و سرچشمۀ رود هلمند دانستهاند. دارمستر، اوستاشناس فرانسوی نیز احتمال داده که این کوه، جزو سلسله جبالی باشد که سرچشمۀ رود هلمند و رودهای دیگر سیستان، یعنی کوه بابا یا کوه سیاه است (پورداوود، ۱۳۴۷، ج ۲: ۳۲۳). پورداوود دراینباره نوشته است: «اُشیدم Usidam و اُشیدرنه Usidarna بهمعنای هوشبخشنده، هر دو نام یک کوه است.
کوهی است که زردشت در بالای آن به الهام غیبی رسید» (پورداوود، ۱۳۴۷، ج ۱: ۶۵). دین مزداپرستی در اُشیدم به زردشت آشکار شد (بهرامی، ۱۳۶۷، ج ۱: ۳۱۵). در جای دیگر چنین آمده است: «فرّ کیانی را میستاییم که شهریاریِ وی از آنجایی برخاسته که رود هلمند دریاچۀ کیانسیه را تشکیل میدهد. در آنجایی که کوه اُشیدم واقع است و از گرداگرد آن آب بسیاری از کوهها آمده، با هم سرازیر میشود» (پورداوود، ۱۳۴۷،ج ۲: ۳۴۳). در بندهش هندی کوه اُشیدم، اوسیندام خوانده شده و دربارهٔ آن چنین آمده است: «اوسیندام کوه آن است که از گوهر آسمان میان دریای فراخکرد است که آب از هوگر (کوه بابا) بدان فروریزد» (بهزادی، ۱۳۶۸: ۸۸). برخی از محققان معاصر نیز احتمال دادهاند که منظور از کوه اُشیدم که بهطور مکرر در اوستا یاد شده، همان سلسله کوهی باشد که سرچشمهٔ رود هلمند است (کیانی، ۱۳۹۳، ج ۱: ۸۰). در نتیجه میتوان گفت این کوه از آن جهت اهمیت دارد که نشانهای برای تشخیص جغرافیای ایرانوئیجه است که مرکز سلطنت کیانیان و شاهان بلخ بوده است.
منابع: بهرامی، احسان. (۱۳۶۷). فرهنگ واژههای اوستایی. تهران: نشر بلخ؛ بهزادی، رقیه. (۱۳۶۸ش). بندهش هندی. تهران: مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات فرهنگی؛ پورداوود، ابراهیم. (۱۳۴۷). یشتها. ترجمۀ بزرگمهر کیانی. چاپ پنجم. تهران: جامی؛ کیانی، محمدفاضل. (۱۳۹۳). «سیمای غزنی در منظومههای تاریخ آریانا». در مجموعه مقالات غزنی بستر شرق تمدن اسلامی (مجموعه مقالات). جلد ۱. تهران: عرفان.